1. the mold was green and dome shaped
ژله سبز و گنبد مانند بود.
2. to mold plastic into pipes
پلاستیک را به شکل لوله قالب گیری کردن
3. bread tends to mold in damp weather
نان در هوای نمدار کپک می زند.
4. men of this mold
مردانی از این قماش
5. the few men who mold public opinion
مردان قلیلی که افکار عمومی را می سازند.
6. he is of a different mold than his brother
خمیره ی او با برادرش فرق دارد.
7. jelly of different colors and mold
ژله به رنگ ها و شکل های مختلف
8. the loaf of bread was covered by mold
قرص نان از کپک پوشیده شده بود.
9. Chiefly the mold of a man's fortune is in his own hands.
[ترجمه اکبر] سرنوشت را میتوان از سر نوشت.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، قالب ثروت یک مرد در دست خودش است
[ترجمه گوگل]به طور کلی، شکل از ثروت انسان در دستان خود است
10. He's made in his father's mold.
[ترجمه ترگمان]او در قالب پدرش ساخته شده است
[ترجمه گوگل]او در قالب پدرش ساخته شده است
11. Too often we try to mold our children into something they do not wish to be.
[ترجمه ترگمان]اغلب ما سعی می کنیم که فرزندانمان را به چیزی تبدیل کنیم که نمی خواهند باشند
[ترجمه گوگل]ما اغلب سعی میکنیم فرزندانمان را به چیزی که مایل نیستند، بسپاریم
12. In Mold there will be major environmental improvements, pedestrianisation, improvements to the trader's hall and car parks.
[ترجمه ترگمان]در قالب، پیشرفت های بزرگ زیست محیطی، pedestrianisation، بهبودها در تالار تجار و پارک های اتومبیل وجود خواهد داشت
[ترجمه گوگل]در قالب، بهبود های زیست محیطی بزرگ، عبور از گذرگاه، بهبود سالن معامله گر و پارک خودرو وجود خواهد داشت
13. The mold variety used in the making of blue cheeses has been in use for centuries and is apparently safe.
[ترجمه ترگمان]انواع قالب مورد استفاده در ساخت پنیر آبی برای قرن ها مورد استفاده بوده است و ظاهرا ایمن است
[ترجمه گوگل]انواع قالب های مورد استفاده در ساخت پنیر های آبی در قرن ها استفاده شده است و ظاهرا امن است
14. Cover terrine mold with aluminum foil and place mold in baking pan.
[ترجمه ترگمان]قالب terrine را با فویل آلومینیوم بپوشانید و قالب را در ماهی تابه بریزید
[ترجمه گوگل]قالب تورتین را با فویل آلومینیومی مخلوط کنید و قالب را در تابه بپوشانید
15. And this logic will quickiy mold the culture of humans living in a networked world.
[ترجمه ترگمان]و این منطق به فرهنگ انسان ها در دنیای شبکه ای تبدیل خواهد شد
[ترجمه گوگل]و این منطق به سرعت به فرهنگ انسان هایی که در یک شبکه ی شبکه ای زندگی می کنند شکل می گیرد
16. This bread tastes of mold.
[ترجمه ترگمان]این نون مزه کپک میده
[ترجمه گوگل]این طعم نان از قالب