1. a mudslide buried his house
خانه اش در زیر بهمنی از گل و سنگ مدفون شد.
2. Torrential rains caused a massive mudslide.
[ترجمه ترگمان]بارش باران های سیل آسا باعث رانش گل و لای گسترده شد
[ترجمه گوگل]باران های شدیدی موجب انفجار گسترده ای می شوند
3. The heavy rains could cause flash floods and mudslides.
[ترجمه ترگمان]باران های سنگین ممکن است باعث جاری شدن سیل و گل و لای شوند
[ترجمه گوگل]باران های سنگین می توانند سیلاب های فشرده و موادی را ایجاد کنند
4. Gaffney was crushed in a mudslide and the shadow of his death hung darkly over the rest of the production.
[ترجمه ترگمان]Gaffney در یک بهمن مچاله شده بود و سایه مرگ او بر روی بقیه تولید سایه انداخته بود
[ترجمه گوگل]گافنی در یک موش خراب شد و سایه مرگ او به شدت روی بقیه تولید آویزان شد
5. Parts of Highway 40 remain closed due to mudslides and washouts.
[ترجمه ترگمان]بخش هایی از بزرگراه ۴۰ به خاطر گل و لای و گل و لای بسته می مانند
[ترجمه گوگل]بخشی از بزرگراه 40 به علت تیرچه و شستشو باقی می ماند
6. Some mudslides were reported throughout the region, blocking part of a river and causing some flooding.
[ترجمه ترگمان]گل و لای در سراسر منطقه گزارش شده است که بخشی از یک رودخانه را مسدود کرده و باعث جاری شدن سیل شده است
[ترجمه گوگل]برخی از موتاسید ها در سراسر منطقه گزارش شده است، مسدود کردن بخشی از یک رودخانه و ایجاد برخی از سیل
7. Heavy rains on wildfire-stripped hillsides caused mudslides and flooding of homes in San Bernardino on Tuesday.
[ترجمه ترگمان]بارش باران های سنگین در تپه های wildfire باعث گل و لای و سیل خانه ها در سان برناردینو در روز سه شنبه شد
[ترجمه گوگل]بارانهای سنگین در تپه های تپه ای که از آتشفشان رد می شوند، روز سه شنبه، باعث انفجار و سیل خانه ها در سن برناردینو شدند
8. Sanchez perished in a mudslide in 198
[ترجمه ترگمان]سانچز در یک گل و لای در ۱۹۸ کشته شد
[ترجمه گوگل]سانچز در سال 198 میلادی در یک فروند موشکی کشته شد
9. He lost his house in the mudslide last week.
[ترجمه ترگمان] هفته پیش خونه ش رو توی بهمن از دست داد
[ترجمه گوگل]او هفته گذشته خانه خود را در موتسد از دست داد
10. Several had escaped the mudslide by running to higher ground.
[ترجمه ترگمان]چندین نفر از رانش گل و لای با دویدن به سطح بالاتر جان سالم به در بردند
[ترجمه گوگل]چندین نفر از این هواپیما به سمت زمین بالاتر رفتند
11. I saw the mudslide coming, which was really huge, and I passed out.
[ترجمه ترگمان]، من دیدم که بهمن اومد که خیلی بزرگ بود و من غش کردم
[ترجمه گوگل]من می بینم که موشک های آینده، که واقعا بزرگ بودند، و من از بین رفتم
12. Taiwanese television reported that another mudslide in Kaohsiung last night, in Xinkai had killed 32 people.
[ترجمه ترگمان]تلویزیون تایوانی گزارش داد که رانش گل و لای دیگری در Kaohsiung دیشب در Xinkai منجر به کشته شدن ۳۲ نفر شده است
[ترجمه گوگل]تلویزیون تایوانی گزارش داد که شب گذشته یکی دیگر از موانع در Kaohsiung در Xinkai 32 نفر کشته است
13. "The mudslide was caused by geology, but it was worsened by deforestation, " Dr. Qi says today.
[ترجمه ترگمان]دکتر چی می گوید: \" رانش گل و لای در اثر زمین شناسی ایجاد شد اما با جنگل زدایی بدتر شد
[ترجمه گوگل]دکتر می گوید: 'این موتوس به علت زمین شناسی ایجاد شده بود، اما از بین بردن جنگل ها بدتر شده است '
14. A mudslide struck a small luxury hotel on an island southwest of Rio de Janeiro early Friday due to heavy rain, killing at least people.
[ترجمه ترگمان]رانش گل و لای در اوایل روز جمعه در جزیره ای در جنوب غربی ریو دو ژانیرو رخ داد و منجر به باران شدید و کشتن دست کم مردم شد
[ترجمه گوگل]یک موتسایلد در اوایل جمعه به دلیل باران سنگین، حداقل یک نفر را به قتل رساند، یک هتل لوکس کوچک در یک جزیره در جنوب غربی ریودوژانیرو قرار داد