1. There is a new projector in my office.
[ترجمه ترگمان] یه پروژکتور جدید تو دفترم هست
[ترجمه گوگل]یک پروژکتور جدید در دفتر من وجود دارد
2. You gave me back the projector.
[ترجمه ترگمان] تو پروژکتور رو بهم پس دادی
[ترجمه گوگل]شما پروژکتور را به من دادی
3. She used an overhead projector to illustrate her talk.
[ترجمه ترگمان]او از یک پروژکتور سر بالا استفاده می کرد تا حرف او را روشن کند
[ترجمه گوگل]او برای نشان دادن صحبتش از یک پروژکتور استفاده کرد
4. Can someone set the overhead projector up?
[ترجمه ترگمان]میشه یه نفر یه پروژکتور رو راه بندازه؟
[ترجمه گوگل]آیا کسی می تواند پروژکتور سربار را تنظیم کند؟
5. Disappointment followed, the lurid projector of mental pictures shut down and I was left feeling I ought to have known better.
[ترجمه ترگمان]ناامیدی به دنبال آن می امد، تصاویر ترسناک تصاویر ذهنی در بسته بودند و من احساس می کردم که باید بهتر از این می دانستم
[ترجمه گوگل]ناامیدی پس از آن، پروژکتور جنجالی تصاویر ذهنی بسته شد و من احساس کردم که باید بهتر شناخته شود
6. Occasionally something went wrong with the projector and the screen was filled with sparks of light, like golden rain.
[ترجمه ترگمان]گاهی اتفاقی با پروژکتور برخورد می کرد و پرده از جرقه های نور، مثل باران طلایی پر شده بود
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات چیزی با پروژکتور اشتباه گرفت و صفحه با جرقه های نور پر شده بود، مانند باران طلایی
7. It is also produced by the projector beam in a smoky cinema.
[ترجمه ترگمان]این فیلم همچنین توسط پرتوی پروژکتور در یک سینمای دود آلود تولید می شود
[ترجمه گوگل]این همچنین توسط پرتو پروژکتور در یک سینمای دود تولید می شود
8. Transfer this information to an overhead projector acetate sheet.
[ترجمه ترگمان]این اطلاعات را به یک ورقه acetate projector معمولی انتقال دهید
[ترجمه گوگل]این اطلاعات را به یک ورق استات پروژکتور سربار انتقال دهید
9. Gale waited while Seldon fixed the projector.
[ترجمه ترگمان]گیل در حالی که Seldon پروژکتور را درست می کرد، منتظر ماند
[ترجمه گوگل]گیل منتظر بود تا Seldon پروژکتور را ثابت کند
10. Slides projected by a slide projector.
[ترجمه ترگمان]اسلایدها با پروژکتور اسلاید نمایش داده می شوند
[ترجمه گوگل]اسلایدها توسط یک پروژکتور اسلاید پیش بینی شده است
11. Use of an overhead projector is advised.
[ترجمه ترگمان]از یک پروژکتور سربار استفاده کنید
[ترجمه گوگل]استفاده از یک پروژکتور سربار توصیه می شود
12. Manion turned off the overhead projector and took a few minutes to answer questions from the students.
[ترجمه ترگمان]Manion پروژکتور را خاموش کرد و چند دقیقه طول کشید تا به سوالات دانش آموزان پاسخ دهد
[ترجمه گوگل]مانیون پروژکتور سربار را خاموش کرد و چند دقیقه به سوالات دانش آموزان پاسخ داد
13. He advocated the use of an industrial measuring projector for this purpose.
[ترجمه ترگمان]او از استفاده از یک پروژکتور اندازه گیری صنعتی برای این منظور دفاع کرد
[ترجمه گوگل]او از استفاده از یک پروژکتور اندازه گیری صنعتی برای این هدف حمایت کرد
14. Both the projector and the turntable were powered by the same motor to ensure they ran at the same speed.
[ترجمه ترگمان]هم پروژکتور و هم turntable با همان موتور کار می کردند تا مطمئن شوند که با سرعت یک سان می دویدند
[ترجمه گوگل]هر دو پروژکتور و لپ تاپ با همان موتور طراحی شده بودند تا اطمینان حاصل شود که با همان سرعت اجرا شوند