کلمه جو
صفحه اصلی

directness


مستقیمی، مستقیم بودن

انگلیسی به فارسی

مستقیم بودن


انگلیسی به انگلیسی

• immediacy; straightforward quality, truthfulness

جملات نمونه

1. I was a little taken aback at the directness of the question.
[ترجمه ترگمان]از صراحت این سوال کمی یکه خوردم
[ترجمه گوگل]من کمی از خط مشی این سوال ناراحت شدم

2. She has a childlike enthusiasm and directness.
[ترجمه ترگمان]شور و شوق کودکانه ای دارد
[ترجمه گوگل]او شور و شوق و تناسب کودکانه دارد

3. He presents his case with refreshing clarity and directness.
[ترجمه ترگمان]با صراحت و صراحت و صراحت حالت خود را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]او پرونده خود را با وضوح روشن و مستدل ارائه می دهد

4. The manager was taken aback by his directness.
[ترجمه ترگمان]مدیر از صراحت خود یکه خورد
[ترجمه گوگل]مدیر به شدت توسط خود او را ناراحت شد

5. I like the openness and directness of northerners.
[ترجمه ترگمان]از صراحت و صراحت جنوبی ها خوشم می آید
[ترجمه گوگل]من خوشبختانه و مستقیم سرزمین های شمالی را دوست دارم

6. Using "I" adds directness to a piece of writing.
[ترجمه ترگمان]استفاده از \"من\" جسارت را به یک تکه از نوشته ها می افزاید
[ترجمه گوگل]با استفاده از 'من' مستقیم به یک نوشتار اضافه می شود

7. The directness of the question startled me.
[ترجمه ترگمان]صداقت این سوال مرا از جا پراند
[ترجمه گوگل]مستقل بودن این سوال مرا ناراحت کرد

8. 'What's that?' she asked with her usual directness.
[ترجمه ترگمان]این دیگه چیه؟ با صراحت همیشگی خود پرسید:
[ترجمه گوگل]'آن چیست؟' او با سرسپردگی معمولش پرسید:

9. Emma was somewhat taken aback by his directness.
[ترجمه ترگمان]اما از صراحت خود یکه خورده بود
[ترجمه گوگل]اما تا حدودی او را به شدت تحت تاثیر قرار داد

10. She was staggered by the directness of his question.
[ترجمه ترگمان]از صراحت این سوال مات و مبهوت مانده بود
[ترجمه گوگل]او توسط مستحکم سوالش متوقف شد

11. I desire to reply with equal directness.
[ترجمه ترگمان]میل دارم با صراحت تمام جواب بدهم
[ترجمه گوگل]من می خواهم با یکنواختی یکسان پاسخ دهم

12. But he sensed an unease beneath the directness.
[ترجمه ترگمان]اما او احساس ناراحتی در زیر زیرکی را احساس کرد
[ترجمه گوگل]اما او احساس ناامیدی در زیر خط مشی را احساس کرد

13. There is a directness, a genuine sense of conviction in these words which extend far beyond strategic posing.
[ترجمه ترگمان]یک صراحت، یک حس واقعی از محکومیت در این کلمات وجود دارد که فراتر از ژست گیری استراتژیک است
[ترجمه گوگل]یک قاعده مستدل، اعتقادی واقعی در این کلمات است که فراتر از قصد استراتژیک است

14. She has a directness that rubs off on others.
[ترجمه ترگمان]او به دیگران اعتماد دارد که دیگران را اذیت می کند
[ترجمه گوگل]او یک خطایی دارد که دیگران را پاک می کند

پیشنهاد کاربران

روراستی

صراحت


کلمات دیگر: