کلمه جو
صفحه اصلی

downtrodden


معنی : منکوب شده، زیر پالگد مال شده
معانی دیگر : ستم دیده، رنج دیده، لگد خورده، زیرپا مانده، پایمال شده

انگلیسی به فارسی

زیر پا لگد‌مال‌شده، منکوب‌شده


انگلیسی به انگلیسی

• discriminated against, oppressed; trampled upon
downtrodden people are treated very badly by those who are in a position of power or authority.

مترادف و متضاد

منکوب شده (صفت)
downtrodden

زیر پا لگد مال شده (صفت)
downtrodden

afflicted, abused


Synonyms: abject, a slave to, at one’s beck and call, at one’s feet, at one’s mercy, destitute, distressed, exploited, have-not, helpless, in one’s clutches, in one’s pocket, in one’s power, led by the nose, maltreated, mistreated, needy, oppressed, overcome, persecuted, subjugated, subservient, suppressed, tyrannized, underdog, underfoot, under one’s thumb


Antonyms: happy, respected, satisfied


جملات نمونه

1. the day when the downtrodden farmers took up arms
روزی که کشاورزان ستم دیده سلاح برگرفتند

2. It was a downtrodden nation during centuries of foreign occupation.
[ترجمه ترگمان]این یک کشور زیر پا شده در طول قرن ها اشغال خارجی بود
[ترجمه گوگل]این کشور در طول قرن ها از اشغال خارجی، یک کشور متزلزل بود

3. The majority of the downtrodden are non-white.
[ترجمه ترگمان]اکثر افراد زیر پوست سفید پوست نیستند
[ترجمه گوگل]اکثریت محروم غیر سفید هستند

4. Kitty, her heroine, is dumpy, spotty, pallid and downtrodden.
[ترجمه ترگمان]کیتی، زن قهرمان زن چاق و کثیف و خون آلود است
[ترجمه گوگل]زن سبک و جلف، قهرمان او، لکه دار، لکه دار، ضعیف و ضعیف است

5. So in offering prayers for downtrodden races, I would advise you not to overlook the downtrodden tourist.
[ترجمه ترگمان]بنابراین در ارائه نماز برای افراد در حال رشد، به شما توصیه می کنم که گردشگران زیر پا شده را نادیده نگیرید
[ترجمه گوگل]بنابراین در ارائه دعا برای مسابقات خلع سلاح، من توصیه می کنم که توریست های متخلف را نادیده نگیرید

6. In the year 1789 the downtrodden French peasantry turned upon their oppressors.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۷۸۹، کشاورزان فرانسوی علیه ستمگران قیام کردند
[ترجمه گوگل]در سال 1789، دهقانان متخلف فرانسوی به ستمگران خود تبدیل شدند

7. It took the slaves and the downtrodden.
[ترجمه ترگمان] برده و ستم رو بردن
[ترجمه گوگل]بردگان و ضرب و شتم را بردند

8. Escape from Corporate America outlines what the downtrodden toiler needs to do to actually get up out of his or her cubicle and chase down his or her dreams.
[ترجمه ترگمان]فرار از آمریکا نشان می دهد که افراد زیر پا شده چه کاری باید انجام دهند تا واقعا از اتاقک خود خارج شوند و یا رویاهای خود را دنبال کنند
[ترجمه گوگل]فرار از شرکت آمریکایی مواردی را مطرح می کند که چه کسی باید به کار خود ادامه دهد تا از مکعب خود بیرون بیاید و رویاهای خود را دنبال کند

9. The owner is making huge profits at the expense of downtrodden peasants.
[ترجمه ترگمان]مالک به قیمت زیر پا گذاشتن کشاورزان، سود هنگفتی به دست می آورد
[ترجمه گوگل]صاحب مزرعه عظیم را به بهای دهقانان خراب می کند

10. It was the fourth consecutive rise for the Nasdaq, as investors continued to exhibit a preference for downtrodden tech stocks.
[ترجمه ترگمان]این چهارمین صعود متوالی برای نزدک بود، چرا که سرمایه گذاران به نشان دادن برتری سهام تکنولوژیکی خود ادامه دادند
[ترجمه گوگل]این چهارمین افزایش صعودی برای ناصداق بود؛ چرا که سرمایه گذاران همچنان به ترجیح دادن سهام تکنولوژی های فروپاشیده ادامه می دادند

11. There was no attempt to liken any Conservative minister, or downtrodden Chancellor, to Baldrick or anyone else.
[ترجمه ترگمان]هیچ تلاشی برای تشبیه به یک وزیر محافظه کار یا زیر پا گذاشتن صدراعظم، به Baldrick یا کس دیگری وجود نداشت
[ترجمه گوگل]هیچ تلاشی برای به دست آوردن هر وزیر محافظه کار یا نداشتن صدراعظم، برای بالدریک یا هر کس دیگری نبود

12. He would have become just another abortion statistic, and speaks almost bitterly of having his' own downtrodden minority.
[ترجمه ترگمان]او تنها یک آمار سقط جنین دیگر خواهد بود، و تقریبا به شدت از داشتن اقلیت downtrodden خود سخن می گوید
[ترجمه گوگل]او فقط یک آمار دیگر سقط جنین خواهد شد و تقریبا به طرز تلخی سخن می گوید که او 'اقلیت سقوط کرده خود را دارد

13. Little Bill in drag strikes a blow for the downtrodden girls.
[ترجمه ترگمان]بیل کوچولو با ضربه زدن به دخترها، ضربه سختی به او می زند
[ترجمه گوگل]کمی بیل در کشیدن ضربه به ضرب و شتم دختران سقوط کرد

14. Vivekananda, more than any earlier Hindu reformer, encouraged social service and the uplift of the downtrodden.
[ترجمه ترگمان]Vivekananda، که بیش از هر اصلاح طلب هندو بود، خدمات اجتماعی و بربلندی افراد زیر پا را تشویق کرد
[ترجمه گوگل]Vivekananda، بیش از هر فرد اصلاح طلبی قبلی هندو، خدمات اجتماعی و بالا بردن ضعف را تشویق کرد

the day when the downtrodden farmers took up arms

روزی که کشاورزان ستم‌دیده سلاح برگرفتند


پیشنهاد کاربران

مظلوم

ستمدیده


کلمات دیگر: