کلمه جو
صفحه اصلی

polarisation

انگلیسی به فارسی

قطبش، تضاد، ایجاد دو قطب


انگلیسی به انگلیسی

• making polarized, giving two opposite tendencies; condition of having polariy; phenomenon in which light waves move in one plane (also polarization)

دیکشنری تخصصی

[سینما] فیلتر ضد تشعشع

جملات نمونه

1. Polarisation is the most effective way of reducing or eliminating reflected glare.
[ترجمه ترگمان]polarisation موثرترین راه برای کاهش یا حذف انعکاس نور است
[ترجمه گوگل]پلاریزاسیون موثرترین راه برای کاهش یا از بین بردن انعکاس انعکاس است

2. Now it is the very polarisation of the two communities that appears to be driving the political process.
[ترجمه ترگمان]اکنون این پولاریزاسیون دو جامعه ای است که به نظر می رسد فرآیند سیاسی را هدایت می کند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر این قطبیت بسیار دو جوامع است که به نظر می رسد رانندگی روند سیاسی است

3. Polarisation may also vary the way in which fusion takes place.
[ترجمه ترگمان]هم چنین polarisation ممکن است روشی را تغییر دهد که ادغام در آن صورت می گیرد
[ترجمه گوگل]قطبی شدن ممکن است راه همجوشی را نیز تغییر دهد

4. At the same time it also indicates a polarisation of national identities.
[ترجمه ترگمان]در عین حال نشان دهنده پولاریزاسیون هویت های ملی است
[ترجمه گوگل]در عین حال، آن را نشان می دهد قطبی شدن هویت های ملی

5. Put simply, polarisation works like a venetian blind to cut reflection from above and below yet still allow clear vision.
[ترجمه ترگمان]به عبارت ساده تر پولاریزاسیون به مانند یک کور venetian عمل می کند تا بازتاب را از بالا و پایین بازتاب کند، اما هنوز هم اجازه بینایی روشن را می دهد
[ترجمه گوگل]به سادگی، قطبی شدن به عنوان یک کمان وینتیک کار می کند تا انعکاسی از بالا و پایین را کاهش دهد، اما هنوز دید کلی را می دهد

6. Dielectric polarisation is a new measuring parameter in the field of foam qualification.
[ترجمه ترگمان]پولاریزاسیون دی الکتریک یک پارامتر اندازه گیری جدید در زمینه صلاحیت فوم است
[ترجمه گوگل]قطبش دی الکتریک یک پارامتر اندازه گیری جدید در زمینه صلاحیت فوم است

7. The dielectric polarisation is measured as the increase in capacity relative to the empty vessel.
[ترجمه ترگمان]پولاریزاسیون دی الکتریک به عنوان افزایش ظرفیت نسبت به کشتی خالی اندازه گیری می شود
[ترجمه گوگل]قطبش دی الکتریک به عنوان افزایش ظرفیت نسبت به ظرف خالی اندازه گیری می شود

8. For the pure ferroelectric liquid crystal, the spontaneous polarisation has a linear relation with the tilt angle, and the linearity of between the two parameters is independent of temperature.
[ترجمه ترگمان]برای بلور مایع فرو الکتریک خالص، پولاریزاسیون به خودی خود رابطه خطی با زاویه انحراف دارد و خطی بودن بین دو پارامتر مستقل از دما است
[ترجمه گوگل]برای بلور مایع فرآورده های فیزیکی، قطبش خودبخشی دارای یک رابطه خطی با زاویه شیب است و خطی بودن بین دو پارامتر مستقل از درجه حرارت است

9. Political polarisation in industrialised countries has fuelled a resurgence of fiscal conservatism.
[ترجمه ترگمان]پولاریزاسیون سیاسی در کشورهای صنعتی باعث تجدید حیات محافظه کاری مالی شده است
[ترجمه گوگل]قطبش سیاسی در کشورهای صنعتی متضمن بازاندیشی محافظه کارانه مالی است

10. The polarisation can be rotated 360 degrees, '' explained co-author James Chon.
[ترجمه ترگمان]The می تواند ۳۶۰ درجه بچرخد
[ترجمه گوگل]جیمز چان، همکار نویسنده توضیح می دهد که قطبی شدن می تواند 360 درجه چرخش یابد

11. There may be polarisation rotation scale on the LNB feed horn throat.
[ترجمه ترگمان]ممکن است مقیاس چرخش پولاریزاسیون در گلوی شاخی LNB وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]ممکن است مقیاس چرخش قطبش در گودال شاخ خورده LNB وجود داشته باشد

12. Facing the satellite, clockwise polarisation is positive, negative is anticlockwise.
[ترجمه ترگمان]روبرو شدن با ماهواره، polarisation در جهت عقربه های ساعت مثبت و خلاف جهت عقربه های ساعت است
[ترجمه گوگل]در جهت مواجهه با ماهواره، قطبش ساعت عقربه های ساعت مثبت است، منفی ساعت مقابل ساعت است

13. The transmitted beam consists only of photons with the perpendicular polarisation.
[ترجمه ترگمان]تیر انتقالی تنها از فوتونی با پلاریزاسیون عمود تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]پرتو انتقال فقط شامل فوتون با قطبش عمود بر است

14. The crystal acts as an analyser which ascertains whether or not the photon has polarisation perpendicular to the optical axis of the crystal.
[ترجمه ترگمان]بلور به عنوان an عمل می کند که نشان می دهد آیا فوتون نسبت به محور نوری کریستال عمود است یا نه
[ترجمه گوگل]کریستال به عنوان یک آنالیز عمل می کند که مشخص می کند که آیا فوتون دارای قطبش عمود بر محور نوری کریستال است یا خیر

15. One partial solution to the problem is to exploit polarisation.
[ترجمه ترگمان]یک راه حل نسبی برای مساله استفاده از پولاریزاسیون است
[ترجمه گوگل]یک راه حل جزئی برای حل این مشکل، بهره برداری از قطبش است

پیشنهاد کاربران

قطبیدگی ( در سیاست و علوم اجتماعی )
قطبش ( در فیزیک )



کلمات دیگر: