مشخص شده، قبلا تعیین کردن
outlined
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
ذکر شده
جهت گیری شده - مشخص شدن حیطه کاری
تشریح کردن. خلاصه کردن. سر مطلب چیزی را مشخص کردن. از قبل تعیین کردن
I've outlined the last two chapters
من دو چاپ قبلی را تشریح کرده ام
من دو چاپ قبلی را تشریح کرده ام
مطرح شده
فعل: به طور خلاصه بیان کردن
مشروحه
شرح داده می شود
کلمات دیگر: