1. deductible coverage
مورد بیمه ی کاهشی (یا کسر کردنی)
2. live coverage
گزارش زنده،گزارش مستقیم
3. their coverage of news is very biased
پوشش خبری آنها دارای جهت گیری شدیدی است.
4. camera coverage
میدان پوشش دوربین
5. extensive television coverage
پوشش تلویزیونی مفصل
6. this insurance policy gives you complete coverage
این بیمه نامه به شما پوشش کامل می دهد.
7. The allegations received widespread media coverage.
[ترجمه ترگمان]این اتهامات پوشش رسانه های گسترده ای را به خود جلب کرده است
[ترجمه گوگل]این اتهامات پوشش گسترده رسانه ای را دریافت کردند
8. The media's coverage of the election has been skewed from the very beginning.
[ترجمه ترگمان]پوشش رسانه ها از انتخابات از همان ابتدا منحرف شده است
[ترجمه گوگل]پوشش رسانه ای از انتخابات از همان ابتدا از بین رفته است
9. There's been massive television coverage of the World Cup.
[ترجمه ترگمان]پوشش تلویزیونی زیادی از جام جهانی وجود داشته است
[ترجمه گوگل]پوشش تلویزیونی گسترده ای از جام جهانی وجود دارد
10. There's little coverage of foreign news in the newspaper.
[ترجمه ترگمان]پوشش خبری کمی از خبره ای خارجی در روزنامه وجود دارد
[ترجمه گوگل]پوشش خبری کمی از اخبار خارجی در روزنامه وجود دارد
11. The band has received good press coverage .
[ترجمه ترگمان]گروه پوشش خبری خوبی دریافت کرده است
[ترجمه گوگل]این گروه پوشش خبری خوبی را دریافت کرده است
12. The radio and newspapers gave the trial wide coverage.
[ترجمه ترگمان]رادیو و روزنامه ها پوشش گسترده ای را به دادگاه دادند
[ترجمه گوگل]رادیو و روزنامه ها پوشش محکمه را پوشش دادند
13. Immunization coverage against fatal diseases has increased to 99% in some countries.
[ترجمه ترگمان]پوشش بیمه ای در برابر بیماری های مرگبار به ۹۹ درصد در برخی کشورها افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]پوشش ایمن سازی در برابر بیماری های کشنده در برخی کشورها به 99 درصد افزایش یافته است
14. The book gives good, general coverage of the subject.
[ترجمه ترگمان]این کتاب پوشش خوبی از سوژه می دهد
[ترجمه گوگل]این کتاب پوشش جامعی از موضوع را خوب می کند
15. I was disappointed to see the lack of coverage afforded to this event.
[ترجمه ترگمان]از دیدن عدم پوشش خبری که در این رویداد به دست آمد ناامید شدم
[ترجمه گوگل]من ناامید شدم که کمبود پوشش برای این رویداد را ببینم
16. The Olympics receive extensive television coverage.
[ترجمه ترگمان]این المپیک پوشش تلویزیونی گسترده ای دریافت می کند
[ترجمه گوگل]المپیک پوشش تلویزیونی گسترده ای دریافت می کند