1. These huge presses mould the car bodies.
[ترجمه سیم سیم] این فشارهای عظیم قالب بدنه ماشین را شکل می دهد
[ترجمه ترگمان]این فشار بزرگ روی بدن ماشین قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]این عظیم ترین ماشین آلات بدن را قالب بندی می کند
2. They learned to mould bronze into statues.
[ترجمه ترگمان]یاد گرفتند که برنز را به مجسمه تبدیل کنند
[ترجمه گوگل]آنها آموخته اند که برنز را به مجسمه های قالب ریزی کنند
3. Spoon the mixture carefully into the mould.
[ترجمه ترگمان]مخلوط را به دقت به داخل قالب اضافه کنید
[ترجمه گوگل]قاشق مخلوط را به دقت در قالب قرار دهید
4. Mould the mixture into shape while hot, before it hardens.
[ترجمه ترگمان]مخلوط را قبل از اینکه سفت شود به شکل شکل دهید قبل از اینکه سفت شود
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه سخت شود، مخلوط را به صورت شکل بچرخانید
5. They broke the mould when they made you .
[ترجمه ترگمان] وقتی تو رو مجبور کردن که این قالب رو بشکنن
[ترجمه گوگل]هنگامی که آنها را ساختند، قالب را شکستند
6. They poured the hot metal into the mould.
[ترجمه ترگمان]آن ها فلز داغ را در قالب خود ریختند
[ترجمه گوگل]آنها فلز داغ را به قالب ریختند
7. He doesn't fit the traditional mould of a university professor.
[ترجمه ترگمان]او به قالب سنتی استاد دانشگاه نمی رسد
[ترجمه گوگل]او به شکل سنتی یک استاد دانشگاه مناسب نیست
8. This is a mould of pudding.
[ترجمه ترگمان]این قالب پودینگ است
[ترجمه گوگل]این یک قالب پودینگ است
9. Pour the chocolate into a heart-shaped mould.
[ترجمه ترگمان]شکلات رو به قالب قلب تبدیل کنه
[ترجمه گوگل]شکلات را به شکل قالب قلب ریخته می کنید
10. There was mould on the cheese.
[ترجمه ترگمان]روی پنیر قالب ریخته بود
[ترجمه گوگل]قالب بر روی پنیر وجود داشت
11. A clay mould is used for casting bronze statues.
[ترجمه ترگمان]یک خاک رس برای به دست آوردن مجسمه های برنزی به کار می رود
[ترجمه گوگل]قالب ریخته گری برای ریخته گری مجسمه های برنزی استفاده می شود
12. He will mould a child into an excellent basketball player.
[ترجمه ترگمان]او یک کودک را به یک بازیکن بسکتبال عالی تبدیل خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او کودک را به یک بازیکن بسکتبال عالی تبدیل خواهد کرد
13. Mould the sausage meat into little balls.
[ترجمه ترگمان]گوشت سوسیس را در تخم های کوچک فرو کرد
[ترجمه گوگل]گوشت سوسیس را درون توپ های کوچک قرار دهید
14. Leave the clay in the mould overnight.
[ترجمه هدی نوروز] خاک رس را یک شبانه روز در قالب بگذارید
[ترجمه ترگمان]یک شبه خاک را به خاک بسپاریم
[ترجمه گوگل]خاک رس را در قالب یک بار تعویض کنید