• disposal of hazardous items
toxic waste
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Too much toxic waste is being dumped at sea.
[ترجمه ترگمان]مواد سمی زیادی توی دریا انداخته میشه
[ترجمه گوگل]زباله های سمی در دریا تخلیه می شود
[ترجمه گوگل]زباله های سمی در دریا تخلیه می شود
2. The government decided to prohibit the import of toxic waste.
[ترجمه ترگمان]دولت تصمیم گرفته است که واردات مواد زائد سمی را ممنوع کند
[ترجمه گوگل]دولت تصمیم گرفت واردات زباله های سمی را ممنوع کند
[ترجمه گوگل]دولت تصمیم گرفت واردات زباله های سمی را ممنوع کند
3. Gallons of toxic waste were flushed into the sea.
[ترجمه ترگمان]gallons از ضایعات سمی به درون دریا سرازیر شده بودند
[ترجمه گوگل]گالن های زباله سمی به دریا ریختند
[ترجمه گوگل]گالن های زباله سمی به دریا ریختند
4. The factory had accidentally released a quantity of toxic waste into the sea.
[ترجمه ترگمان]این کارخانه به طور تصادفی مقدار ضایعات سمی را در دریا منتشر کرده است
[ترجمه گوگل]کارخانه به طور تصادفی حجم پسماند سمی را در دریا منتشر کرد
[ترجمه گوگل]کارخانه به طور تصادفی حجم پسماند سمی را در دریا منتشر کرد
5. Local communities are campaigning against the dumping of toxic waste.
[ترجمه ترگمان]جوامع محلی علیه کاهش زباله های سمی مبارزه می کنند
[ترجمه گوگل]جوامع محلی علیه تخریب زباله های سمی مبارزه می کنند
[ترجمه گوگل]جوامع محلی علیه تخریب زباله های سمی مبارزه می کنند
6. This is standard procedure for getting rid of toxic waste.
[ترجمه ترگمان]این روش استاندارد برای خلاص شدن از زباله های سمی است
[ترجمه گوگل]این روش استاندارد برای از بین بردن زباله های سمی است
[ترجمه گوگل]این روش استاندارد برای از بین بردن زباله های سمی است
7. A solution to the problem of toxic waste is proving elusive in the extreme.
[ترجمه ترگمان]یک راه حل برای مشکل مواد زاید سمی در نهایت اثبات شده است
[ترجمه گوگل]یک راه حل برای مشکل زباله سمی، در حال ظهور است
[ترجمه گوگل]یک راه حل برای مشکل زباله سمی، در حال ظهور است
8. Toxic waste could endanger lives and poison fish.
[ترجمه ترگمان]پسماند سمی زندگی و ماهی مسموم را به خطر می اندازد
[ترجمه گوگل]زباله های سمی می تواند جان انسانها را تهدید کند و ماهی را سمی کند
[ترجمه گوگل]زباله های سمی می تواند جان انسانها را تهدید کند و ماهی را سمی کند
9. A new centre for research on toxic waste was inaugurated today at Imperial College.
[ترجمه ترگمان]امروز یک مرکز جدید برای تحقیق درباره ضایعات سمی در کالج سلطنتی افتتاح شد
[ترجمه گوگل]یک مرکز جدید برای تحقیق در مورد زباله های سمی امروز در کالج امپریال افتتاح شد
[ترجمه گوگل]یک مرکز جدید برای تحقیق در مورد زباله های سمی امروز در کالج امپریال افتتاح شد
10. The convention established procedures for the transport of toxic waste.
[ترجمه ترگمان]این کنوانسیون رویه هایی را برای حمل زباله های سمی ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]این کنوانسیون، روشی را برای حمل زباله های سمی ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]این کنوانسیون، روشی را برای حمل زباله های سمی ایجاد کرد
11. The firm had illegally dumped toxic waste.
[ترجمه ترگمان]شرکت بطور غیر قانونی مواد سمی رو از بین برده
[ترجمه گوگل]شرکت به طور غیر قانونی پسماند سمی را تخلیه کرد
[ترجمه گوگل]شرکت به طور غیر قانونی پسماند سمی را تخلیه کرد
12. The river has been polluted with toxic waste from local factories.
[ترجمه ترگمان]این رودخانه با زباله های سمی کارخانه های محلی آلوده شده است
[ترجمه گوگل]رودخانه با زباله های سمی از کارخانه های محلی آلوده است
[ترجمه گوگل]رودخانه با زباله های سمی از کارخانه های محلی آلوده است
13. Cadmium is a toxic waste product of the electronics industry.
[ترجمه ترگمان]کادمیم محصول پسماند سمی صنعت الکترونیک است
[ترجمه گوگل]کادمیوم یک محصول سمی از صنعت الکترونیک است
[ترجمه گوگل]کادمیوم یک محصول سمی از صنعت الکترونیک است
14. Indeed, they see incineration as a solution to toxic waste whose usefulness should be employed on a greater range of materials.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، آن ها سوزاندن زباله را به عنوان راه حلی برای زباله های سمی می بینند که کارآیی آن ها باید بر روی دامنه وسیعی از مواد بکار گرفته شود
[ترجمه گوگل]در واقع، آنها سوزاندن را به عنوان یک راه حل برای زباله های سمی می دانند که مفید بودن آن باید در محدوده وسیعی از مواد استفاده شود
[ترجمه گوگل]در واقع، آنها سوزاندن را به عنوان یک راه حل برای زباله های سمی می دانند که مفید بودن آن باید در محدوده وسیعی از مواد استفاده شود
پیشنهاد کاربران
زباله سمی
پسماند سمی
کلمات دیگر: