کاوش می کند، اکتشاف کردن، کاوش کردن، سیاحت کردن، پیگردی کردن
explores
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
برسی کردن
جستجو
Some people went another city or country for explorer about it.
کشف کردن
جست و جو یا کشف کردن😈
بررسی کردن
کشف کردن جست جو
جست وجو کشف کردن
کلمات دیگر: