کلمه جو
صفحه اصلی

monochrome


(نقاشی یا عکس یا غیره که به یک رنگ و یا سایه های مختلف یک رنگ است) تک رنگه، تک فامه، یک رنگ

انگلیسی به فارسی

(تصویر، نقاشی، تلویزیون و غیره) استفاده از یک رنگ با سایه‌های مختلف، تک رنگ، تک فام


(وابسته به یک رنگ یا یک رنگ و سایه‌های آن) تک رنگی، تک فامی


تک رنگ


انگلیسی به انگلیسی

• drawing in different shades of one color, artwork made with different shades of one color
of one color; of one wavelength
a monochrome painting is painted using only one colour in various shades; a technical term.
films, photographs, or televisions that are monochrome show black, white, and shades of grey, but no other colours; a technical term.

دیکشنری تخصصی

[سینما] تک رنگ - تک فام - فیلم سیاه و سفید
[برق و الکترونیک] تک رنگ
[زمین شناسی] تک رنگ، تک فام در مورد صفحه های نمایشگر گوشی گوشی همراه که رنگ زمینه آنها آبی یا سبز و نوشته ها به رنگ سیاه هستند بکار می رود.
[ریاضیات] تکرنگ

جملات نمونه

1. We looked out over the grey, monochrome landscape.
[ترجمه ترگمان]به چشم انداز خاکستری و monochrome نگاه کردیم
[ترجمه گوگل]ما بیش از چشم انداز خاکستری و تک رنگ نگاه کردیم

2. The park in winter is a depressing monochrome brown.
[ترجمه ترگمان]پارک در زمستان یک رنگ تک رنگ سیاه است
[ترجمه گوگل]پارک در زمستان یک قهوه ای مونوکروم افسرده است

3. It's monochrome from now on, friend.
[ترجمه ترگمان]از این به بعد، از حالا به بعد
[ترجمه گوگل]از حالا به رنگ خالص است، دوست

4. A monochrome landscape, grey under a low grey sky, its horizons blurred by a grey haze.
[ترجمه ترگمان]یک چشم انداز monochrome، خاکستری زیر یک آسمان کوتاه خاکستری، که در افق با هاله ای از غبار خاکستری تار دیده می شد
[ترجمه گوگل]یک چشم انداز تک رنگ، خاکستری در زیر یک آسمان خاکستری کم، افق های آن به وسیله ی یک حس خاکستری تار می شود

5. McCullin still prefers to shoot in monochrome.
[ترجمه ترگمان]McCullin هنوز ترجیح می دهد به تک رنگ (تک رنگ)عکس بگیرد
[ترجمه گوگل]مک کولین هنوز ترجیح می دهد در یک تک رنگ شلیک کند

6. Colour images require more memory than monochrome ones and Paintbrush will drop into mono if Windows is running low on memory.
[ترجمه ترگمان]تصاویر رنگی نیاز به حافظه بیشتری نسبت به تصاویر تک رنگ و Paintbrush دارند که در صورتی که ویندوز در حافظه پایین کشیده شود، در مونو رها خواهد شد
[ترجمه گوگل]تصاویر رنگی نیاز به حافظه بیشتری نسبت به رنگهای تک رنگ دارند و Paintbrush به صورت یکنواخت رها می شود اگر ویندوز در حافظه کم باشد

7. A simple monochrome digital video camera is fitted to the hoe and trained on the crop just in front of the machine.
[ترجمه ترگمان]یک دوربین ویدیویی دیجیتال ساده و ساده مجهز به the است و درست پیش از ماشین، بر روی محصول آموزش دیده است
[ترجمه گوگل]یک دوربین فیلمبرداری دیجیتال تک رنگ تنها بر روی کوهه نصب شده است و فقط در مقابل دستگاه تمرین می کند

8. There were some beautiful monochrome pictures of Yosemite.
[ترجمه ترگمان]برخی از تصاویر تک رنگ زیبایی از Yosemite وجود داشتند
[ترجمه گوگل]چند عکس زیبا از Yosemite وجود دارد

9. The development of graphic function is discussed when monochrome display and printer adapter are run for BASICA in PC/AT and PC/XT, i. e. MDA emulate CGA card.
[ترجمه ترگمان]توسعه تابع گرافیکی هنگامی مورد بحث قرار می گیرد که نمای تک رنگ و آداپتور چاپگر برای BASICA در PC \/ AT یا PC \/ XT، i در حال اجرا هستند ای من کارت CGA را تقلید می کنم
[ترجمه گوگل]توسعه تابع گرافیکی مورد بحث قرار می گیرد زمانی که صفحه نمایش سیاه و سفید و آداپتور چاپگر برای BASICA در PC / AT و PC / XT، i اجرا می شود e MDA شبیه کارت CGA است

10. Few monochrome television engineers found it necessary to be knowledgeable about the subject of " light ".
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از مهندسین تلویزیون تک رنگ وجود دارند که لازم است در مورد موضوع \"نور\" مطلع باشند
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از مهندسان تلویزیون تک رنگ متوجه شدند که در مورد موضوع «نور» آگاهی دارند

11. The minimalism of their lectrovisio? often monochrome, takes us to level zero of se orial perception.
[ترجمه ترگمان]مینیمالیسم of (lectrovisio)آن ها؟ اغلب تک رنگ، ما را به سمت صفر درجه درک se می برد
[ترجمه گوگل]حداقل استعداد خود را از دست داده اید؟ اغلب تک رنگ، ما را به سطح صفر ادراک می کند

12. Monochrome television machine Most avoid leaves incontinently repeatedly, close.
[ترجمه ترگمان]ماشین تلویزیون تک رنگ اغلب از برگ ها به طور مکرر و به طور مکرر و نزدیک اجتناب می کند
[ترجمه گوگل]دستگاه تلویزیون Monochrome اکثر اجتناب از برگ های بیهوشی بارها و بارها، نزدیک است

13. That is a Czechslovakian, pre-war, monochrome, low - budget movie.
[ترجمه ترگمان]این یک فیلم Czechslovakian، پیش از جنگ، تک رنگ، فیلم کوتاه بودجه بندی است
[ترجمه گوگل]این یک فیلم چکسلواکی، پیش از جنگ، تک رنگ، فیلم کم بودجه است

14. Printing a black-and-white negative on to colour paper produces a similar monochrome effect.
[ترجمه ترگمان]چاپ یک صفحه منفی سیاه و سفید بر روی کاغذ رنگی یک اثر تک رنگ مشابه ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]چاپ منفی سیاه و سفید بر روی کاغذ رنگی یک اثر تک رنگ مشابه تولید می کند

monochrome television.

تلویزیون تک رنگی (سیاه و سفید).


Kodak still produces monochrome film.

شرکت کداک هنوز فیلم تک رنگی تولید می‌کند.


I want to buy a pair of football trainers in black monochrome.

می‌خواهم یک کفش فوتبال سیاه (یک رنگ با سایه‌های مختلف) بخرم.


We looked over the grey, monochrome landscape.

به منظره‌ی خاکستری تک رنگ نگاه کردیم.


پیشنهاد کاربران

کاشی تک رنگ

● سیاه و سفید
● تصویری که از ترکیب سایه های ( کم و زیاد شدن شدت رنگ ) تنها یک رنگ ( مخصوصا خاکستری ) تشکیل شده است.


کلمات دیگر: