کلمه جو
صفحه اصلی

pull down


معنی : تخفیف دادن، کاستن، پایین اوردن، خراب کردن، دریافت کردن
معانی دیگر : 1- خراب کردن، فروریزاندن 2- خوار و خفیف کردن 3- کاستن 4- حقوق معینی دریافت کردن، به رتبه ی معینی رسیدن

انگلیسی به فارسی

خراب کردن، پایین آوردن، تخفیف دادن، کاستن، دریافت کردن


انگلیسی به انگلیسی

• destroy; lower

دیکشنری تخصصی

[سینما] پایین کشی - پایین کشی [حرکت رو به پایین فیلم از برابر دریچه یا دستگاه نمایش ]

مترادف و متضاد

destroy; knock over


Synonyms: annihilate, bulldoze, decimate, demolish, destruct, dismantle, let down, lower, raze, remove, ruin, take down, tear down, wreck


Antonyms: build, construct


تخفیف دادن (فعل)
abate, relieve, mitigate, assuage, discount, alight, bate, derogate, extenuate, lower, pull down

کاستن (فعل)
abate, diminish, discount, reduce, decrease, lessen, decline, shorten, derogate, subtract, lighten, rebate, pare, pull down, soften, detract, disqualify, draw off

پایین اوردن (فعل)
bate, shut, lower, pull down, disrate

خراب کردن (فعل)
ruin, destroy, undo, corrupt, spoil, debauch, deteriorate, wreck, pull down, batter, take down, botch, disfigure, muck, vitiate, impair, demolish, devastate, dilapidate, muddle, ruinate, wrack, immoralize, unmake

دریافت کردن (فعل)
receive, recover, draw, pull down, cash

جملات نمونه

1. It is easier to pull down than build.
[ترجمه زینب هاشمی] ویران کردن راحت تر از ساختنه.
[ترجمه ترگمان]پایین کشیدن آسان تر از ساخت آن است
[ترجمه گوگل]ساده تر کردن کشیدن از ساختن آسان تر است

2. A small crowd attempted to pull down a statue.
[ترجمه ترگمان]یک گروه کوچک تلاش کردند تا یک مجسمه را بکشند
[ترجمه گوگل]یک جمعیت کوچکی تلاش کرد تا یک مجسمه را بکشد

3. The sun was so strong we had to pull down the blinds.
[ترجمه ترگمان]خورشید آنقدر قوی بود که ما مجبور بودیم پرده ها را بکشیم
[ترجمه گوگل]خورشید چنان قوی بود که مجبور شدیم پرده ها را پایین بیاوریم

4. We have to pull down the barriers, so to speak, of poverty.
[ترجمه ترگمان]ما باید موانع را از بین ببریم، تا بتوانیم از فقر سخن بگوییم
[ترجمه گوگل]ما باید موانع را، به عبارت دیگر، از فقر پایین بکشیم

5. There was a great uproar over plans to pull down the old library.
[ترجمه ترگمان]کلی نقشه کشیده بودند تا کتابخانه قدیمی را پایین بکشند
[ترجمه گوگل]یک قهرمان بزرگ در مورد برنامه هایی برای پایین آوردن کتابخانه قدیمی وجود دارد

6. There is a plan afoot to pull down the old building so as to widen the street.
[ترجمه ترگمان]یک نقشه است که می خواهد ساختمان قدیمی را پایین بکشد تا بتواند خیابان را گسترش دهد
[ترجمه گوگل]برنامه ای برای تخریب ساختمان قدیمی وجود دارد تا خیابان را گسترش دهد

7. The program has a pull down menu interface for ease of use.
[ترجمه ترگمان]این برنامه دارای یک رابط منو پایین برای سهولت استفاده است
[ترجمه گوگل]این برنامه دارای یک رابط منو کشویی برای سهولت استفاده است

8. Pull down your jacket!
[ترجمه ترگمان]! کتت رو بیار پایین
[ترجمه گوگل]ژاکت خود را بکشید!

9. I could not pull down a menu.
[ترجمه ترگمان] من نمی تونم منوی غذا رو از بین ببرم
[ترجمه گوگل]من نتوانستم یک منو بکشم

10. The beds in the dormitory pull down from the wall and have hard plastic mattresses.
[ترجمه ترگمان]رختخواب در خوابگاه از دیوار پایین می اید و تشک پلاستیکی سفت و سختی بیرون می کشد
[ترجمه گوگل]تخت خواب در خوابگاه از دیوار برداشته شده و دارای تشک های سخت پلاستیکی است

11. He is now trying to pull down the house about the ears of Winchester's Tories.
[ترجمه ترگمان]او در حال حاضر می کوشد تا خانه را در مورد گروه اصولگرایان وینچستر پایین بکشد
[ترجمه گوگل]او اکنون سعی دارد خانه را در گوشهای توریهای وینچستر پایین بیاورد

12. Pull down menus offer easy access to the multitude of facilities and options can be selected by mouse or keyboard.
[ترجمه ترگمان]منوهای پایین را پایین بکشید و دسترسی آسان به تعداد زیادی از امکانات و گزینه ها را می توانید با استفاده از ماوس یا صفحه کلید انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]کشیدن منوها دسترسی آسان به بسیاری از امکانات را فراهم می کند و گزینه ها را می توان با استفاده از ماوس یا صفحه کلید انتخاب کرد

13. Seconds later, he was sidling, helping me pull down his pants.
[ترجمه ترگمان]چند ثانیه بعد او از آنجا بیرون آمد و به من کمک کرد تا شلوارش را پایین بکشم
[ترجمه گوگل]بعد از چند ثانیه، او کمرنگ شد، به من کمک کرد که شلوارهایم را پایین بیاورم

14. The program uses pull down menus and is easy to follow.
[ترجمه ترگمان]این برنامه از منوهای کرکره ای استفاده می کند و پی گیری آن آسان است
[ترجمه گوگل]این برنامه از پایین کشیدن منوها استفاده می کند و به راحتی قابل پیگیری است

پیشنهاد کاربران

کشش از بالا

منویی که با right click در صفحه نمایش کامپیوتر ظاهر می شود .

نابود کردن

پایین کشیدن

تخفیف دادن
خراب کردن
پایین اوردن
کاستن

خراب کردن

کشش از پایین
نباید ورودی گیت را بدون اتصال به یک ولتاژ رها بگزاریم بنابرین با اتصال ورودی گیت به زمین از ایجاد خطای احتمالی و نویزجلوگیری میکنیم

( پایین ) کشیدن/آوردن
Lie on your back, clasp your knees and pull them down towards your chest
به پشت دراز بکش، زانوهات بغل کن و بیار به سمت ( تا روی ) سینه ت.


کلمات دیگر: