کلمه جو
صفحه اصلی

allometry


معنی : اندازهگیری رشد موجودات
معانی دیگر : (زیست شناسی - شناخت و اندازه گیری رشد بخشی از ارگانیسم نسبت به تمامیت آن) رشدسنجی، وخش سنجی

انگلیسی به فارسی

اندازه‌گیری رشد موجودات


آلومتریک، اندازهگیری رشد موجودات


انگلیسی به انگلیسی

• (biology) growth of an organ in relation to growth of the whole body; scientific study of relative growth

دیکشنری تخصصی

[آمار] وَردسنجی

مترادف و متضاد

اندازه گیری رشد موجودات (اسم)
allometry

جملات نمونه

1. They illustrate the principle of allometry; that an animal's relative proportions may change as it increases in size.
[ترجمه ترگمان]آن ها اصل allometry را نشان می دهند؛ اینکه نسبت های نسبی یک حیوان ممکن است با افزایش اندازه تغییر کند
[ترجمه گوگل]آنها اصول آلومتری را نشان می دهند؛ که نسبت نسبی حیوانات ممکن است تغییر کند به دلیل افزایش اندازه آن

2. Allometry is the term used to describe the effect of size on bodily proportions and functions(R. M. Alexander197.
[ترجمه ترگمان]allometry اصطلاحی است که برای توصیف تاثیر اندازه بر روی نسبت های جسمی و توابع استفاده می شود م Alexander۱۹۷
[ترجمه گوگل]آلومتریوم اصطلاح مورد استفاده برای توصیف اثر اندازه بر تناسب و توابع بدن است (R M Alexander197

3. In b the slope of each dotted line is less than unity - in each case denoting negative allometry.
[ترجمه ترگمان]در (b)شیب هر خط نقطه چین کم تر از یک واحد است - در هر حالتی که نشانگر allometry منفی است
[ترجمه گوگل]در b، شیب هر خط چپتر کمتر از وحدت است - در هر مورد نشانگر آلومتری منفی است

4. The fiddler crab provides an excellent example of positive allometry.
[ترجمه ترگمان]خرچنگ fiddler نمونه عالی از allometry مثبت را ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]خرچنگ فیدلر نمونه ای عالی از آلومتری مثبت را فراهم می کند

5. Spike length increased exponentially with tiller height in an allometry way, and spike biomass increased linearly with tiller biomass in an isogony way in P. chinampoensis population.
[ترجمه ترگمان]طول اسپایک به صورت نمایی با ارتفاع tiller به روش allometry افزایش یافت و زیست توده به صورت خطی با biomass tiller به روش isogony در P افزایش یافت جمعیت chinampoensis
[ترجمه گوگل]طول سنبله به شکل آلومتریایی با ارتفاع پنجه افزایش یافت و زیست توده سنبله به طور خطی با استفاده از زیست توده پنبه به صورت ایزوگونی در جمعیت P chinampoensis افزایش یافت

6. The estimate model of the tree's volume is shown by allometry method, the CVD model that transforms tree's volume into biomass reduced and its practical model process is explained.
[ترجمه ترگمان]مدل برآورد حجم درخت با روش allometry نشان داده شده است، مدل CVD که حجم درخت را به زیست توده تبدیل می کند و فرآیند مدل عملی آن توضیح داده می شود
[ترجمه گوگل]مدل برآورد حجم درخت با روش Allometry نشان داده شده است، مدل CVD که حجم درخت را به کاهش زیست توده کاهش می دهد و روند مدل عملی آن توضیح داده شده است

7. With the increase of tuft size, the number of different modules was in a linear isogony growth, while their biomass was in an power allometry growth.
[ترجمه ترگمان]با افزایش اندازه ساقه، تعداد ماژول های مختلف در یک رشد isogony خطی بود، در حالی که زیست توده آن ها در یک رشد allometry قدرت بود
[ترجمه گوگل]با افزایش حجم خم، تعداد ماژول های مختلف در رشد ایزوگونی خطی بود، در حالی که زیست توده آنها در رشد آلومتری قدرت بود


کلمات دیگر: