هنرهای نمایشی (هنرهایی که در مقابل عده ای به اجرا در می آید - مثل رقص، تئاتر، موسیقی و غیره)
performing arts
هنرهای نمایشی (هنرهایی که در مقابل عده ای به اجرا در می آید - مثل رقص، تئاتر، موسیقی و غیره)
انگلیسی به فارسی
هنرهای نمایشی (هنرهایی که در مقابل عدهای به اجرا در میآید - مثل رقص، تئاتر، موسیقی و غیره)
هنرهای نمایشی
انگلیسی به انگلیسی
اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: arts such as drama, dance, and music that are performed before an audience.
• مشابه: acting
• مشابه: acting
• dance, drama, music, and other forms of entertainment that are usually performed live in front of an audience are referred to as the performing arts.
دیکشنری تخصصی
[سینما] هنرهای نمایشی (سینما،تئاتر،اپرا،باله وغیره )
جملات نمونه
1. She is doing a course in the performing arts.
[ترجمه ترگمان]او در حال انجام یک دوره در هنرهای نمایشی است
[ترجمه گوگل]او در حال انجام یک دوره در هنرهای نمایشی است
[ترجمه گوگل]او در حال انجام یک دوره در هنرهای نمایشی است
2. Wanchai boasts the Academy of Performing Arts, where everything from Chinese Opera to Shakespeare is performed.
[ترجمه ترگمان]Wanchai به آکادمی هنرهای نمایشی می بالد که در آن همه چیز از اپرای چینی گرفته تا شکسپیر اجرا می شود
[ترجمه گوگل]Wanchai دارای آکادمی هنرهای نمایشی است که همه چیز از اپرا چینی تا شکسپیر انجام می شود
[ترجمه گوگل]Wanchai دارای آکادمی هنرهای نمایشی است که همه چیز از اپرا چینی تا شکسپیر انجام می شود
3. Manifestations Gifts Creative talents in arts, literature, the performing arts.
[ترجمه ترگمان]استعدادها، استعدادها و استعدادهای خلاق در هنر، ادبیات، هنرهای نمایشی
[ترجمه گوگل]تظاهرات هدیه استعدادهای خلاقانه در هنر، ادبیات، هنرهای نمایشی
[ترجمه گوگل]تظاهرات هدیه استعدادهای خلاقانه در هنر، ادبیات، هنرهای نمایشی
4. The Performing Arts Department's total budget for the year was $ 3 million.
[ترجمه ترگمان]بودجه کل اداره هنرهای نمایشی امسال ۳ میلیون دلار بود
[ترجمه گوگل]کل بودجه سالانه بخش اداری هنرهای نمایشی 3 میلیون دلار بود
[ترجمه گوگل]کل بودجه سالانه بخش اداری هنرهای نمایشی 3 میلیون دلار بود
5. Our aim is to make the performing arts, museums and our heritage accessible to all.
[ترجمه ترگمان]هدف ما این است که هنرهای نمایشی، موزه ها و heritage را در دسترس همگان قرار دهیم
[ترجمه گوگل]هدف ما ساخت هنرهای نمایشی، موزه ها و میراث ما برای همه است
[ترجمه گوگل]هدف ما ساخت هنرهای نمایشی، موزه ها و میراث ما برای همه است
6. Developments in the creative and performing arts coincided with only a slightly later phase.
[ترجمه ترگمان]تحولات در هنر خلاق و اجرا همزمان با کمی بعد انجام شد
[ترجمه گوگل]تحولات در هنرهای خلاقانه و هنری همزمان با تنها یک مرحله کمی بعد انجام شد
[ترجمه گوگل]تحولات در هنرهای خلاقانه و هنری همزمان با تنها یک مرحله کمی بعد انجام شد
7. In the performing arts department, a newly instituted internship program helped reduce labor costs.
[ترجمه ترگمان]در بخش هنرهای نمایشی، یک برنامه آموزشی تازه تاسیس به کاهش هزینه های نیروی کار کمک کرد
[ترجمه گوگل]در بخش هنرهای نمایشی، یک برنامه کارآموزی تازه تاسیس شده به کاهش هزینه های کار کمک کرد
[ترجمه گوگل]در بخش هنرهای نمایشی، یک برنامه کارآموزی تازه تاسیس شده به کاهش هزینه های کار کمک کرد
8. It has a full-fledged performing arts school, from Grades 4- with an enrollment of 550 boys and girls.
[ترجمه ترگمان]این مدرسه دارای یک مدرسه هنرهای نمایشی کامل از Grades ۴ - با ثبت نام ۵۵۰ دانش آموز و دختر است
[ترجمه گوگل]این یک مدرسه تکاملی را اجرا می کند، از کلاس 4 - با ثبت نام 550 پسر و دختر
[ترجمه گوگل]این یک مدرسه تکاملی را اجرا می کند، از کلاس 4 - با ثبت نام 550 پسر و دختر
9. Her responsibilities extended to cover the creative and performing arts, communication and cultural studies, and recreation and sports studies.
[ترجمه ترگمان]مسئولیت های او برای پوشش دادن هنرهای خلاق و نمایشی، ارتباطات و مطالعات فرهنگی، و مطالعات ورزشی و ورزشی تمدید شد
[ترجمه گوگل]مسئولیت های خود را برای پوشش هنرهای خلاقانه و نمایشنامه، ارتباطات و مطالعات فرهنگی، و مطالعات تفریحی و ورزشی گسترش داد
[ترجمه گوگل]مسئولیت های خود را برای پوشش هنرهای خلاقانه و نمایشنامه، ارتباطات و مطالعات فرهنگی، و مطالعات تفریحی و ورزشی گسترش داد
10. Winnarainbow is a circus and performing arts camp co-founded 22 years ago by the tie-dyed Gravy.
[ترجمه ترگمان]Winnarainbow یک سیرک و یک اردوگاه هنرهای نمایشی است که ۲۲ سال پیش توسط the رنگ شده تاسیس شد
[ترجمه گوگل]Winnarainbow یک اردوگاه سیرک و هنرهای نمایشی است که 22 سال پیش توسط Gravy رنگارنگ کشیده شده است
[ترجمه گوگل]Winnarainbow یک اردوگاه سیرک و هنرهای نمایشی است که 22 سال پیش توسط Gravy رنگارنگ کشیده شده است
11. Moscow's architecture and performing arts culture are world - renowned.
[ترجمه ترگمان]معماری مسکو و فرهنگ هنرهای نمایشی مشهور به جهان است
[ترجمه گوگل]معماری و هنرهای نمایشی مسکو مشهور جهان است
[ترجمه گوگل]معماری و هنرهای نمایشی مسکو مشهور جهان است
12. Register performing arts groups as non - profit organizations.
[ترجمه ترگمان]ثبت گروهه ای هنری به عنوان سازمان های غیرانتفاعی
[ترجمه گوگل]ثبت نام گروه های هنری به عنوان سازمان های غیر انتفاعی
[ترجمه گوگل]ثبت نام گروه های هنری به عنوان سازمان های غیر انتفاعی
13. These two limitations about by a particular stage performing arts.
[ترجمه ترگمان]این دو محدودیت در مورد یک مرحله خاص از هنر را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این دو محدودیت در مورد یک هنرپیشه خاص اجرا می شود
[ترجمه گوگل]این دو محدودیت در مورد یک هنرپیشه خاص اجرا می شود
14. He saw a need for a performing arts center in Australia.
[ترجمه ترگمان]او نیاز به یک مرکز هنرهای نمایشی در استرالیا را مشاهده کرد
[ترجمه گوگل]او نیاز به مرکز هنرهای نمایشی در استرالیا را دید
[ترجمه گوگل]او نیاز به مرکز هنرهای نمایشی در استرالیا را دید
15. Sales for performing arts, spectator sports and related industries gained 21 percent.
[ترجمه ترگمان]فروش برای هنرهای نمایشی، ورزش های تماشاگر و صنایع مربوطه ۲۱ درصد است
[ترجمه گوگل]فروش هنرهای نمایشی، ورزش های تماشاگر و صنایع وابسته، 21 درصد افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]فروش هنرهای نمایشی، ورزش های تماشاگر و صنایع وابسته، 21 درصد افزایش یافته است
کلمات دیگر: