(امریکا) آشپزی در هوای باز (در پیک نیک و غیره)، پیک نیکی که در آن خوراک را در خارج می پزند، (پیک نیک و غیره) خوراک پخته شده در هوای باز
cookout
(امریکا) آشپزی در هوای باز (در پیک نیک و غیره)، پیک نیکی که در آن خوراک را در خارج می پزند، (پیک نیک و غیره) خوراک پخته شده در هوای باز
انگلیسی به فارسی
(آمریکا) آشپزی در هوای باز (در پیکنیک و غیره)، پیکنیکی که در آن خوراک را در خارج میپزند، (پیکنیک و غیره) خوراک پخته شده در هوای باز
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a social occasion at which a meal is cooked and eaten outdoors.
• barbecue, party where food is cooked and eaten outdoors
مترادف و متضاد
barbecue
Synonyms: picnic
جملات نمونه
1. We would have a big cookout.
[ترجمه ترگمان]یه پارتی بزرگ خواهیم داشت
[ترجمه گوگل]ما یک آشپز بزرگ داریم
[ترجمه گوگل]ما یک آشپز بزرگ داریم
2. I've been invited to a cookout this weekend.
[ترجمه ترگمان]این آخر هفته به پارتی دعوت شدم
[ترجمه گوگل]من در این آخر هفته به آشپز دعوت شده ام
[ترجمه گوگل]من در این آخر هفته به آشپز دعوت شده ام
3. Were having a cookout over at Mark's place.
[ترجمه ترگمان]یه پارتی تو خونه مارک داشتیم
[ترجمه گوگل]یک مکانیک در محل مارک داشتید
[ترجمه گوگل]یک مکانیک در محل مارک داشتید
4. Astrid had refused to come tonight, instead had gone to a cookout with her girlfriend.
[ترجمه ترگمان]استرید از این که امشب بیاید، به جای آن که به پارتی با دوست دخترش برود، دعوت کرده بود
[ترجمه گوگل]آسترید از امشب حاضر نشد، به جای آن با دوست دختر خود به آشپزخانه رفته بود
[ترجمه گوگل]آسترید از امشب حاضر نشد، به جای آن با دوست دختر خود به آشپزخانه رفته بود
5. And so every fall, he would have a party-a cookout on the beach with a big bonfire.
[ترجمه ترگمان]و بنابراین هر پاییز اون یه پارتی با یه آتیش بازی بزرگ توی ساحل داشت
[ترجمه گوگل]و بنابراین هر سقوط، او یک مهمانی می کند - یک آشپز در ساحل با یک آتش سوزی بزرگ
[ترجمه گوگل]و بنابراین هر سقوط، او یک مهمانی می کند - یک آشپز در ساحل با یک آتش سوزی بزرگ
6. People living within walking distance of the track decorate their houses for the family cookout with checkered flags and banners.
[ترجمه ترگمان]مردمی که در فاصله پیاده از ریل زندگی می کنند، خانه های خود را با پرچم های شطرنجی و پرچم ها تزئین می کنند
[ترجمه گوگل]افرادی که در مسیر پیاده روی در مسیر زندگی می کنند، خانه های خود را برای پختن غذاهای خانواده با پرچم ها و پرچم های چینی تزئین می کنند
[ترجمه گوگل]افرادی که در مسیر پیاده روی در مسیر زندگی می کنند، خانه های خود را برای پختن غذاهای خانواده با پرچم ها و پرچم های چینی تزئین می کنند
7. Fruit sorbet would be a refreshing end to a cookout meal.
[ترجمه ترگمان]میوه خوردن میوه به یک وعده غذایی برای یک غذای cookout تبدیل خواهد شد
[ترجمه گوگل]برگ سبز میوه ای است که به عنوان غذای آماده می شود
[ترجمه گوگل]برگ سبز میوه ای است که به عنوان غذای آماده می شود
8. If it rains we'll have to alter our plan for the cookout.
[ترجمه ترگمان]اگه بارون بیاد باید برنامه مون رو برای پارتی عوض کنیم
[ترجمه گوگل]اگر باران می آید ما باید طرح ما را برای آشپز تغییر دهیم
[ترجمه گوگل]اگر باران می آید ما باید طرح ما را برای آشپز تغییر دهیم
9. That night we went to Gene Branstools farm near Utica, Ohio, for a cookout with a couple hundred farmers and their families, then stopped in a nearby field, where ten thousand people were waiting.
[ترجمه ترگمان]آن شب ما به مزرعه ژن Branstools در نزدیک اوت یکا، اوهایو، رفتیم تا با دویست کشاورز و خانواده هایشان در مزرعه ای در همان حوالی توقف کردیم که در آنجا ده هزار نفر منتظر بودند
[ترجمه گوگل]آن شب ما در مزرعه Gene Branstools در نزدیکی اوتیکا، اوهایو، برای آشپزی با چند صد کشاورز و خانواده هایشان رفتیم، سپس در یک میدان نزدیک که ده هزار نفر آن را در انتظار داشتند متوقف شد
[ترجمه گوگل]آن شب ما در مزرعه Gene Branstools در نزدیکی اوتیکا، اوهایو، برای آشپزی با چند صد کشاورز و خانواده هایشان رفتیم، سپس در یک میدان نزدیک که ده هزار نفر آن را در انتظار داشتند متوقف شد
10. Gimi: Sounds like a plan . [ to Holly ] Will I see you at the cookout?
[ترجمه ترگمان] به نظر نقشه میاد توی پارتی میبینمت؟
[ترجمه گوگل]جیمی به نظر می رسد یک طرح [به هالی] آیا شما را در آشپز می بینم؟
[ترجمه گوگل]جیمی به نظر می رسد یک طرح [به هالی] آیا شما را در آشپز می بینم؟
11. Cab driver : For twenty dollars I'll take you to a Ku Klux Klan cookout!
[ترجمه ترگمان]راننده تاکسی: تو رو به کوک لوکس فروخت!
[ترجمه گوگل]راننده کابین برای بیست دلار من شما را به یک کوه Kluks کلاین می گیرم!
[ترجمه گوگل]راننده کابین برای بیست دلار من شما را به یک کوه Kluks کلاین می گیرم!
پیشنهاد کاربران
e. g:
The've already invited all their neigbors to a cook out next week.
The've already invited all their neigbors to a cook out next week.
شام در فضای آزاد
کلمات دیگر: