1. The snaps show the TV presenter as she dives into a pool.
[ترجمه علی] ضربات محکم و ناگهانی مجری تلویزون را در حالیکه به داخل استخر شیرجه می زند را نشان می دهد.
[ترجمه ترگمان]در حالی که او به درون استخر شیرجه می زند، snaps مجری تلویزیون را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]ضربه محکم و ناگهانی نشان می دهد تلویزیون ارائه دهنده به عنوان او غواصی به استخر
2. The presenter gave her a big build-up .
[ترجمه ترگمان]مجری یک بنای بزرگ به او داد
[ترجمه گوگل]ارائه دهنده به او بزرگ ساخت
3. The programme dispensed with its most popular presenter.
[ترجمه ترگمان]این برنامه دارای محبوب ترین مجری برنامه خود بود
[ترجمه گوگل]این برنامه با خواننده محبوب خود منتشر شد
4. After the adverts, the presenter tried to pretend that everything was back to normal.
[ترجمه ترگمان]بعد از این آگهی، مجری تلاش کرد وانمود کند که همه چیز به حالت عادی برگشته است
[ترجمه گوگل]پس از آگهی ها، میزبان سعی کرد وانمود کند که همه چیز به حالت عادی بازگشته است
5. He's the top TV presenter for children's programmes.
[ترجمه ترگمان]او مجری تلویزیون برتر برنامه های کودکان است
[ترجمه گوگل]او برنامه تلویزیونی تلویزیونی برای برنامه های کودکان است
6. These charms have earned the television programme's presenter the sobriquet 'the thinking woman's crumpet'.
[ترجمه ترگمان]این لطف و فریبندگی این برنامه تلویزیونی را به عنوان یک اسم مسخره، که یک زن به آن مربوط می شود، به دست آورده است
[ترجمه گوگل]این فریبنده ها برنامه تلویزیونی را به نام 'خرده خرده فکر زن' به دست آورده اند
7. She is going on the air as presenter of a new show.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان مجری نمایش جدید به هوا می رود
[ترجمه گوگل]او در حال پخش از یک نمایش جدید است
8. She's a highly paid TV presenter.
[ترجمه ترگمان]او یک مجری تلویزیون بسیار کم درآمد است
[ترجمه گوگل]او یک ارائه دهنده تلویزیون بسیار پرداخت است
9. They're trying out a new presenter for the show.
[ترجمه ترگمان]آن ها برای نمایش یک مجری جدید را امتحان می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در حال اجرای یک نمایشنامه جدید هستند
10. Presenter Fiona Harper will be hosting the show .
[ترجمه ترگمان]و \"فیونا هارپر\" میزبان برنامه - ه
[ترجمه گوگل]فیونا هارپر میزبان نمایش است
11. The TV presenter found himself on the wrong side of the law after hitting a cyclist while driving.
[ترجمه ترگمان]مجری تلویزیون خود را پس از برخورد با دوچرخه سوار در حین رانندگی، در سمت نادرست قانون پیدا کرد
[ترجمه گوگل]پخش کننده تلویزیونی پس از برخورد با یک دوچرخه سوار در حین رانندگی خود را در سمت اشتباه قانون قرار داد
12. Most people think being a television presenter is exciting.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم فکر می کنند که مجری تلویزیون هیجان انگیز است
[ترجمه گوگل]اکثر مردم فکر می کنند که یک پخش کننده تلویزیونی هیجان انگیز است
13. The pretty presenter was taken by ambulance to London's Charing Cross Hospital at 6 am with terrible stomach pains.
[ترجمه ترگمان]این مجری زیبا در ساعت ۶ صبح با آمبولانس به بیمارستان چرینگ کراس لندن برده شد
[ترجمه گوگل]این آماتور به وسیله آمبولانس به بیمارستان Charing Cross در لندن در ساعت 6 صبح با درد های وحشتناک معده گرفته شد
14. The once boyish, bubbly children's presenter admitted his addiction live on television in front of 5 million viewers.
[ترجمه ترگمان]این مجری پسری که زمانی پسرانه بود، اعتراف کرد که اعتیاد او در تلویزیون در برابر ۵ میلیون بیننده زنده است
[ترجمه گوگل]یک برنامه نویس کودکانه ای که در کودکی به سر می برد، اعتیادش را در مقابل 5 میلیون تماشاگر تلویزیونی زندگی می کرد