کلمه جو
صفحه اصلی

preset


معنی : از پیش نشاندن، قبلا مرتب کردن، قبلا چیدن و قرار دادن
معانی دیگر : (به ویژه دستگاه های خودکار) از پیش تنظیم کردن

انگلیسی به فارسی

قبلا چیدن و قرار دادن، قبلا مرتب کردن


از پیش نشاندن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: presets, presetting, preset
• : تعریف: to set in advance.

- We have preset the menu for the party, but we can still make small changes if necessary.
[ترجمه ترگمان] ما منوی مهمانی را از پیش تعیین کرده ایم، اما اگر لازم باشد، ما هنوز می توانیم تغییرات کوچکی ایجاد کنیم
[ترجمه گوگل] ما از منو برای این حزب از پیش تعیین شده است، اما در صورت لزوم می توانیم تغییرات کوچکی را انجام دهیم

• device that automatically activates a certain function; favorite radio station that is programmed on a button (and is tuned automatically by pressing that button)
arrange beforehand; place in advance, put ahead of time; organize beforehand; prepare ahead of time
if you pre-set a piece of equipment, you set the controls in advance of the time when you want it to work.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] از پیش تنظیم کردن
[برق و الکترونیک] پیش تنظیم - پیش قرار دادن ایجاد شرایط یا مقدار اولیه ای معمولاض باتنظیم یک یا چند کنترل از قبل .
[سینما] پیش تنظیم

مترادف و متضاد

از پیش نشاندن (فعل)
preset

قبلا مرتب کردن (فعل)
preset

قبلا چیدن و قرار دادن (فعل)
preset

جملات نمونه

1. to preset an alarm clock
ساعت شماطه دار را (از پیش) تنظیم کردن

2. The agenda for the meeting has been preset.
[ترجمه ترگمان]دستور کار برای این جلسه از پیش تعیین شده است
[ترجمه گوگل]دستور کار جلسه از پیش تعیین شده است

3. He preset the video recorder at the desired time.
[ترجمه ترگمان]او در زمان مطلوب آن دستگاه ضبط را بالا برد
[ترجمه گوگل]او ضبط ویدئو را در زمان دلخواه تنظیم می کند

4. Bake the cake in a preset oven.
[ترجمه ترگمان]\"کیک را در یک فر از پیش تنظیم شده\" قرار دهید
[ترجمه گوگل]پخت کیک را در یک اجاق از پیش تنظیم کنید

5. The shares will be sold at a preset price.
[ترجمه ترگمان]سهام با قیمت از پیش تعیین شده فروخته خواهند شد
[ترجمه گوگل]سهام خواهد شد در قیمت از پیش تعیین شده فروخته می شود

6. They kept to the preset route.
[ترجمه ترگمان]آن ها به مسیر پیش از پیش تعیین شده نگاه کردند
[ترجمه گوگل]آنها به مسیر پیشین منتقل شدند

7. I cursed myself for not having the ship preset for start up. Too lax.
[ترجمه ترگمان]من خودم را به خاطر این که آن کشتی را برای شروع بالا بردن بالا نکردم، نفرین کردم زیادی ضعیف بود
[ترجمه گوگل]من خودم را لعنت گذاشتم که برای راه اندازی مجدد ایستگاه کشتی نبود خیلی ضعیف

8. preset a microwave oven.
[ترجمه ترگمان]یک فر مایکروویو را از پیش تعیین کنید
[ترجمه گوگل]اجاق مایکروویو را از پیش تنظیم کنید

9. I cursed myself for not having the ship preset for start up.
[ترجمه ترگمان]من خودم را به خاطر این که آن کشتی را برای شروع بالا بردن بالا نکردم، نفرین کردم
[ترجمه گوگل]من خودم را لعنت گذاشتم که برای راه اندازی مجدد ایستگاه کشتی نبود

10. Listing 5 shows the command code for preset qmov.
[ترجمه ترگمان]لیست ۵ کد دستوری برای qmov از پیش تعیین شده را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]فهرست 5 کد فرمان برای qmov پیش فرض را نشان می دهد

11. It'streams back video while flying any number of preset round - trip patterns.
[ترجمه ترگمان]در حین پرواز تعداد زیادی از الگوهای سفر از پیش تنظیم شده را پخش می کند
[ترجمه گوگل]در حالی که پرواز هر تعداد از دور از پیش تعیین شده - الگوهای سفر به عقب است

12. When discharges are detected, the counter or preset counter is incremented or decremented respectively - a particularly useful feature for long test runs.
[ترجمه ترگمان]وقتی تخلیه شناسایی می شوند، شمارنده یا counter از پیش تنظیم شده افزایش یا کاهش می یابد - یک ویژگی بسیار مفید برای انجام تست طولانی
[ترجمه گوگل]هنگامی که تخلیه تشخیص داده می شود، شمارنده یا شمارنده پیش تنظیم به ترتیب افزایش یا کاهش می یابد - به عنوان یک ویژگی بسیار مفید برای اجرای آزمون طولانی است

13. In this paper, we preset the processing elements based on a special butterfly computation and discrible the systolic array implementations for computing DCT, DHT(DWT) and DFT respectively.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ما آلمان های پردازش را براساس محاسبه یک پروانه خاص از پیش تعیین کردیم و اجرای array systolic را برای محاسبه DCT، DHT (DWT)و DFT مورد استفاده قرار دادیم
[ترجمه گوگل]در این مقاله، عناصر پردازش را براساس محاسبات پروانه ای خاص از پیش تعیین می کنیم و پیاده سازی آرایه سیسولت را برای محاسبه DCT، DHT (DWT) و DFT به طور قابل توجهی قابل تفکیک می کنیم

14. Therefore, researches on the rolling force preset of FGC in TCM is vital important to increase its yield and improve its product quality, etc.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، تحقیقات در مورد نیروی rolling از preset در TCM مهم است که بازده خود را افزایش داده و کیفیت محصول و غیره را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]بنابراین، تحقیقات بر روی پیش تعیین شده نیروی FGC در TCM برای افزایش عملکرد آن و بهبود کیفیت محصول و غیره حیاتی است

to preset an alarm clock

ساعت هشدار را (از پیش) تنظیم کردن


پیشنهاد کاربران

preset
1 - فعل
تنظیم کردن یا تطبیق دادن مقدار ی ( بخشی ) از کنترل عملکرد یک دستگاه قبل از استفاده از آن.
"the water is heated quickly to a preset temperature"
2 - اسم
"کنترل ِ تجهیزات الکترونیکی " که برای تسهیل استفاده از قبل تنظیم شده یا تطبیق داده شده است.

از پیش تععین شده

پیشْ تنظیمات

از پیش تصمیم گرفتن برای چیزی

ازپیش تعیین شده

پیش ساخت

پیشاماییدن


کلمات دیگر: