1. The signification of dozen is something he can manipulate, on his fingers and toes if necessary.
[ترجمه ترگمان]بیست و پنج شش نفر چیزی هستند که او می تواند دست و پایش را کنترل کند، و اگر لازم باشد، انگشتان دست و پایش را کنترل کند
[ترجمه گوگل]معنای ده ها چیزی است که او می تواند در انگشتان و انگشتان دستکاری کند، در صورت لزوم
2. This broader approach to signification is particularly important in areas like psychoanalysis and applied psychology, which depend heavily on practices.
[ترجمه ترگمان]این رویکرد وسیع تر برای دلالت به خصوص در زمینه هایی مثل روان کاوی و روان شناسی کاربردی مهم است، که به شدت به عمل ها وابسته است
[ترجمه گوگل]این رویکرد وسیع تر به معنی مهم در زمینه هایی مانند روانکاوی و روانشناسی کاربردی است که به شدت به شیوه های مختلف بستگی دارد
3. The signification of status and achievements of cytology researches on Dendranthema spp. for researching chrysanthemum origin and D. spp. evolution was discussed.
[ترجمه ترگمان]دلالت وضعیت و دستاوردهای تحقیقات cytology بر روی گونه های Dendranthema برای تحقیق در مورد منشا و دی spp تکامل مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه گوگل]معیار وضعیت و دستاوردهای تحقیقات سیتولوژی بر روی گونه های Dendranthema spp برای تحقیق در مورد گل داودی و D spp تکامل بحث شد
4. Secondly, a signification by the promisee that he expects the promising party will fulfil the proffered promise.
[ترجمه ترگمان]دوم، دلالت بر دلالت بر این امر که او انتظار دارد که حزب امیدوار کننده قول داده شده را برآورده کند
[ترجمه گوگل]ثانیا، وعده و وعده ای است که او انتظار دارد که حزب امیدوار به وعده های پیشنهادی برسد
5. What is the signification of this new freak?
[ترجمه ترگمان]معنی این موجود عجیب چیست؟
[ترجمه گوگل]معنی این عجایب جدید چیست؟
6. It presents a decided signification that the asthenosphere rised to the forming of big petroliferous regions.
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که the rised به تشکیل مناطق petroliferous بزرگ اشاره می کند
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که تصور می شود که آستنوسفر به شکل مناطق بزرگ نفتی تبدیل شده است
7. It is of important signification in realizing the socialization service of environmental geology space database.
[ترجمه ترگمان]این امر دلالت بر دلالت بر خدمات جامعه پذیری در پایگاه اطلاعاتی فضای زمین شناسی محیطی دارد
[ترجمه گوگل]از اهمیت زیادی در تحقق خدمات اجتماعی شدن پایگاه داده فضایی زمین شناسی محیطی برخوردار است
8. The article mainly narrated the signification and approach of document delivery participating in constructing literature resource, emphasized that it was essential to comply copyright law.
[ترجمه ترگمان]این مقاله اساسا دلالت و رویکرد تحویل مدرک شرکت کننده در ساخت منابع ادبیات را شرح داد و تاکید کرد که رعایت قانون کپی رایت ضروری است
[ترجمه گوگل]مقاله به طور عمده روایات و رویکرد تحویل سند شرکت در ساخت منابع ادبی را بیان می کند، تاکید کرد که لازم است قوانین مربوط به قانون کپی رایت را پیگیری کنیم
9. This is the cultural play of signification that theorists have discussed as if it were an inalterable feature of life.
[ترجمه ترگمان]این نمایش فرهنگی دلالت است که نظریه پردازان در مورد یک ویژگی بارز از زندگی بحث و تبادل نظر کرده اند
[ترجمه گوگل]این بازی فرهنگی معنی است که نظریه پردازان بحث کرده اند، به شرط اینکه این ویژگی بی نظیر زندگی است
10. That was the only signification he had.
[ترجمه ترگمان]این تنها چیزی بود که او داشت
[ترجمه گوگل]این تنها معنی آن بود
11. Also expounds the signification and value of this thesis.
[ترجمه ترگمان]همچنین دلالت بر ارزش و ارزش این پایان نامه دارد
[ترجمه گوگل]همچنین معنی و ارزش این پایان نامه را توضیح می دهد
12. It has important meaning to illustrate the signification of Chinese classical architecture at theory and practice.
[ترجمه ترگمان]این مفهوم دارای معنای مهمی برای نشان دادن دلالت معماری کلاسیک چین در تئوری و عمل است
[ترجمه گوگل]معنای مهمی برای نشان دادن معانی معماری کلاسیک چینی در نظریه و عمل است
13. The imminency and signification of dung beetles conservation were proposed.
[ترجمه ترگمان]The و دلالت بر حفاظت از سوسک های سرگین پیشنهاد شد
[ترجمه گوگل]پیشگامی و اهمیت حفظ جانوران سوسک پیشنهاد شد
14. In borrowing from structural linguistics the early structuralists took on the task of analysing signs and systems of signification.
[ترجمه ترگمان]در قرض گرفتن از زبان شناسی ساختاری، structuralists اولیه وظیفه تحلیل نشانه ها و سیستم های دلالت را بر عهده گرفت
[ترجمه گوگل]در قرض گرفتن از زبانشناسی ساختاری، سازندگان اولیه به وظیفه تجزیه و تحلیل نشانه ها و سیستم های معرفت پرداختند