میزان خش
noise level
میزان خش
انگلیسی به فارسی
سطح صدا، میزان خش
میزان خش
انگلیسی به انگلیسی
• level of noise, amount of noise
دیکشنری تخصصی
[سینما] سطح نوفه
[عمران و معماری] میزان سر و صدا
[برق و الکترونیک] سطح نویز سطح نویز الکتریکی یا آکوستیکی در یک مکان خاص . این مقدار در مقایسه با یک سطح مرجع معین بر حسب دسیبل بیان می شود . از مقدار نویز در یک گستره بسامدی معین انتگرال گرفته می شود.
[زمین شناسی] سطح صدا، میزان صدا
[عمران و معماری] میزان سر و صدا
[برق و الکترونیک] سطح نویز سطح نویز الکتریکی یا آکوستیکی در یک مکان خاص . این مقدار در مقایسه با یک سطح مرجع معین بر حسب دسیبل بیان می شود . از مقدار نویز در یک گستره بسامدی معین انتگرال گرفته می شود.
[زمین شناسی] سطح صدا، میزان صدا
جملات نمونه
1. Noise level was about average for an electric machine, certainly quieter than petrol-driven models.
[ترجمه ترگمان]سطح نویز در حدود میانگین برای یک دستگاه الکتریکی بود، که قطعا آرام تر از مدل های بنزینی بود
[ترجمه گوگل]سطح صدا در مورد یک ماشین الکتریکی در حد متوسط است، قطعا ساکت تر از مدل های بنزینی است
[ترجمه گوگل]سطح صدا در مورد یک ماشین الکتریکی در حد متوسط است، قطعا ساکت تر از مدل های بنزینی است
2. The noise level was high in both languages; all faces were deadly serious.
[ترجمه ترگمان]سطح صدا در هر دو زبان بالا بود؛ همه چهره ها جدی بودند
[ترجمه گوگل]سطح صدا در هر دو زبان بالا بود همه چهره های مرگبار جدی بودند
[ترجمه گوگل]سطح صدا در هر دو زبان بالا بود همه چهره های مرگبار جدی بودند
3. In general, the controls are well-positioned and maximum noise level is 79dBA.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، کنترل ها به خوبی موقعیت بندی شده اند و حداکثر سطح نویز ۷۹ dBA است
[ترجمه گوگل]به طور کلی، کنترل ها به خوبی موقعیت و حداکثر سطح صدا 79dBA است
[ترجمه گوگل]به طور کلی، کنترل ها به خوبی موقعیت و حداکثر سطح صدا 79dBA است
4. I mean nada, zilch, noise level, off the screen, under the radar.
[ترجمه ترگمان]منظورم nada، zilch، سطح صدا، خارج از صفحه، زیر رادار بود
[ترجمه گوگل]منظورم nada، zilch، سطح نویز، خارج از صفحه نمایش، زیر رادار است
[ترجمه گوگل]منظورم nada، zilch، سطح نویز، خارج از صفحه نمایش، زیر رادار است
5. Lowest interior and exterior noise level of any high speed business jet.
[ترجمه ترگمان]پایین ترین سطح صدا داخلی و خارجی هر جت تجاری با سرعت بالا
[ترجمه گوگل]کمترین سطح سر و صدای داخلی و خارجی هر جت تجاری با سرعت بالا
[ترجمه گوگل]کمترین سطح سر و صدای داخلی و خارجی هر جت تجاری با سرعت بالا
6. Efficient, low - noise level, Multipurpose flow and static pressure.
[ترجمه ترگمان]جریان چند منظوره، جریان چند منظوره و فشار ایستا
[ترجمه گوگل]مقادیر کارایی، کم سر و صدا، جریان چند منظوره و فشار استاتیک
[ترجمه گوگل]مقادیر کارایی، کم سر و صدا، جریان چند منظوره و فشار استاتیک
7. Airflow system maximizes air volume at minimum noise level.
[ترجمه ترگمان]سیستم airflow حجم هوا را در سطح حداقل نویز به حداکثر می رساند
[ترجمه گوگل]سیستم جریان هوا حداکثر حجم هوا را در حداقل میزان نویز افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]سیستم جریان هوا حداکثر حجم هوا را در حداقل میزان نویز افزایش می دهد
8. The internal noise level becomes the important index of weighing the grade level of the automobile.
[ترجمه ترگمان]سطح نویز داخلی شاخص مهمی از سنجش سطح کلاس خودرو می شود
[ترجمه گوگل]سطح سر و صدای داخلی شاخص مهم وزن کالیبراسیون خودرو می شود
[ترجمه گوگل]سطح سر و صدای داخلی شاخص مهم وزن کالیبراسیون خودرو می شود
9. The result also shows the noise level of station is one of the most important factors for signal detectability .
[ترجمه ترگمان]این نتیجه همچنین نشان می دهد که سطح نویز ایستگاه یکی از مهم ترین عوامل for سیگنال است
[ترجمه گوگل]نتیجه نیز نشان می دهد سطح سر و صدا ایستگاه یکی از مهم ترین عوامل برای تشخیص سیگنال است
[ترجمه گوگل]نتیجه نیز نشان می دهد سطح سر و صدا ایستگاه یکی از مهم ترین عوامل برای تشخیص سیگنال است
10. Experiments show that the vibration and noise level of new riveter are decreased obviously.
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها نشان می دهد که سطح صدا و نویز of جدید به طور مشخص کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]آزمایشات نشان می دهد که سطح لرزش و نویز رکتوم جدید به طور واضح کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]آزمایشات نشان می دهد که سطح لرزش و نویز رکتوم جدید به طور واضح کاهش می یابد
11. Monitor frequently temperature and noise level in the acceptable values.
[ترجمه ترگمان]پایش مکرر دما و سطح صدا در مقادیر قابل قبول
[ترجمه گوگل]اغلب دمای و سطح سر و صدا را در مقادیر قابل قبول نظارت می کند
[ترجمه گوگل]اغلب دمای و سطح سر و صدا را در مقادیر قابل قبول نظارت می کند
12. The noise level intensifies . The hollering of children deepens and distends into LOW EERIE HOWLS.
[ترجمه ترگمان]سطح صدا تشدید می شود جیغ و فریاد بچه ها عمیق تر می شود و به سرعت به howls eerie تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]سطح صدا افزایش می یابد طغیان بچه ها عمیق تر و گسترده تر می شود
[ترجمه گوگل]سطح صدا افزایش می یابد طغیان بچه ها عمیق تر و گسترده تر می شود
13. Although children under 3 can enjoy many of the activities, they might be frightened by the noise level.
[ترجمه ترگمان]اگر چه کودکان زیر ۳ سال می توانند از فعالیت های بسیاری لذت ببرند، ممکن است از سطح سر و صدا ترسیده باشند
[ترجمه گوگل]اگرچه کودکان زیر 3 ساله می توانند از بسیاری از فعالیت ها لذت ببرند، ممکن است از سطح سر و صدای ترس و وحشت کنند
[ترجمه گوگل]اگرچه کودکان زیر 3 ساله می توانند از بسیاری از فعالیت ها لذت ببرند، ممکن است از سطح سر و صدای ترس و وحشت کنند
14. Even though it was now well after midnight, the noise level was approaching the pain threshold.
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه حالا خوب بود، بعد از نیمه شب، سطح سرو صدا به آستانه در رسیده بود
[ترجمه گوگل]حتی اگر بعد از نیمه شب خوب بود، سطح سر و صدای نزدیک به آستانه درد بود
[ترجمه گوگل]حتی اگر بعد از نیمه شب خوب بود، سطح سر و صدای نزدیک به آستانه درد بود
پیشنهاد کاربران
noise level ( فیزیک )
واژه مصوب: تراز نوفه
تعریف: میانگین شدت صوت و جریان یا ولتاژ ناخواسته نسبت به کمیت متناظر معین
واژه مصوب: تراز نوفه
تعریف: میانگین شدت صوت و جریان یا ولتاژ ناخواسته نسبت به کمیت متناظر معین
کلمات دیگر: