1. No artist of performer can entirely escape the lure of fame and its promise of endless admiration and respect, but there is a heavy price one must pay for it.
[ترجمه ترگمان]هیچ هنرمندی از نوازنده نمی تواند به طور کامل از فریب شهرت و قولی که به تحسین و احترام بی نهایت دارد، خلاص شود، اما قیمت سنگینی برای آن وجود دارد
[ترجمه گوگل]هیچ هنرمندی از خواننده نمی تواند به طور کامل از فریب شهرت و وعده تحقیر و احترام بی پایان فرار کند، اما یک قیمت سنگین برای آن باید پرداخت شود
2. He was a better songwriter than performer.
[ترجمه ترگمان]او a از اجرا کننده بود
[ترجمه گوگل]او ترانه سرا بهتر از خواننده بود
3. The star performer of the match was Bill Holland who scored 26 points.
[ترجمه ترگمان]مجری ستاره این مسابقه، (بیل هلند)بود که ۲۶ امتیاز کسب کرد
[ترجمه گوگل]بازیگر ستاره این بازی، بیل هولند بود که 26 امتیاز به دست آورد
4. A performer in evening dress plays classical selections on the violin.
[ترجمه ترگمان]نوازنده در لباس شب نمایش کلاسیک را بر روی ویولن ایفا می کند
[ترجمه گوگل]یک بازیگر در شب بازی انتخاب های کلاسیک در ویولن است
5. He was a poor performer at school and left with no qualifications.
[ترجمه مهدی ترابیان بادی] او خواننده ی ضعیفی در مدرسه بود و بدون هیچ مهارتی مدرسه رو به پایان رساند.
[ترجمه ترگمان]او یک نوازنده ضعیف در مدرسه بود و بدون هیچ صلاحیت باقی ماند
[ترجمه گوگل]او مدرسۀ ضعیف در مدرسه بود و هیچ مدرکی نداشت
6. She's a seasoned concert performer.
[ترجمه ترگمان]او یک نوازنده کنسرت seasoned است
[ترجمه گوگل]او یک سازنده کنسرت است
7. He is a world class performer.
[ترجمه ترگمان]او نوازنده کلاس جهانی است
[ترجمه گوگل]او یک خواننده جهانی است
8. She was no mean performer on a variety of other instruments.
[ترجمه ترگمان]او برای نواختن ساز و کاره ای دیگر به معنای کسی نبود
[ترجمه گوگل]او در مورد انواع ابزارهای دیگر به طور متوسط عملکردی نداشت
9. The British boat was the star performer in the race.
[ترجمه ترگمان]قایق بریتانیایی نوازنده گیتار در این مسابقه بود
[ترجمه گوگل]قایق انگلیسی قهرمان ستاره در مسابقه بود
10. She is compelling, spectral, fascinating, an unforgettably unique performer.
[ترجمه ترگمان]او جذاب، شبح وار، جذاب، و اجرا کننده منحصر به فرد است
[ترجمه گوگل]او مجذوب، طیف، جذاب، یک بازیگر فراموش نشدنی منحصر به فرد است
11. The performer received only pitying looks from his audience.
[ترجمه ترگمان]اجرا کننده تنها آثار ترحم انگیزی از حضار دریافت کرد
[ترجمه گوگل]هنرمند تنها تماشایی از تماشاگرانش داشت
12. The president was a polished television performer.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور یک مجری تلویزیون صیقل یافته بود
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور یک تلویزیون تلویزیونی جلا بود
13. VW is the star performer of the motor industry this year.
[ترجمه ترگمان]فولکس واگن ستاره صنعت موتور امسال است
[ترجمه گوگل]VW ستاره ساز صنعت خودرو در سال جاری است
14. He was singled out as the outstanding performer of the games.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان نوازنده برجسته این بازی ها انتخاب شد
[ترجمه گوگل]او به عنوان بازیگر برجسته ای از بازی ها انتخاب شد
15. Minelli is a born performer - she loves the excitement and she loves the adulation.
[ترجمه ترگمان]Minelli بازیگر متولد شده ای است - او عاشق این هیجان است و she را دوست دارد
[ترجمه گوگل]Minelli بازیگر متولد شده است - او هیجان را دوست دارد و او را دوست دارد تحسین