1. inefficient production methods
روش های فرآوری کم بازده
2. inefficient workmen
کارگران ناکارا
3. these inefficient sons of--bleep--will carry out no reform
این بی عرضه های پدر -- فلان -- هیچ اصلاحی نخواهند کرد.
4. the city's public transport system is old and inefficient
سازگان ترابری همگانی شهر قدیمی است و کارایی ندارد.
5. Their communication systems are inefficient in the extreme.
[ترجمه ترگمان]سیستم های ارتباطی آن ها در نهایت بی کفایت هستند
[ترجمه گوگل]سیستم های ارتباطی آنها در نهایت ناکارآمد هستند
6. Existing methods of production are expensive and inefficient.
[ترجمه ترگمان]روش های موجود تولید گران و ناکارآمد هستند
[ترجمه گوگل]روش های تولیدی گران و ناکارآمد هستند
7. The region's heavy industry is still inefficient and moribund.
[ترجمه ترگمان]صنعت سنگین این منطقه هنوز ناکارآمد و در نظر گرفته شده است
[ترجمه گوگل]صنعت سنگین منطقه هنوز ناکارآمد و مفقود است
8. The government was perceived to be inert and inefficient.
[ترجمه ترگمان]مشاهده شد که دولت بی اثر و ناکارآمد است
[ترجمه گوگل]دولت در نظر گرفته شده بود بی رویه و ناکارآمد است
9. The department has been accused of being inefficient and hugely overstaffed.
[ترجمه ترگمان]این بخش متهم به ناکارآمد بودن و شدیدا overstaffed است
[ترجمه گوگل]این اداره متهم به ناکارآمد بودن و بیش از حد زیاد شده است
10. The government refuses to prop up inefficient industries.
[ترجمه ترگمان]دولت از تکیه کردن به صنایع ناکافی خودداری می کند
[ترجمه گوگل]دولت از حمایت از صنایع ناکارآمد خودداری می کند
11. Overall, barter is a very inefficient means of organizing transactions.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، مبادله کالا ابزار بسیار نامناسبی برای سازماندهی معاملات است
[ترجمه گوگل]به طور کلی، مبادله یک روش بسیار ناکارآمد برای سازماندهی معاملات است
12. The government has been pouring money into inefficient state-owned industries and the country can no longer afford it.
[ترجمه ترگمان]دولت پول زیادی به صنایع ناکارآمد دولتی وارد کرده است و کشور دیگر توان مالی آن را ندارد
[ترجمه گوگل]دولت پول را به صنایع غیرواقعی دولتی ریخت و کشور دیگر نمی توانست آن را تامین کند
13. It is an outdated and inefficient system.
[ترجمه ترگمان]این سیستم یک سیستم منسوخ و ناکارآمد است
[ترجمه گوگل]این یک سیستم قدیمی و ناکارآمد است
14. He's disorganized, inefficient, never there when you want him - in short, the man's hopeless.
[ترجمه ترگمان]او disorganized، inefficient و هرگز وقتی که تو او را می خواهی، هیچ وقت آنجا نیست، این مرد بی فایده است
[ترجمه گوگل]او بی نظم است، ناکارآمد است، هرگز وجود دارد زمانی که شما او را می خواهم - به طور خلاصه، مرد ناامید کننده است
15. The company was hamstrung by traditional but inefficient ways of conducting business.
[ترجمه ترگمان]این شرکت توسط روش های سنتی اما ناکافی برای انجام کسب وکار دچار آسیب شد
[ترجمه گوگل]این شرکت با شیوه های سنتی اما ناکارآمد انجام کسب و کار همکاری داشت