کم کم، خرده خرده، به تدریج، خرد خرد
little by little
کم کم، خرده خرده، به تدریج، خرد خرد
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• : تعریف: in small amounts; gradually.
- Little by little, she saved her money.
[ترجمه زهرا] به تدریج ( یواش یواش ) او پولش رو ذخیره کرد
[ترجمه شهلا] به تدریج ( کم کم ) ، او پولش را پس انداز کرد.
[ترجمه ترگمان] کم کم پول او را نجات داد[ترجمه گوگل] کمی کم، پول او را نجات داد
• gradually, slowly
جملات نمونه
1. He is recovering little by little.
[ترجمه ترگمان]کم کم دارد بهبود پیدا می کند
[ترجمه گوگل]او کم است
[ترجمه گوگل]او کم است
2. Little by little, he formulated his plan for escape.
[ترجمه ترگمان]کم کم نقشه فرار را تنظیم کرد
[ترجمه گوگل]کمی کم کم، او طرح خود را برای فرار آماده کرد
[ترجمه گوگل]کمی کم کم، او طرح خود را برای فرار آماده کرد
3. Little by little she came to understand why he had behaved the way he did.
[ترجمه ترگمان]کم کم متوجه شد که چرا رفتار خود را با او رفتار کرده است
[ترجمه گوگل]کمی به او آمد تا متوجه شود چرا او رفتار او را انجام داده است
[ترجمه گوگل]کمی به او آمد تا متوجه شود چرا او رفتار او را انجام داده است
4. Little by little the snow disappeared.
[ترجمه ترگمان]کم کم برف ناپدید شد
[ترجمه گوگل]کمی برف ناپدید شد
[ترجمه گوگل]کمی برف ناپدید شد
5. Little by little he usurped his boss's authority.
[ترجمه ترگمان]کم کم قدرت رئیسش را از دست داد
[ترجمه گوگل]کمی کم، او قدرت اقتدار خود را غصب کرد
[ترجمه گوگل]کمی کم، او قدرت اقتدار خود را غصب کرد
6. Little by little he became accepted by the family.
[ترجمه ترگمان]کم کم از خانواده پذیرفته شد
[ترجمه گوگل]کم کم او توسط خانواده پذیرفته شد
[ترجمه گوگل]کم کم او توسط خانواده پذیرفته شد
7. His English is improving little by little.
[ترجمه ترگمان]انگلیسی او اندکی در حال پیشرفت است
[ترجمه گوگل]زبان انگلیسی او کمی کم است
[ترجمه گوگل]زبان انگلیسی او کمی کم است
8. Little by little I was beginning to discover the truth about Garfield.
[ترجمه ترگمان]کم کم داشتم حقیقت رو در مورد \"گارفیلد\" کشف می کردم
[ترجمه گوگل]کمی شروع به کشف حقیقت درباره گارفیلد کردم
[ترجمه گوگل]کمی شروع به کشف حقیقت درباره گارفیلد کردم
9. In the beginning he had felt well, but little by little he was becoming weaker.
[ترجمه ترگمان]در آغاز احساس خوبی داشت، اما کم کم ضعیف می شد
[ترجمه گوگل]در ابتدا او احساس خوبی داشت، اما کم کم او ضعیف شد
[ترجمه گوگل]در ابتدا او احساس خوبی داشت، اما کم کم او ضعیف شد
10. Little by little, the smoke was dissipated by the breeze.
[ترجمه ترگمان]کم کم دود از بین رفت
[ترجمه گوگل]کمی کم، دود توسط نسیم فاش شد
[ترجمه گوگل]کمی کم، دود توسط نسیم فاش شد
11. Little by little he dropped hints, but no details.
[ترجمه ترگمان]اندک اندک اشاراتی به این موضوع می کرد، اما از جزئیات خبری نبود
[ترجمه گوگل]کمی کمی او نکات را ترک کرد، اما هیچ جزئیات
[ترجمه گوگل]کمی کمی او نکات را ترک کرد، اما هیچ جزئیات
12. Little by little the bird builds its nest.
[ترجمه ترگمان]کم کم پرنده آشیانه خود را می سازد
[ترجمه گوگل]پرنده به آرامی لانه اش را می سازد
[ترجمه گوگل]پرنده به آرامی لانه اش را می سازد
13. Little by little, Quinn adapted to his new life.
[ترجمه ترگمان]اندک اندک، کوئین با زندگی جدیدش آشنا شد
[ترجمه گوگل]کمی کم، کوین به زندگی جدیدش اقتباس شده است
[ترجمه گوگل]کمی کم، کوین به زندگی جدیدش اقتباس شده است
14. Then, little by little, step by step, their dreams grow with the size of their business.
[ترجمه ترگمان]سپس، اندک اندک، قدم به قدم، رویاهای آن ها با اندازه کسبوکار خود رشد می کنند
[ترجمه گوگل]سپس، کمی بعد، گام به گام، رویاهای خود را با اندازه کسب و کار خود رشد می کنند
[ترجمه گوگل]سپس، کمی بعد، گام به گام، رویاهای خود را با اندازه کسب و کار خود رشد می کنند
15. Little by little I learned Leslie's recent military history.
[ترجمه ترگمان]کم کم سابقه نظامی لسلی رو فهمیدم
[ترجمه گوگل]به تازگی، من تاریخ نظامی اخیر لسلی را آموختم
[ترجمه گوگل]به تازگی، من تاریخ نظامی اخیر لسلی را آموختم
پیشنهاد کاربران
کم کم
یواش یواش
اندک اندک
Step by step~
قدم به قدم
قدم به قدم
کم کم ذره ذره اندک اندک
Or gradually in english
Or gradually in english
کم کم ؛ذره ذره ؛اندک اندک
SYN : bit by bit
کلمات دیگر: