کلمه جو
صفحه اصلی

equivalence


معنی : تعادل، هم ارزی
معانی دیگر : برابری، هم سنگی، تساوی، هم چندی، همالی، تبدیل پذیری، (شیمی) برابری ترکیب پذیری، کنش برابری (equivalency هم می گویند)، equivalency تعادل

انگلیسی به فارسی

برابری، هم‌سنگی، تساوی، هم‌چندی، تبدیل پذیری


(شیمی) برابری ترکیب‌پذیری، کنش‌ برابری (equivalency هم می‌گویند)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the state, fact, or condition of being equal in value, amount, importance, or the like; equality.
متضاد: difference
مشابه: parity

- Stop claiming that there is any equivalence between your selfish act and my well-meaning mistake.
[ترجمه ترگمان] این ادعا را رها کنید که هیچ ارزی بین رفتار خودخواهانه شما و اشتباه مفهومی من وجود ندارد
[ترجمه گوگل] متوقف کنید ادعا می کنید که هر نوع همبستگی بین عمل خودخواهانه و اشتباه ارزشمند من وجود دارد

• quality of being equivalent, equality of value, equality of importance
if there is equivalence between two things, they have the same use, function, size, or value.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] هم ارزی
[ریاضیات] تعادل
[آمار] هم ارزی

مترادف و متضاد

تعادل (اسم)
balance, parity, par, equilibrium, equivalence, equivalency, equipoise, stasis

هم ارزی (اسم)
equivalence, equivalency

sameness, similarity


Synonyms: adequation, agreement, alikeness, compatibility, conformity, correlation, correspondence, equality, evenness, exchangeability, identity, interchangeability, interchangeableness, likeness, match, par, parallel, parity, synonym, synonymy


Antonyms: difference, dissimilarity, inequality, unlikeness


جملات نمونه

1. There's a general equivalence between the two concepts.
[ترجمه ترگمان]یک تعادل کلی بین دو مفهوم وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک همبستگی عمومی بین دو مفهوم وجود دارد

2. There is no straightforward equivalence between economic progress and social well-being.
[ترجمه ترگمان]هیچ موازنه مستقیمی بین پیشرفت اقتصادی و رفاه اجتماعی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ همبستگی مستقیم بین پیشرفت اقتصادی و رفاه اجتماعی وجود ندارد

3. He uses rhymed quatrains in equivalence to the strophic pattern evident in Horace's poem.
[ترجمه ترگمان]از یک quatrains quatrains در رابطه با الگوی strophic که در اشعار هوراس مشهود است استفاده می کند
[ترجمه گوگل]او با استفاده از ابهامات چهارگانه در برابر هماهنگی با الگوی استروفیایی که در شعر هوراس مشهود است، استفاده می کند

4. Our study allowed us to estimate dose equivalence from the dose response findings with salbutamol and salmeterol.
[ترجمه ترگمان]مطالعه ما به ما اجازه داد تا تعادل دز را از یافته های واکنش دوز با salbutamol و salmeterol تخمین بزنیم
[ترجمه گوگل]مطالعه ما به ما اجازه می دهد تا از نظر نتایج دوز با salbutamol و salmeterol هموگلوب دوز را ارزیابی کنیم

5. We conclude this section by demonstrating this equivalence.
[ترجمه ترگمان]ما این بخش را با نشان دادن این تعادل به پایان می بریم
[ترجمه گوگل]ما این بخش را با نشان دادن این همبستگی نتیجه می گیریم

6. At this point the strong equivalence principle supplies a key ingredient to understanding curved space-time.
[ترجمه ترگمان]در این نقطه، اصل معادل قوی یک جز کلیدی برای درک فضا - زمان خمیده را تامین می کند
[ترجمه گوگل]در این مرحله، اصل همبستگی قوی یک عنصر کلیدی برای فهم و فضای زمان منحنی فراهم می کند

7. Application of the strong equivalence principle provides the basis for a definition of parallel transport in curved space time.
[ترجمه ترگمان]کاربرد اصل تعادل قوی مبنایی برای تعریف حمل و نقل موازی در زمان فضایی منحنی ارائه می کند
[ترجمه گوگل]کاربرد اصل همبستگی قوی، مبنایی برای تعریف انتقال موازی در زمان فضای منحنی است

8. Einstein next considered the implications of the equivalence principle for motion in free fall, that is to say motion under gravitational forces alone.
[ترجمه ترگمان]انیشتین بعد مفاهیم اصل تعادل حرکت در سقوط آزاد را در نظر گرفت، یعنی حرکت در نیروی جاذبه به تنهایی
[ترجمه گوگل]اینشتین در ادامه به مفاهیم اصل هم ارز برای حرکت در سقوط آزاد نگاه کرد، یعنی حرکت تنها نیروهای گرانشی

9. The effects of equivalence ratio and volume fraction of oxygen on gas composition, carbon conversion and low heating value of fuel gas were investigated through a series of experiments.
[ترجمه ترگمان]اثرات نسبت تعادل و حجم حجم اکسیژن در ترکیب گاز، تبدیل کربن و مقدار گرمای کم گاز سوخت از طریق یک سری آزمایش ها مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]اثرات نسبت هم ارزی و درصد حجم اکسیژن بر ترکیب گاز، تبدیل کربن و مقدار گرمای کم گاز سوخت توسط یک سری آزمایش ها مورد بررسی قرار گرفت

10. In equivalence of the fund the basic calculating method has simple interest and compound interest law.
[ترجمه ترگمان]در موازنه این صندوق، روش محاسبه پایه، منافع ساده و قانون بهره مرکب دارد
[ترجمه گوگل]در روش همبستگی صندوق، روش محاسبه اساسی دارای منافع ساده و حقوق متقابل است

11. The Relation Between Elevation of Equivalence Relation, Elevation of Distance, Hypertopology, Quotient Topology and Topological Entropy.
[ترجمه ترگمان]رابطه بین ارتفاع عضو از رابطه هم ارزی، ارتفاع از فاصله، Hypertopology، توپولوژی Quotient و Topological آنتروپی
[ترجمه گوگل]رابطه بین افزایش رابطه معادل، افزایش فاصله، هیپرتولوژی، توپولوژی تقریبی و آنتروپی توپولوژیک

12. The text type theory, which is an important breakthrough and a significant complement of the traditional translation "Equivalence Principle", is based on the divisions of text functions.
[ترجمه ترگمان]نظریه نوع متن، که یک پیشرفت مهم و مکمل قابل توجه ترجمه سنتی \"اصل هم ارزی\" است، براساس تقسیمات وظایف متنی است
[ترجمه گوگل]تئوری نوع متن، که یک پیشرفت مهم و مکمل قابل توجهی از ترجمه سنتی «اصل انطباق» است، براساس تقسیمات توابع متن است

13. Type Equivalence and Embedded Interop Types.
[ترجمه ترگمان]انواع هم ارزی و انواع Interop توکار
[ترجمه گوگل]نوع تطابق و انواع Embedoped Interop را تایپ کنید

14. What if you want to compare the actual contents of an object for equivalence?
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید محتوای واقعی یک شی را برای تعادل با هم مقایسه کنید، چه؟
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید مقادیر واقعی یک جسم را برای مقایسه کنید، چه؟

the equivalenc of paper money and coins

تبدیل‌پذیری اسکناس و سکه


پیشنهاد کاربران

همترازی، سنخیت، هم ارزی، همسانی، همگونی/همگنی، تجانس

همترازی


کلمات دیگر: