پاهای سرد
cold feet
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• reluctance, fear, hesitation
جملات نمونه
1. She got cold feet before her wedding.
[ترجمه اسد] او قبل از عروسی جا زد ( یا دو دل شد ) .
[ترجمه ترگمان]قبل از عروسی پاهاش سرد شده بود[ترجمه گوگل]او قبل از عروسی او پاهای سرد داشت
2. He got cold feet at the last minute.
[ترجمه اسد] در اخرین لحظه جا زد.
[ترجمه ترگمان]در آخرین لحظه، پاهایش سرد شد[ترجمه گوگل]او در آخرین لحظه صبر کرد
3. The Government is getting cold feet about the reforms.
[ترجمه ترگمان]دولت در حال برداشتن گام های سرد در مورد اصلاحات است
[ترجمه گوگل]دولت در مورد اصلاحات صبور است
[ترجمه گوگل]دولت در مورد اصلاحات صبور است
4. The plan failed after sponsors got cold feet.
[ترجمه ترگمان]این طرح پس از آن شکست خورد که حامیان پاهای سردی داشتند
[ترجمه گوگل]این طرح پس از حامیان مالی ناپدید شد
[ترجمه گوگل]این طرح پس از حامیان مالی ناپدید شد
5. They later got cold feet and canceled the order.
[ترجمه ترگمان]پس از آن که هوا سرد شد و فرمان را لغو کردند
[ترجمه گوگل]آنها بعدها پاهای سرد و سفارش را لغو کردند
[ترجمه گوگل]آنها بعدها پاهای سرد و سفارش را لغو کردند
6. But the prince got cold feet and failed to turn up.
[ترجمه ترگمان]اما شاهزاده از جای خود برخاست و نتوانست از جای خود برخیزد
[ترجمه گوگل]اما شاهزاده پاهایش را پائین آورد و نتوانست بیدار شود
[ترجمه گوگل]اما شاهزاده پاهایش را پائین آورد و نتوانست بیدار شود
7. Unfortunately he, the lover, had got cold feet at the last minute.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه او، عاشق، در آخرین لحظات، پاهای سرد داشت
[ترجمه گوگل]متأسفانه او، عاشق، در آخرین لحظه پاهای سرد داشت
[ترجمه گوگل]متأسفانه او، عاشق، در آخرین لحظه پاهای سرد داشت
8. Some are said to be getting cold feet.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که برخی از آن ها پاهای سردش دارند
[ترجمه گوگل]بعضی گفته می شود که پاهای سرد را می بینند
[ترجمه گوگل]بعضی گفته می شود که پاهای سرد را می بینند
9. He gets cold feet and phones his bank manager asking him to stop the cheque.
[ترجمه ترگمان]او پاهای سردش را می گیرد و به مدیر بانکش تلفن می زند و از او می خواهد که چک را متوقف کند
[ترجمه گوگل]او پاهای سرد و تلفن های خود را به مدیر بانک خویش می خواند و از او می خواهد چک را متوقف کند
[ترجمه گوگل]او پاهای سرد و تلفن های خود را به مدیر بانک خویش می خواند و از او می خواهد چک را متوقف کند
10. I began to get cold feet, but these other two guys were totally positive and they were absolutely right.
[ترجمه ترگمان]شروع به سرد شدن کردم، اما این دو نفر کاملا صحیح و سالم بودند و کام لا حق با آن ها بود
[ترجمه گوگل]من شروع کردم به پاهای سرد، اما این دو نفر دیگر کاملا مثبت بودند و کاملا درست بودند
[ترجمه گوگل]من شروع کردم به پاهای سرد، اما این دو نفر دیگر کاملا مثبت بودند و کاملا درست بودند
11. We are all tired, and have cold feet and hands.
[ترجمه ترگمان]ما همه خسته هستیم و پاهای سرد داریم
[ترجمه گوگل]همه ما خسته هستیم و دست ها و پاها را سرد می کنیم
[ترجمه گوگل]همه ما خسته هستیم و دست ها و پاها را سرد می کنیم
12. Yet prices may crumble if speculators suddenly get cold feet.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، اگر بورس بازان به طور ناگهانی پاهای سردی بردارند، قیمت ها ممکن است از بین بروند
[ترجمه گوگل]با این وجود قیمت ها ممکن است فرو بپاشند، اگر سوداگران ناگهان پاهایشان را می گیرند
[ترجمه گوگل]با این وجود قیمت ها ممکن است فرو بپاشند، اگر سوداگران ناگهان پاهایشان را می گیرند
13. She got cold feet when asked to recite in class.
[ترجمه ترگمان]وقتی از او خواست که در کلاس آواز بخواند، پاهایش سرد شد
[ترجمه گوگل]وقتی خواسته شد کلاس را بخواند، پاهایش را خیس کرد
[ترجمه گوگل]وقتی خواسته شد کلاس را بخواند، پاهایش را خیس کرد
14. Sara is getting cold feet about her upcoming wedding.
[ترجمه ترگمان] سارا داره در مورد عروسی her سرد می شه
[ترجمه گوگل]سارا در مورد عروسی آینده اش صاف می شود
[ترجمه گوگل]سارا در مورد عروسی آینده اش صاف می شود
15. He seems to have cold feet .
[ترجمه ترگمان]به نظر میاد پاهاش سرد باشه
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسد پاهای سرد داشته باشد
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسد پاهای سرد داشته باشد
پیشنهاد کاربران
ترسیدن
دستخوش واهمه شدن
دستخوش واهمه شدن
وقتی به کسی می خوان یکی از خوبی های ازدواج رو بگن:
think of warm feet on a cold night
think of warm feet on a cold night
دستپاچه شدن
دودل، مردّد
جا زدن
کلمات دیگر: