کلمه جو
صفحه اصلی

sequencing


ترتیب گذاری، ترتیب دهی

انگلیسی به فارسی

ترتیب گذاری، ترتیب دهی


انگلیسی به انگلیسی

• act of putting in order, arrangement in a sequence; (genetics) determination of the order of monomers in a polymer chain (especially nucleotides within dna)

دیکشنری تخصصی

[سینما] فصل بندی
[ریاضیات] ترتیب گذاری، ترتیب دهی، توالی

جملات نمونه

1. A common sign of dyslexia is that the sequencing of letters when spelling words may be incorrect.
[ترجمه ترگمان]یک نشانه مشترک از نارساخوانی این است که توالی حروف هنگام هجی کردن، ممکن است نادرست باشد
[ترجمه گوگل]علامت معمول دیسکسیاک این است که ترتیب حروف زمانی که کلمه املا ممکن است نادرست باشد

2. Amino-acid sequencing is limited to smaller molecules, for example the endogenous opioid met-enkephalin with a molecular weight of 57
[ترجمه ترگمان]زنجیره آمینو اسید به مولکول های کوچک تر محدود می شود، به عنوان مثال، افیونی endogenous با وزن مولکولی ۵۷ به هم برخورد می کند
[ترجمه گوگل]توالی آمینو اسید محدود به مولکول های کوچکتر است، مثلا met-enkephalin opioid endogenous با وزن مولکولی 57

3. There are two possible variations in sequencing.
[ترجمه ترگمان]دو تغییر ممکن در توالی وجود دارد
[ترجمه گوگل]دو توالی ممکن در توالی وجود دارد

4. Radioactive methods for cycle sequencing may also be used.
[ترجمه ترگمان]روش های رادیو اکتیو برای زنجیره چرخه نیز ممکن است مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]روش های رادیواکتیو برای توالی چرخه نیز ممکن است استفاده شود

5. Genomic DNA sequencing and mapping of the exon-intron boundaries showed that the visceral isoform was the product of cassette-type alternative splicing.
[ترجمه ترگمان]تعیین توالی DNA و نقشه برداری از محدوده exon - intron نشان داد که لایه امعا و احشا محصول of جایگزین نوع کاست است
[ترجمه گوگل]تعیین توالی ژنومی DNA و ترسیم مرزهای اگزون-آنترون نشان داد که ایزوفرم احشایی محصول اسپلینسیون جایگزین نوع کاستی است

6. Sombre, though with a pacy, filmic sequencing he whipped up the orchestra to a marvellously stylish finale.
[ترجمه ترگمان]Sombre، هرچند با یک pacy، ترتیب گذاری را داده بود و ارکستر را به عنوان یک پایان فوق العاده شیک به سرعت بالا می برد
[ترجمه گوگل]لعنتی، هرچند با توالی سینمایی، او را به ارمغان آورد تا ارکستر به شگفتی شیک ترین پایان دهد

7. Making sounds into words, and sequencing phrases and ideas require more advanced aspects of the nervous system.
[ترجمه ترگمان]ایجاد صداها در کلمات، و عبارات توالی و ایده ها نیازمند جنبه های پیشرفته تر از سیستم عصبی هستند
[ترجمه گوگل]ساختن صداها به کلمات و ترتیب بندی عبارات و ایده ها نیازمند جنبه های پیشرفته تر سیستم عصبی است

8. Direct DNA sequencing of the relevant amplification products in both patients was used to characterize each mutation.
[ترجمه ترگمان]توالی DNA مستقیم محصولات تقویت مربوطه در هر دو بیمار برای مشخص کردن هر جهش مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]توالی مستقیم DNA محصولات تقویتی مربوطه در هر دو بیمار به منظور مشخص کردن هر جهش مورد استفاده قرار گرفت

9. In this way, the correct sequencing is maintained.
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب، ترتیب صحیح نگهداری می شود
[ترجمه گوگل]به این ترتیب توالی درست نگهداری می شود

10. Motor planning or sequencing difficulties will be discussed later in this chapter.
[ترجمه ترگمان]در ادامه این فصل مشکلات برنامه ریزی موتور یا برنامه ریزی توالی مورد بحث قرار خواهند گرفت
[ترجمه گوگل]برنامه ریزی موتور و یا مشکلات توالی بعدا در این فصل مورد بحث قرار خواهد گرفت

11. Celera announced this week that it had finished sequencing the genome of that laboratory workhorse, the mouse.
[ترجمه ترگمان]Celera این هفته اعلام کرد که ترتیب توالی ژنوم آن آزمایشگاه آزمایشگاهی را به پایان رسانده است
[ترجمه گوگل]کلرا این هفته اعلام کرد که پایان دادن به ژنوم این اسباب بازی آزمایشگاهی موس را به پایان رسانده است

12. A narrative as a unit is a narrative sequencing which allows the listening to infer temporal order.
[ترجمه ترگمان]روایت به عنوان یک واحد، توالی روایت است که به گوش دادن به استنباط نظم موقتی اجازه می دهد
[ترجمه گوگل]یک روایت به عنوان یک توالی تواریخ روایت است که اجازه می دهد گوش دادن به نظم زمانی را به دست آورد

13. The alternative splice variants were confirmed by direct sequencing.
[ترجمه ترگمان]متغیرهای اتصال جایگزین با توالی مستقیم تایید شدند
[ترجمه گوگل]انواع جابجایی جایگزین توسط توالی مستقیم به اثبات رسیده است

14. Today's techniques for DNA sequencing are comparatively laborious and indirect.
[ترجمه ترگمان]روش های امروزی برای تعیین توالی DNA نسبتا دشوار و غیر مستقیم هستند
[ترجمه گوگل]تکنیک های امروز برای توالی DNA، نسبتا دشوار و غیرمستقیم هستند

پیشنهاد کاربران

دنباله یابی ، توالی یابی

توالی یابی

فصل بندی، ترتیب دهی

این واژه لاتین است در زبان های مختلفی وارد شده از جمله زبان فارسی کلمه سکانس که در فیلم سازی زیاد استفاده می شود

( در آزمایشگاه ) کشت دادن

sequencing ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: نوبت دهی
تعریف: مشخص کردن ترتیب دقیق نشست یا برخاست هواگَردها توسط مراقب پرواز


کلمات دیگر: