کلمه جو
صفحه اصلی

bank holiday


روزهای هفته که بانک ها تعطیل هستند، ایامی که به دستور دولت بانک ها بسته اند (مثلا به خاطر بحران اقتصادی)

انگلیسی به فارسی

روزهای هفته که بانک‌ها تعطیل هستند


ایامی که به دستور دولت بانک‌ها بسته‌اند (برای مثال به‌دلیل بحران اقتصادی)


(انگلیس) هر یک از تعطیلات رسمی که در آن مدارس و بانکها و غیره تعطیل هستند (به‌طور معمول در دوشنبهها)


تعطیلات بانکی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an official holiday in the UK, when banks and other businesses are closed.

• public holiday on which banks are closed
a bank holiday is a public holiday.

مترادف و متضاد

legal holiday


Synonyms: government holiday, national holiday


جملات نمونه

1. Next Monday is a bank holiday.
[ترجمه ترگمان]دوشنبه آینده یک تعطیلی بانک است
[ترجمه گوگل]دوشنبه آینده تعطیلات بانکی است

2. We don't travel on bank holiday weekends - I just can't see the pleasure in it.
[ترجمه ترگمان]تعطیلات آخر هفته به تعطیلات بانکی سفر نمی کنیم - من فقط نمی توانم لذت آن را ببینم
[ترجمه گوگل]ما در آخر هفته های تعطیلات بانکی #39 سفر نمی کنیم - من فقط نمی توانم #39 لذت آن را ببینم

3. Tea allowances, bank holiday allowances, large town allowances are all being threatened by management.
[ترجمه ترگمان]حق چای، کمک هزینه تعطیلات بانکی، کمک هزینه بزرگ شهر همگی توسط مدیریت تهدید می شوند
[ترجمه گوگل]کمکهای چای ، کمکهای تعطیلات بانکی ، کمکهای شهری بزرگ همه توسط مدیریت تهدید می شوند

4. Until then, goodnight and a good bank holiday weekend.
[ترجمه ترگمان]تا آن موقع شب به خیر و تعطیلات آخر تعطیلات بانکی خوب
[ترجمه گوگل]تا آن زمان ، شب بخیر و تعطیلات آخر هفته بانکی خوب

5. In part two: Hard Cheese. Bank holiday tradition leaves twelve hurt.
[ترجمه ترگمان]در قسمت دوم: پنیر سخت سنت تعطیلات بانکی دوازده ضربه می زند
[ترجمه گوگل]در قسمت دوم پنیر سخت سنت تعطیلات بانکی دوازده صدمه دیده است

6. Now that's what they call a bank holiday outing.
[ترجمه ترگمان]حالا این چیزی است که آن ها به گردش بانک می گویند
[ترجمه گوگل]اکنون آن چیزی است که آنها #39؛

7. Her uncle had suggested they go as a bank holiday treat.
[ترجمه ترگمان]عمویش پیشنهاد کرده بود که به گردش بانک بروند
[ترجمه گوگل]عموی او به آنها پیشنهاد داده بود که به عنوان یک معالجه تعطیلات بانکی به آنجا بروند

8. The rest of the bank holiday weekend passed slowly.
[ترجمه ترگمان]بقیه تعطیلات آخر تعطیلات به آرامی سپری شد
[ترجمه گوگل]بقیه تعطیلات آخر هفته بانک به کندی گذشت

9. What happens if payday falls on bank holiday?
[ترجمه ترگمان]اگر حقوق خود در روز پرداخت بدهی به تعطیلات بانکی برسد، چه اتفاقی می افتد؟
[ترجمه گوگل]اگر روز تعطیلات بانکی سقوط کند چه اتفاقی می افتد؟

10. Easter monday is a bank holiday.
[ترجمه ترگمان]دوشنبه عید پاک یک تعطیلی رسمی است
[ترجمه گوگل]دوشنبه عید پاک تعطیلات بانکی است

11. Wudang china bank holiday hotel locates within Mt. Wudang perimeter which fames for denomination of state 4A landscape resort and world cultural heritage.
[ترجمه ترگمان]هتل تعطیلات بانکی Wudang چین واقع در ام تی ام واقع شده است محیط Wudang که برای گروه ۴ مجموعه چشم انداز و میراث فرهنگی جهان تعیین شده است
[ترجمه گوگل]هتل وودانگ چین در هتل برای تعطیلات در کوه واقع شده است محیط Wudang که مشهور است برای نامگذاری منطقه 4A منظره و میراث فرهنگی جهان

12. Bank Holiday is a public holiday in the United Kingdom.
[ترجمه ترگمان]تعطیلات بانکی یک تعطیلات عمومی در بریتانیا است
[ترجمه گوگل]تعطیلات بانکی تعطیل رسمی در انگلستان است

13. They have again forecast rain for the Bank Holiday. That figures!
[ترجمه ترگمان]آن ها بار دیگر باران را برای تعطیلات بانک پیش بینی کرده اند این ارقام!
[ترجمه گوگل]آنها باران را برای تعطیلات بانکی پیش بینی کرده اند این ارقام!

14. Ten to one it will rain on the Bank Holiday.
[ترجمه ترگمان]ده تا یکی از آن ها در تعطیلات بانکی باران می بارد
[ترجمه گوگل]ده به یک در تعطیلات بانکی باران می بارد

پیشنهاد کاربران

تعطیلی عمومی

تعطیلی که در آن بانک ها تعطیل هستند، تعطیلی عمومی

تعطیل رسمی
تعطیل عمومی


کلمات دیگر: