1. periodic epidemics
همه گیری مکرر (بیماری)
2. periodic fluctuation
نوسان دوره ای
3. periodic function
تابع تناوبی،تابع دوره ای
4. periodic municipal elections
انتخاب شهرداری هر چند وقت یکبار
5. periodic table of elements
جدول تناوبی عناصر،جدول مندلیف
6. a periodic fever
تب ادواری
7. the periodic motion of a planet
حرکت ادواری یک سیاره
8. one of the city's periodic power failures
یکی از خاموشی های مکرر برق شهر
9. He suffered from periodic bouts of insanity.
[ترجمه ترگمان]او از کش مکش دوره ای جنون رنج می برد
[ترجمه گوگل]او از دوره های دیوانگی رنج می برد
10. Long long ago, we knew the periodic motion of a planet.
[ترجمه ترگمان]خیلی وقت پیش، ما جدول تناوبی یک سیاره رو می دونستیم
[ترجمه گوگل]مدتها پیش ما می دانستیم که حرکت دوره ای یک سیاره است
11. Periodic alternating activation of flexors and extensors is achieved by reciprocal inhibition mediated by inhibitory collateral neurones.
[ترجمه ترگمان]فعالیت متناوب دوره ای flexors و extensors به وسیله بازدارندگی دو سویه با واسطه بازدارنده جانبی بازدارنده به دست می آید
[ترجمه گوگل]فعال سازی متناوب دوره ای فلکسورها و اکستنسورها بوسیله مهار متقابل بوسیله نورون های ثابتی مهار شده به دست می آید
12. The taste buds can handle only periodic assaults and the sweet red pepper bread afforded intermediate breaks and recovery time.
[ترجمه ترگمان]حس چشایی تنها می تواند حملات تناوبی و نان فلفل قرمز شیرین را تحمل کند و زمان ریکاوری را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]جوانه های چشایی می توانند تنها حملات دوره ای را انجام دهند و نان فلفل قرمز شیرین تقسیم میانی و زمان بازیابی را فراهم می کند
13. Periodic failures of the olive crop kept the country in constant debt.
[ترجمه ترگمان]عدم موفقیت دوره ای محصول زیتون، کشور را با بدهی های ثابت حفظ کرد
[ترجمه گوگل]خرابی های دوره ای از محصولات زیتون کشور را در بدهی های ثابت حفظ کرد
14. They can also be affected by the region's periodic droughts, and their numbers fluctuate with these climatic cycles.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین می توانند تحت تاثیر خشکسالی های دوره ای منطقه قرار بگیرند و تعداد آن ها در این چرخه های هوایی نوسان دارد
[ترجمه گوگل]آنها همچنین می توانند تحت تاثیر خشکسالی های دوره ای منطقه قرار گیرند و تعداد آنها با این چرخه های آب و هوایی نوسان می کند
15. I got the periodic table off by heart.
[ترجمه ترگمان]من جدول تناوبی رو از ته قلبم گرفتم
[ترجمه گوگل]من جدول تناوبی را با قلب گرفتم
16. The black color comes from the periodic fires that burned naturally in the Everglades during droughts.
[ترجمه ترگمان]رنگ سیاه ناشی از آتش سوزی دوره ای است که در طی خشکسالی به طور طبیعی در the رخ داد
[ترجمه گوگل]رنگ سیاه از آتش سوزی های دوره ای است که به طور طبیعی در Everglades در خشکسالی سوزانده می شود
17. Fifthly, the periodic meetings of Great Powers which together acted as self-appointed guarantors of international law and order.
[ترجمه ترگمان]پنجم، نشست های دوره ای کشورهای بزرگ که با هم به عنوان ضامن خود ضامن قانون و قانون بین المللی عمل می کنند
[ترجمه گوگل]پنجم، جلسات دوره ای قدرت های بزرگ که همگی به عنوان ضمانت های خود منصوب از قوانین و مقررات بین المللی عمل می کردند