1. Normally, when demand and supply are out of sync, you either increase the supply, or you adjust the price mechanism.
[ترجمه ترگمان]به طور معمول، زمانی که تقاضا و عرضه خارج از سینک هستند، شما یا عرضه را افزایش می دهید و یا مکانیسم قیمت را تنظیم می کنید
[ترجمه گوگل]به طور معمول، زمانی که تقاضا و عرضه از هماهنگی نباشد، شما یا عرضه را افزایش می دهید، یا مکانیسم قیمت را تنظیم می کنید
2. The film's sound - trackis out of sync / not in sync with the picture.
[ترجمه ترگمان]صدای فیلم از سینک خارج می شود \/ یا همگام با تصویر هماهنگ نیست
[ترجمه گوگل]صدای فیلم - از هماهنگی / عدم هماهنگی با تصویر است
3. It's growing out of sync with the rest of service provision and service development, and this has all sorts of spin-offs.
[ترجمه ترگمان]با بقیه خدمات سرویس و توسعه خدمات در حال رشد است، و این همه نوع چرخشی دارد
[ترجمه گوگل]این در حال رشد است با هماهنگی با سایر خدمات ارائه خدمات و خدمات، و این نوعی از spin-offs است
4. At present it's completely out of sync, lots of marvellous programmes thrown at the screen, going by with nobody noticing them.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر کاملا خارج از سینک هستند، بسیاری از برنامه های شگفت انگیز به صفحه نمایش پرتاب می شوند و کسی متوجه آن ها نمی شود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر آن کاملا خارج از هماهنگی است، بسیاری از برنامه های شگفت انگیز بر روی صفحه نمایش، رفتن با هیچ کس متوجه آنها نیست
5. Get out of sync as quickly as possible and forget the coins completely.
[ترجمه ترگمان]هر چه سریع تر از سینک بیرون بروید و سکه ها را به طور کامل فراموش کنید
[ترجمه گوگل]از همگام سازی در اسرع وقت خارج شوید و سکه ها را به طور کامل فراموش کنید
6. That takes yourself right out of sync.
[ترجمه ترگمان]این کار شما را از سینک بیرون می کشد
[ترجمه گوگل]که خود را از همگام می کند
7. And still it was out of sync.
[ترجمه ترگمان]و همچنان از سینک بیرون مانده بود
[ترجمه گوگل]و هنوز آن هماهنگ نبود
8. Video and audio go out of sync.
[ترجمه ترگمان]ویدئو و صدا از سینک خارج می شوند
[ترجمه گوگل]ویدیو و صدا خارج از همگام است
9. Fatal error. Message count is out of sync!
[ترجمه ترگمان]خطای مهلک شمارش پیغام از سینک خارج شده است!
[ترجمه گوگل]خطا فاجعه تعداد پیام خارج از همگام است!
10. By then the Julian calendar was out of sync with the seasons by days.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان تقویم ژولیان توسط روزها با فصول هماهنگ بود
[ترجمه گوگل]تا آن زمان، تقویم جولیان با هماهنگی با روزهای فصلی نبود
11. If one of them gets out of sync with the other, then you have a problem.
[ترجمه ترگمان]اگر یکی از آن ها با دیگری همگام شود، شما یک مشکل دارید
[ترجمه گوگل]اگر یکی از آنها خارج از هماهنگی با دیگری باشد، پس شما مشکلی دارید
12. Hand wound clocks will slowly drift out of sync with the correct time.
[ترجمه ترگمان]ساعت های زخم دستی به آرامی با زمان صحیح از سینک خارج می شوند
[ترجمه گوگل]ساعت زنگ دار دست به آرامی با زمان هماهنگی رانده می شود
13. For a long time, earth fell out of sync with time within your creation.
[ترجمه ترگمان]برای مدتی طولانی، زمین با زمان در آفرینش شما همگام شد
[ترجمه گوگل]برای مدت زمان طولانی، زمین در زمان ایجاد خود با زمان هماهنگ شد
14. By 1582 the Julian calendar was out of sync with the seasons by several days.
[ترجمه ترگمان]تا ۱۵۸۲، تقویم ژولیان توسط چندین روز با فصول هماهنگ شده بود
[ترجمه گوگل]در سال 1582 میلادی، تقویم جولیان با چندین روز هماهنگ بود