(بریدن عکس های مختلف و به هم چسباندن آنها به طوری که تصویر آمیخته ای به دست آید) آمیزه ی فرتور، عکس وصله ای، پیوندگری، (فیلم - ویرایش و به هم چسباندن یا روی هم سوار کردن فیلم به منظور ایجاد تصویرهای عجیب و غریب و غیره) مونتاژ، تدوین، فراهمش، (موسیقی و ادبیات و غیره - پهلوی هم گذاری قطعات آثار مختلف) فراهمش ادبی، پهلوی هم گذاری، عکسی که از چند قطعه عکس بهم چسبانده تشکیل شده باشد، قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون، تهیه عکس های بهم پیوسته
montage
(بریدن عکس های مختلف و به هم چسباندن آنها به طوری که تصویر آمیخته ای به دست آید) آمیزه ی فرتور، عکس وصله ای، پیوندگری، (فیلم - ویرایش و به هم چسباندن یا روی هم سوار کردن فیلم به منظور ایجاد تصویرهای عجیب و غریب و غیره) مونتاژ، تدوین، فراهمش، (موسیقی و ادبیات و غیره - پهلوی هم گذاری قطعات آثار مختلف) فراهمش ادبی، پهلوی هم گذاری، عکسی که از چند قطعه عکس بهم چسبانده تشکیل شده باشد، قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون، تهیه عکس های بهم پیوسته
انگلیسی به فارسی
تدوین، همبندی، نصب، چفت کردن، عکسی که از چند قطعه عکس بههم چسبانده تشکیل شده باشد، قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون، تهیه عکسهای بههم پیوسته
مونتاژ، تهیه عکس های بهم پیوسته
انگلیسی به انگلیسی
• technique of creating a composite picture; juxtaposition of separate parts to create a whole (picture, film, music, etc.)
a montage is a picture, film, or piece of music, which consists of several different items that are put together, often in an unusual combination or sequence; a technical term.
a montage is a picture, film, or piece of music, which consists of several different items that are put together, often in an unusual combination or sequence; a technical term.
دیکشنری تخصصی
[سینما] مدل تک گوشی - پیوند (واژه فرانسوی ) - تدوین (واژه فرانسوی ) - تدوین و تنظیم کردن (واژه فرانسوی ) - مونتاژ (واژه فرانسوی )
جملات نمونه
1. The ads feature a montage of images - people surfing, playing football and basketball.
[ترجمه ترگمان]این تبلیغات، مونتاژ عکس از مردم، موج سواری، بازی فوتبال و بسکتبال می باشد
[ترجمه گوگل]تبلیغات مونتاژ تصاویر - افراد گشت و گذار، بازی فوتبال و بسکتبال
[ترجمه گوگل]تبلیغات مونتاژ تصاویر - افراد گشت و گذار، بازی فوتبال و بسکتبال
2. This montage involved a combination of movement which progressed from a short solo performance to interweaving by the sextet.
[ترجمه ترگمان]این مونتاژ ترکیبی از جنبش را شامل می شد که از یک عملکرد انفرادی کوتاه برای درهم سازی از ساختار شش گانه رشد کرده بود
[ترجمه گوگل]این مونتاژ ترکیبی از جنبشی بود که از یک عملکرد انفرادی کوتاه تا از طریق sextet پیشرفت کرد
[ترجمه گوگل]این مونتاژ ترکیبی از جنبشی بود که از یک عملکرد انفرادی کوتاه تا از طریق sextet پیشرفت کرد
3. Montage is hardly a new idea.
[ترجمه ترگمان]montage یک ایده جدید نیست
[ترجمه گوگل]مونتاژ به سختی یک ایده جدید است
[ترجمه گوگل]مونتاژ به سختی یک ایده جدید است
4. Montage creates a composite image by combining several separate images.
[ترجمه ترگمان]montage تصویر ترکیبی را با ترکیب چند تصویر جداگانه ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]مونتاژ یک ترکیب کامپوزیت با ترکیب چندین تصویر جداگانه ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]مونتاژ یک ترکیب کامپوزیت با ترکیب چندین تصویر جداگانه ایجاد می کند
5. Back on Earth, in a wordless montage, Batman goes to see Vixen.
[ترجمه ترگمان]بازگشت به زمین، در یک مونتاژ خاموش، بتمن به دیدن Vixen می رود
[ترجمه گوگل]بتمن به دیدن ویکسن می آید، در یک مونتاژ بی قاعده روی زمین
[ترجمه گوگل]بتمن به دیدن ویکسن می آید، در یک مونتاژ بی قاعده روی زمین
6. New interpretations of frame and montage become apparent, as you play cards with the body parts that are shots of a horror scene, and see this scene itself pulled apart from its temporal order.
[ترجمه ترگمان]تفسیرهای جدید از کادر و مونتاژ آشکار می شوند، چرا که شما با بخش های بدن که از یک صحنه وحشت عکس می گیرید، بازی می کنید و این صحنه خود را از نظم موقتی خود جدا می کند
[ترجمه گوگل]تفسیرهای جدیدی از قاب و مونتاژ آشکار می شود، همانطور که شما کارت هایی را با قطعات بدن که تصاویر صحنه ترسناک بازی می کنید، مشاهده می کنید و این صحنه را جدا از نظم زمان خود می بینید
[ترجمه گوگل]تفسیرهای جدیدی از قاب و مونتاژ آشکار می شود، همانطور که شما کارت هایی را با قطعات بدن که تصاویر صحنه ترسناک بازی می کنید، مشاهده می کنید و این صحنه را جدا از نظم زمان خود می بینید
7. For example, Bazin montage undermine the film is the wrong view of reality.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، بازین برای تخریب فیلم دیدگاه اشتباهی از واقعیت دارد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، مونتاژ Bazin فیلم را تضعیف می کند، نمایش اشتباه از واقعیت است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، مونتاژ Bazin فیلم را تضعیف می کند، نمایش اشتباه از واقعیت است
8. Technology follows Hollywood dreams; here's hoping thellos montage is a portent of what's coming soon.
[ترجمه ترگمان]فن آوری، رویاهای هالیوودی را دنبال می کند؛ در اینجا امید، مونتاژ thellos، نشانه این است که چه چیزی به زودی فرا می رسد
[ترجمه گوگل]تکنولوژی به دنبال رویاهای هالیوود است؛ امشب امشب مونتاژ thellos امری است از آنچه که به زودی
[ترجمه گوگل]تکنولوژی به دنبال رویاهای هالیوود است؛ امشب امشب مونتاژ thellos امری است از آنچه که به زودی
9. A key element in montage, sound plays a vital role in motif reinforcement and characterization.
[ترجمه ترگمان]یک عنصر کلیدی در مونتاژ، اصوات یک نقش حیاتی در تقویت و توصیف نقش ایفا می کند
[ترجمه گوگل]یک عنصر کلیدی در مونتاژ، صدا نقش حیاتی در تقویت و توصیف موتیف دارد
[ترجمه گوگل]یک عنصر کلیدی در مونتاژ، صدا نقش حیاتی در تقویت و توصیف موتیف دارد
10. Comrade Chen Zufen speaks the raw material montage below the collection extemporarily into mayor of a book, can serve as art of leader cadre speech to undertake deliberate for the reader.
[ترجمه ترگمان]رفیق چن Zufen با مونتاژ مواد خام زیر مجموعه extemporarily به عنوان شهردار یک کتاب صحبت می کند و می تواند به عنوان هنر سخنرانی رهبر بکار گرفته شود تا بتواند خواننده را متقاعد کند
[ترجمه گوگل]رفیق چن زوفن مونتاژ مواد خام را در زیر مجموعه به طور مداوم به شهردار یک کتاب می گوید، می تواند به عنوان هنری از سخنرانی کارگردان رهبری برای انجام عمدی برای خواننده خدمت کند
[ترجمه گوگل]رفیق چن زوفن مونتاژ مواد خام را در زیر مجموعه به طور مداوم به شهردار یک کتاب می گوید، می تواند به عنوان هنری از سخنرانی کارگردان رهبری برای انجام عمدی برای خواننده خدمت کند
11. Baroque recitative and montage technique account for each other to predominate the entire poem, projecting a bizarre vista of postmodernism.
[ترجمه ترگمان]recitative و تکنیک مونتاژ برای هر یک از آن ها به وفور کل شعر را به وفور در بر می گرفت و منظره ای غریب از فرامدرن گرایی را تجسم می کرد
[ترجمه گوگل]روش نوشتن و مانور باروک برای یکدیگر یکپارچه است تا کل شعر را غافلگیر کند، ونکته ای عجیب و غریب از پست مدرنیزم را پیش بینی کند
[ترجمه گوگل]روش نوشتن و مانور باروک برای یکدیگر یکپارچه است تا کل شعر را غافلگیر کند، ونکته ای عجیب و غریب از پست مدرنیزم را پیش بینی کند
12. For a few seconds his mind held in montage all the wrecked towns.
[ترجمه ترگمان]برای چند ثانیه ذهن او در montage همه شهرهای متلاشی شده تکان خورد
[ترجمه گوگل]چند ثانیه ذهن او در مونتاژ تمام شهرهای ویران شده برگزار شد
[ترجمه گوگل]چند ثانیه ذهن او در مونتاژ تمام شهرهای ویران شده برگزار شد
13. These are the montage Bazin on Criticism of the brief introduction.
[ترجمه ترگمان]این montage Bazin در انتقاد از مقدمه کوتاهی است
[ترجمه گوگل]اینها مونتاژ Bazin در نقد مقدمه کوتاه است
[ترجمه گوگل]اینها مونتاژ Bazin در نقد مقدمه کوتاه است
14. Let's now go to today's scenery montage.
[ترجمه ترگمان]حالا بیایید این سکانس رو ببینیم
[ترجمه گوگل]بیایید به مونتاژ مناظر امروز برویم
[ترجمه گوگل]بیایید به مونتاژ مناظر امروز برویم
15. The montage shears the plait table that the cutting is like music.
[ترجمه ترگمان]The montage را قیچی می کند که برش مثل موسیقی است
[ترجمه گوگل]مونتاژ قاشق میز را میپوشاند که برش مانند موسیقی است
[ترجمه گوگل]مونتاژ قاشق میز را میپوشاند که برش مانند موسیقی است
پیشنهاد کاربران
مونتاژ
تلفیق و ترکیب هم معنی میده
training montage= آموزش ترکیبی
training montage= آموزش ترکیبی
همامیزیدن.
کلمات دیگر: