کلمه جو
صفحه اصلی

overdevelopment

انگلیسی به انگلیسی

• development which exceeds necessity; development which cannot be ecologically sustained

دیکشنری تخصصی

[سینما] ظهور بیش از حد طبیعی

جملات نمونه

1. Experts warn overdevelopment is threatening the golden seashores in Hainan island, the popular sub-tropical tourist destination.
[ترجمه ترگمان]متخصصان هشدار می دهند که overdevelopment the طلا در جزیره هاینان، یعنی مقصد توریستی مشهور - را تهدید می کند
[ترجمه گوگل]کارشناسان به توسعه بیش از پیش هشدار می دهند، دریاچه های طلایی را در جزیره هینان، مقصد توریست محبوب غربی گرمسیری تهدید می کند

2. This threat of overdevelopment is an unexpected consequence of Myanmar's rapid political change over the last two years.
[ترجمه ترگمان]این تهدید of نتیجه غیر منتظره ای از تغییر سیاسی سریع میانمار در طی دو سال گذشته می باشد
[ترجمه گوگل]این تهدید بیش از حد توسعه، نتیجه غیر منتظره تغییر سریع سیاسی میانمار در دو سال گذشته است

3. But the growth spurt raises serious questions about overdevelopment.
[ترجمه ترگمان]اما رشد جهش سوالاتی جدی در مورد overdevelopment بوجود آورده است
[ترجمه گوگل]اما رشد اسپورت سوالات جدی در مورد توسعه بیش از حد را مطرح می کند

4. The overdevelopment of economies is responsible for . . . which needs an urgent solution.
[ترجمه ترگمان]The اقتصاد مسئول آن است که نیازمند یک راه حل فوری است
[ترجمه گوگل]توسعه بیش از حد اقتصادها مسئول است که به یک راه حل فوری نیاز دارد

5. However, indiscriminate overdevelopment or poor practices can dewater aquifers and cause compaction of sediments, loss of storage space, land subsidence, and degradation of quality.
[ترجمه ترگمان]با این حال، روش های نامناسب یا روش های ضعیف می توانند باعث فشرده شدن سفره های زیرزمینی شوند و موجب فشرده شدن رسوبات، از دست دادن فضای انبار، فرونشست زمین و تخریب کیفیت شوند
[ترجمه گوگل]با این حال، بیش از حد توسعه بی رویه و یا شیوه های ضعیف می تواند آبخوان ها را از بین ببرد و باعث تراکم رسوبات، از دست دادن فضای ذخیره سازی، فرو نشاندن زمین و تخریب کیفیت

6. Because of long-term overdevelopment, Xi'an, as well as its surrounding natural resource and ecology are destroyed to some extent.
[ترجمه ترگمان]به دلیل of طولانی مدت، Xi a و هم چنین منابع طبیعی اطراف آن تا حدودی نابود می شوند
[ترجمه گوگل]به علت توسعه درازمدت، Xi'an، و همچنین منابع طبیعی و محیط زیست اطراف آن تا حدی تخریب شده است

7. A conservation group has warned that overdevelopment, disease, climate change, and sexual disease are killing off the species.
[ترجمه ترگمان]گروه حفاظتی هشدار داده است که overdevelopment، بیماری، تغییر آب و هوا و بیماری جنسی گونه ها را می کشند
[ترجمه گوگل]یک گروه حفاظت هشدار داده است که توسعه بیش از حد، بیماری، تغییرات آب و هوایی، و بیماری های جنسی از بین می روند

8. Causes include accidental exposure to light or X-rays, overdevelopment, using outdated film, and storing film in a hot, humid place.
[ترجمه ترگمان]عوامل عبارتند از قرار گرفتن تصادفی در معرض نور یا اشعه ایکس، overdevelopment، استفاده از فیلم قدیمی و نگهداری فیلم در یک مکان گرم و مرطوب
[ترجمه گوگل]علل شامل مواجه شدن اتفاقی با نور یا اشعه ایکس، توسعه بیش از حد، استفاده از فیلم های قدیمی و ذخیره فیلم در یک مکان گرم و مرطوب است

9. Overdevelopment remains a concern nationwide.
[ترجمه ترگمان]نگرانی در سراسر کشور همچنان نگران کننده است
[ترجمه گوگل]توسعه بیش از حد نگرانی در سراسر کشور باقی مانده است

10. But because China's financial system is government-owned, capital allocation is a political process that leads to overdevelopment in too many places and massive waste.
[ترجمه ترگمان]اما از آنجا که سیستم مالی چین تحت مالکیت دولت است، تخصیص سرمایه یک فرآیند سیاسی است که منجر به overdevelopment در بسیاری از مکان ها و ضایعات عظیم می شود
[ترجمه گوگل]اما به دلیل اینکه سیستم مالی چین به صورت دولتی است، تخصیص سرمایه یک فرایند سیاسی است که منجر به توسعه بیش از حد در بسیاری از نقاط و زباله های عظیم می شود

11. Now, urbanization speeds up and the value of land has become increasingly prominent. There are problems of overdevelopment of land and misappropriation of farmers' land by local government.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، شهرنشینی به سرعت بالا می رود و ارزش زمین به طور فزاینده ای برجسته شده است مشکلاتی در مورد سواستفاده از زمین و استفاده از زمین های کشاورزان توسط دولت محلی وجود دارد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، شهرنشینی سرعت می گیرد و ارزش زمین به طور فزاینده ای برجسته شده است مشکلات توسعه بیش از حد زمین و تخلف از زمین های کشاورزان توسط دولت محلی وجود دارد

12. He also helped start a political action committee, the East Hampton Conservators, to combat overdevelopment in East Hampton.
[ترجمه ترگمان]او همچنین به شروع یک کمیته اقدام سیاسی، the Hampton شرقی، برای مبارزه با overdevelopment در هامپتون شرقی کمک کرد
[ترجمه گوگل]او همچنین به کمیته عملیات سیاسی، کمپین شرق همپتون، برای مبارزه با توسعه در شرق همپتون کمک کرد

13. The mountains that surround Lake Louise have protected it from pollution and overdevelopment.
[ترجمه ترگمان]کوه هایی که دریاچه لوییس را احاطه کرده اند از آلودگی و overdevelopment محافظت کرده اند
[ترجمه گوگل]کوه هایی که لک لوییز را احاطه کرده اند، از آلودگی و توسعه بیش از حد محافظت کرده اند

14. The reduced agriculture encloses tideland for cultivation with the city overdevelopment, completes takes back from agriculture also the forest work!
[ترجمه ترگمان]کشاورزی کاهش یافته tideland را برای کشت با the شهر فرا گرفته است، تکمیل شده است از کشاورزی نیز کار جنگلی را تکمیل می کند!
[ترجمه گوگل]کشاورزی کاهش یافته را برای کشت با توسعه شهر توسعه می دهد و به پایان می رسد از کشاورزی نیز به عنوان کار جنگی باز می گردد!

15. The basic reason causing the sub-prime lending crisis is the self-correction of the overdevelopment of the sub-prime lending market, which caused by the accumulation of the credit venture.
[ترجمه ترگمان]دلیل اصلی که باعث بحران وام های کم بهره می شود، تصحیح خودکار بازار وام دهنده خرد کننده است که ناشی از انباشت سرمایه اعتباری است
[ترجمه گوگل]دلیل اساسی بحران وام دهی زیرمجموعه ای، اصلاح خودجوش از توسعه بیش از پیش توسعه بازار وام است که ناشی از انباشت سرمایه گذاری اعتباری است

پیشنهاد کاربران

توسعه ی بیش از حد


کلمات دیگر: