1. resonance chamber
محفظه ی بازپژواک
2. the resonance of mostafa banan's voice
طنین صدای مصطفی بنان
3. the melancholy resonance of this poem
زیرساخت غم انگیز این شعر
4. Her voice had a strange and thrilling resonance.
[ترجمه مخ] صدای آن زن ، طنین عجیب و شگفت انگیزی داشت
[ترجمه ترگمان]صدایش یک صدا عجیب و هیجان انگیز داشت
[ترجمه گوگل]صدای او یک رزونانس عجیب و غریب بود
5. Playing the piano sets up resonance in those glass ornaments.
[ترجمه ترگمان]پیانو زدن باعث می شود که پیانو در آن زیورآلات شیشه ای تشدید شود
[ترجمه گوگل]پخش پیانو در این زیور آلات شیشه ای تشدید می یابد
6. His voice had lost its resonance; it was tense and strained.
[ترجمه ترگمان]صدایش طنین خود را از دست داده بود
[ترجمه گوگل]صدای او رزونانس خود را از دست داده بود؛ تنش و تنش بود
7. His words will have resonance for many musicians.
[ترجمه ترگمان]کلمات او برای بسیاری از نوازندگان طنین خواهد داشت
[ترجمه گوگل]کلمات او برای بسیاری از نوازندگان تازگی دارد
8. Subject Index. % % % Description: Magnetic resonance has long demonstrated its tremendous versatility in many areas of science.
[ترجمه ترگمان]ضمیمه موضوع % % توصیف: رزونانس مغناطیسی از دیرباز تنوع شگرف خود را در بسیاری از حوزه های علم به اثبات رسانده است
[ترجمه گوگل]فهرست موضوع ٪٪٪ توصیف رزونانس مغناطیسی طولانی مدت در بسیاری از زمینه های علمی، تطبیق پذیری فوق العاده ای را نشان داده است
9. The movie had a special emotional resonance for me.
[ترجمه ترگمان]فیلم یه آهنگ احساسی خاص برای من داشت
[ترجمه گوگل]این فیلم برای من رضایت خاصی داشت
10. But the powerful resonance of a marine mammal exhaling through its blowhole again reaches my ears.
[ترجمه ترگمان]اما طنین قوی یک پستاندار دریایی از طریق blowhole باز می شود و دوباره به گوش من می رسد
[ترجمه گوگل]اما رزونانس قدرتمند پستاندار دریایی که از طریق حفره آن نفوذ می کند دوباره به گوش من می رسد
11. Similar conclusions can be drawn from nuclear magnetic-spin resonance studies - work which also requires verification.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری های مشابه را می توان از مطالعات رزونانس چرخشی - اسپین مواد هسته ای، که نیازمند تایید است، به دست آورد
[ترجمه گوگل]نتایج مشابهی را می توان از مطالعات رزونانس مغناطیسی هسته ای - کار کرد که همچنین نیاز به تایید دارد
12. Cyclotron resonance in human body cells Sabberton, Southampton, p8 - 1990.
[ترجمه ترگمان]تشدید مغناطیسی در سلول های بدن انسان، Southampton، Southampton، بین سال های ۱۹۹۰
[ترجمه گوگل]رزونانس سیکلوترون در سلول های بدن انسان Sabberton، Southampton، p8 - 1990
13. It had a certain peaty resonance.
[ترجمه ترگمان]a peaty بود
[ترجمه گوگل]این یک رزونانس مختلط خاص داشت
14. And, of course, gave a whole new resonance to the phrase room service.
[ترجمه ترگمان]و البته، یک تشدید کاملا جدید به عبارت خدمت اتاق داد
[ترجمه گوگل]و، البته، به خدمات اتاق گفتار کاملا جدیدی داد
15. This might be attributed to cyclotron resonance induced in human body cells by weak electromagnetic fields.
[ترجمه ترگمان]این ممکن است به تشدید cyclotron ناشی از سلول های بدن انسان توسط میدان های الکترومغناطیسی ضعیف نسبت داده شود
[ترجمه گوگل]این ممکن است به رزونانس سیکلووترون ناشی از سلول های بدن انسان توسط میدان های الکترومغناطیسی ضعیف منجر شود