فیلمنامه نویس، سناریو نویس، نویسنده نمایشنامه های رادیویی وتلویزیونی
screenwriter
فیلمنامه نویس، سناریو نویس، نویسنده نمایشنامه های رادیویی وتلویزیونی
انگلیسی به فارسی
نویسنده نمایشنامه های رادیویی وتلویزیونی
فیلمنامه نویس
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: one who writes or adapts a script for a movie.
• scriptwriter, one who writes scripts for films or television programs
a screenwriter is a person who writes screenplays.
a screenwriter is a person who writes screenplays.
دیکشنری تخصصی
[سینما] فیلمنامه نویس - نویسنده فیلمنامه
جملات نمونه
1. He's a talented screenwriter who has sold out to TV soap operas.
[ترجمه ترگمان]او یک فیلمنامه نویس با استعداد است که به سریال های عامه پسند تلویزیون فروخته شده است
[ترجمه گوگل]او فیلمنامه نویس با استعداد است که به اپراهای صابون تلویزیونی فروخته است
[ترجمه گوگل]او فیلمنامه نویس با استعداد است که به اپراهای صابون تلویزیونی فروخته است
2. He is also receiving death threats from a screenwriter whose work he has snubbed.
[ترجمه محمد] او همچنین از طرف فیلمنامه نویسی که کارش را رد کرده بود، به مرگ تهدید می شود.
[ترجمه ترگمان]او همچنین تهدید مرگ را از a دریافت می کند که کارش سرزنش شده است[ترجمه گوگل]او همچنین تهدید مرگ را از فیلمنامهنویس دریافت کرده است که کارش را انجام داده است
3. Downey's uncle is a sometime actor and screenwriter.
[ترجمه helena] عموی داونی بعضی وقت ها بازیگر و فیلمنامه نویس است .
[ترجمه ترگمان]عموی رابرت داونی یک بازیگر و فیلمنامه نویس آمریکایی است[ترجمه گوگل]عموی داونی یک بازیگر و فیلمنامهنویس است
4. Chandler worked for several years as a Hollywood screenwriter, giving him financial security before his books became successful.
[ترجمه ترگمان]چند لر چند سال به عنوان یک فیلمنامه نویس هالیوودی کار کرد و پیش از اینکه کتاب های او موفق شوند، به او امنیت مالی می دهد
[ترجمه گوگل]چاندلر چندین سال به عنوان فیلمنامهنویس هالیوود کار کرده است، و قبل از اینکه کتابهایش موفق شود، امنیت مالی را تامین می کند
[ترجمه گوگل]چاندلر چندین سال به عنوان فیلمنامهنویس هالیوود کار کرده است، و قبل از اینکه کتابهایش موفق شود، امنیت مالی را تامین می کند
5. Director and screenwriter invoke many of the incidents and figures from the Owens Valley story.
[ترجمه ترگمان]کارگردان و فیلمنامه نویس از بسیاری از حوادث و ارقام مربوط به داستان دره Owens استفاده می کند
[ترجمه گوگل]کارگردان و فیلم نامه نویس بسیاری از حوادث و ارقام از داستان Owens Valley را فرا می خوانند
[ترجمه گوگل]کارگردان و فیلم نامه نویس بسیاری از حوادث و ارقام از داستان Owens Valley را فرا می خوانند
6. John Berger is a storyteller, essayist, novelist, screenwriter, dramatist and art critic.
[ترجمه ترگمان]جان برگر یک داستان، مقاله نویس، نویسنده، فیلمنامه نویس، نمایشنامه نویس و منتقد هنری است
[ترجمه گوگل]جان برگر داستانپرداز، مقالهنویس، رمان نویس، فیلمنامهنویس، نقاش و منتقد هنری است
[ترجمه گوگل]جان برگر داستانپرداز، مقالهنویس، رمان نویس، فیلمنامهنویس، نقاش و منتقد هنری است
7. Which screenwriter, director and starring list are on your mind?
[ترجمه ترگمان]کدام فیلمنامه نویس، کارگردان و با بازی لیست در ذهن شما قرار دارند؟
[ترجمه گوگل]کدام فیلمنامهنویس، کارگردان و لیست بازیگران در ذهن شماست؟
[ترجمه گوگل]کدام فیلمنامهنویس، کارگردان و لیست بازیگران در ذهن شماست؟
8. Every screenwriter has to make his own living.
[ترجمه ترگمان]هر فیلمنامه نویس باید زندگی خودش را درست کند
[ترجمه گوگل]هر فیلمنامهنویس باید زندگی خود را بسازد
[ترجمه گوگل]هر فیلمنامهنویس باید زندگی خود را بسازد
9. Is that related to the income a screenwriter can get?
[ترجمه ترگمان]آیا این مربوط به درآمد یک فیلمنامه نویس می تواند به دست آید؟
[ترجمه گوگل]آیا این مربوط به درآمد یک فیلمنامهنویس است؟
[ترجمه گوگل]آیا این مربوط به درآمد یک فیلمنامهنویس است؟
10. How long does it take for a screenwriter to have a satisfactory piece of work?
[ترجمه ترگمان]چه مدت طول می کشد تا یک فیلمنامه نویس کار رضایت بخش داشته باشد؟
[ترجمه گوگل]چقدر طول می کشد تا فیلمنامهنویس یک قطعه کار مناسب را داشته باشد؟
[ترجمه گوگل]چقدر طول می کشد تا فیلمنامهنویس یک قطعه کار مناسب را داشته باشد؟
11. American Beauty was also the screen debut for screenwriter Alan Ball.
[ترجمه ترگمان]زیبایی آمریکایی نیز اولین بار نمایش نامه نویس، آلان بال بود
[ترجمه گوگل]آمریکایی زیبایی نیز برای آلن بالن فیلمنامهنویس بود
[ترجمه گوگل]آمریکایی زیبایی نیز برای آلن بالن فیلمنامهنویس بود
12. Hui and screenwriter Li Qiang have a knack for humorous observation, but the film rambles, the actors tending for too long to overplay the comedy and ignore the underlying poignancy.
[ترجمه ترگمان]هوی و فیلمنامه نویس، لی Qiang، مهارت خاصی برای مشاهده humorous دارند، اما فیلم به صورت rambles، بازیگران به مدت زیادی به تماشای کمدی و نادیده گرفتن the اساسی ادامه می دهند
[ترجمه گوگل]هوی و فیلمنامهنویس لی کیانگ دارای مهارت برای مشاهدات طنزآمیز هستند، اما این فیلم درهم میرود، بازیگرانی که بیش از حد به دنبال کمدی هستند و نگرانیها را از بین میبرند
[ترجمه گوگل]هوی و فیلمنامهنویس لی کیانگ دارای مهارت برای مشاهدات طنزآمیز هستند، اما این فیلم درهم میرود، بازیگرانی که بیش از حد به دنبال کمدی هستند و نگرانیها را از بین میبرند
13. What's a screenwriter to do now that the Soviet Union's gone and the Cold War is a microwaved warmish mush?
[ترجمه ترگمان]حالا که اتحاد جماهیر شوروی به پایان رسیده و جنگ سرد یک microwaved warmish است، چه کاری می تواند انجام دهد؟
[ترجمه گوگل]اکنون که فیلمنامهنویسی در حال انجام است، اتحاد شوروی چه چیزی است و جنگ سرد یک مشت گرمسیری است؟
[ترجمه گوگل]اکنون که فیلمنامهنویسی در حال انجام است، اتحاد شوروی چه چیزی است و جنگ سرد یک مشت گرمسیری است؟
14. Murphy married British screenwriter Simon Monjack in 200
[ترجمه ترگمان]مورفی با بازیگر انگلیسی، سایمون مورفی، در ۲۰۰ سالگی ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]مورفی با سینمای مونجاک فیلمنامه نویس بریتانیا در سال 200 ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]مورفی با سینمای مونجاک فیلمنامه نویس بریتانیا در سال 200 ازدواج کرد
15. It made influential screenwriter Guillermo Arriaga a name to conjure with, and kick-started a series of audacious films by Mexican directors that dominated non-Anglophone films throughout the decade.
[ترجمه ترگمان]این فیلم فیلمنامه نویس تاثیر گذار را به نام Guillermo به نام conjure نامگذاری کرد و شروع به ساخت مجموعه ای از فیلم های متهورانه توسط کارگردانان مکزیکی کرد که در طول این دهه بر فیلم های غیر - تسلط داشتند
[ترجمه گوگل]گیلرمو آرریاگا فیلمنامهنویس تاثیرگذار را نام برد که با فیلمهای مستبدانه مکزیکی که در طول دهه گذشته فیلمهای غیرواقعی داشتند، شروع به کار کرد
[ترجمه گوگل]گیلرمو آرریاگا فیلمنامهنویس تاثیرگذار را نام برد که با فیلمهای مستبدانه مکزیکی که در طول دهه گذشته فیلمهای غیرواقعی داشتند، شروع به کار کرد
پیشنهاد کاربران
نمایشنامه نویس
نویسنده ی فیلم، ( کسی که نقش ها و بازی فیلم رو مینویسه )
a writer of a film
کسی که قبل از اینکه فیلم ساخته شود شروع به نوشتن فیلم میکند
screenwriter ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: فیلم نامه نویس
تعریف: نویسندۀ فیلم نامه
واژه مصوب: فیلم نامه نویس
تعریف: نویسندۀ فیلم نامه
کلمات دیگر: