در حال افول، در محاق، روبه فروگرایی
on the wane
در حال افول، در محاق، روبه فروگرایی
انگلیسی به انگلیسی
• decreasing, becoming less, becoming smaller
جملات نمونه
1. In 198 with his career prospects on the wane, he sold a script for £000.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸ با چشم اندازه ای شغلی اش رو به افول گذاشت، یک فیلمنامه را به مبلغ ۵۰۰۰ پوند فروخت
[ترجمه گوگل]او در سال 1982 با چشم انداز شغلی خود در زمینه کاهش درآمد، یک اسکریپت برای � 000 فروخت
[ترجمه گوگل]او در سال 1982 با چشم انداز شغلی خود در زمینه کاهش درآمد، یک اسکریپت برای � 000 فروخت
2. Violent crime appears to be on the wane in the capital.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که جنایت خشونت بار در پایتخت رو به افول است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد جرایم خشونت آمیز در پایتخت پراکنده اند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد جرایم خشونت آمیز در پایتخت پراکنده اند
3. Their political power is on the wane.
[ترجمه ترگمان]قدرت سیاسی آن ها رو به افول است
[ترجمه گوگل]قدرت سیاسی آنها در حال کاهش است
[ترجمه گوگل]قدرت سیاسی آنها در حال کاهش است
4. The moon is on the wane.
[ترجمه ترگمان]ماه رو به افول است
[ترجمه گوگل]ماه در حال زوال است
[ترجمه گوگل]ماه در حال زوال است
5. Her popularity has been on the wane for some time.
[ترجمه ترگمان]محبوبیت او برای مدتی کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]محبوبیت او در برخی از زمان ها کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]محبوبیت او در برخی از زمان ها کاهش یافته است
6. Her interest in the project is on the wane.
[ترجمه ترگمان]علاقه او به این پروژه رو به افول است
[ترجمه گوگل]علاقه او به این پروژه در حال کاهش است
[ترجمه گوگل]علاقه او به این پروژه در حال کاهش است
7. At the time, the hobby had been on the wane for years.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان، سرگرمی سال ها کم تر می شد
[ترجمه گوگل]در آن زمان، سرگرمی برای چندین سال از بین رفت
[ترجمه گوگل]در آن زمان، سرگرمی برای چندین سال از بین رفت
8. The event coincided with New Zealand on the wane and Grant Fox paying the inevitable penalty.
[ترجمه ترگمان]این رویداد با نیوزیلند رو به رو شد و گرانت فاکس به مجازات اجتناب ناپذیر پرداخت
[ترجمه گوگل]این رویداد همزمان با نیوزیلند در حال فروپاشی و گرانت فاکس پرداخت مجازات اجتناب ناپذیر
[ترجمه گوگل]این رویداد همزمان با نیوزیلند در حال فروپاشی و گرانت فاکس پرداخت مجازات اجتناب ناپذیر
9. With violence appearing to be on the wane at the moment, he may well be right that the future looks bright.
[ترجمه ترگمان]با ظاهر شدن خشونت در حال حاضر، او ممکن است حق داشته باشد که آینده درخشان به نظر برسد
[ترجمه گوگل]با خشونتی که در حال حاضر در حال فروبستن است، ممکن است درست باشد که آینده روشن است
[ترجمه گوگل]با خشونتی که در حال حاضر در حال فروبستن است، ممکن است درست باشد که آینده روشن است
10. Gonzales' power was on the wane.
[ترجمه ترگمان]قدرت Gonzales در the بود
[ترجمه گوگل]قدرت گونزالس در حال فرار بود
[ترجمه گوگل]قدرت گونزالس در حال فرار بود
11. The influence of government agents and chief headmen, on the wane since 1920, declined still further.
[ترجمه ترگمان]نفوذ عوامل دولت و headmen، که از سال ۱۹۲۰ رو به کاهش بود، همچنان ادامه یافت
[ترجمه گوگل]تأثیر عوامل دولتی و سران قوماندانی در سالهای 1920 تا کنون کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]تأثیر عوامل دولتی و سران قوماندانی در سالهای 1920 تا کنون کاهش یافته است
12. The vocational profession of Alpine shepherd is on the wane, an arduous life with unreliable income.
[ترجمه ترگمان]حرفه آموزش حرفه ای شبان کوهستانی رو به افول است، زندگی دشوار با درآمد غیرقابل اطمینان
[ترجمه گوگل]حرفه حرفه ای گوسفند آلپ در حال فرار است، زندگی دشوار با درآمد غیرقابل اعتماد
[ترجمه گوگل]حرفه حرفه ای گوسفند آلپ در حال فرار است، زندگی دشوار با درآمد غیرقابل اعتماد
13. But the conservatives' influence has lately seemed on the wane.
[ترجمه ترگمان]اما تاثیر محافظه کاران به تازگی رو به کاهش گذاشته
[ترجمه گوگل]اما نفوذ محافظه کاران به تازگی به نظر می آید
[ترجمه گوگل]اما نفوذ محافظه کاران به تازگی به نظر می آید
14. Was his love already on the wane?
[ترجمه ترگمان]آیا عشق او دیگر هم فروکش کرده بود؟
[ترجمه گوگل]عشق او در حال حاضر در حال فروپاشی است؟
[ترجمه گوگل]عشق او در حال حاضر در حال فروپاشی است؟
پیشنهاد کاربران
رو به زوال رفتن
کلمات دیگر: