1. However, the admissibility of such evidence was questioned when the Crown cross-questioned Professor Macleod, an expert witness for the trustees.
[ترجمه ترگمان]با این حال، هنگامی که پروفسور مک Macleod، یکی از شاهدان عینی هیات متولیان مورد پرسش قرار گرفت، admissibility از چنین مدارکی را مورد پرسش قرار دادند
[ترجمه گوگل]با این حال، پذیرش چنین شواهدی در زمانی که پروفسور Macleod متقاضی متقابل متهم شد، متهم شد
2. Fears about the admissibility of electronic invoices as evidence in court proceedings have held back some factors.
[ترجمه ترگمان]ترس از وجود فاکتورهای الکترونیکی به عنوان مدرک در جریان دادرسی دادگاه برخی از عوامل را پشت سر گذاشته است
[ترجمه گوگل]ترس در مورد پذیرش صورتحساب الکترونیکی به عنوان مدرک در دادرسی، بعضی عوامل را رد کرده است
3. Rules have developed restricting the admissibility of evidence other than the written words of the contract.
[ترجمه ترگمان]قواعد، محدود کردن شواهد به غیر از کلمات مکتوب قرارداد را توسعه داده اند
[ترجمه گوگل]قوانین محدودیت پذیری شواهد غیر از کلمات نوشته شده در قرارداد را محدود کرده اند
4. There were many controversies over the issues of admissibility in the international court of justice.
[ترجمه ترگمان]بحث های زیادی در مورد مسائل of در دادگاه بین المللی دادگستری انجام شد
[ترجمه گوگل]اختلافات زیادی در مورد مسائل مربوط به پذیرش در دادگاه بین المللی وجود داشت
5. Admissibility of linear predictionlinear model with linear equality constraint under quadratic loss function are investigated.
[ترجمه ترگمان]Admissibility مدل predictionlinear خطی با محدودیت برابری خطی تحت تابع زیان درجه دوم مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]پذیرش مدل پیش بینی خطی خطی با محدودیت خطی خطی تحت تابع کاهش تلفات بررسی شده است
6. The focus of the attacks on admissibility have changed over time.
[ترجمه ترگمان]تمرکز حملات به admissibility در طول زمان تغییر کرده است
[ترجمه گوگل]تمرکز حملات بر پذیرش در طول زمان تغییر کرده است
7. In most cases, questions of admissibility are governed by evidence rules.
[ترجمه ترگمان]در اغلب موارد، سوالات مربوط به admissibility توسط قوانین شواهد اداره می شوند
[ترجمه گوگل]در بیشتر موارد، سوالات مربوط به پذیرش بر اساس قوانین شواهد حاکم است
8. Rule 70 which concerns admissibility, it is stated.
[ترجمه ترگمان]قانون ۷۰ که مربوط به admissibility است، بیان می شود
[ترجمه گوگل]قانون 70 که مربوط به پذیرش است، بیان شده است
9. The chapter four: the rule of admissibility and the reform of civil procedure in China.
[ترجمه ترگمان]فصل چهارم: قانون admissibility و اصلاح رویه مدنی در چین
[ترجمه گوگل]فصل چهارم: حاکمیت پذیرش و اصلاح روش مدنی در چین
10. Chapter one: the basic problem of admissibility in common law.
[ترجمه ترگمان]فصل یک: مشکل اصلی of در قانون مشترک
[ترجمه گوگل]فصل اول: مشکل اصلی پذیرش در قانون مشترک
11. Specially, we discuss the U - admissibility of several MRE estimators under different loss functions.
[ترجمه ترگمان]به طور ویژه، ما در مورد U - admissibility از چند برآورد کننده های MRE تحت توابع تلفات مختلف بحث و گفتگو می کنیم
[ترجمه گوگل]به طور خاص، ما در مورد U - پذیرش چندین برآوردگر MRE در توابع مختلف از دست دادن بحث می کنیم
12. The admissibility of functions is regulated by continuity requirements and boundary conditions.
[ترجمه ترگمان]The توابع با الزامات پیوستگی و شرایط مرزی تنظیم می شوند
[ترجمه گوگل]پذیرش توابع با شرایط مداوم و شرایط مرزی تنظیم می شود
13. The cournts have limited its admissibility in 16 cases, generally because of statistical questions.
[ترجمه ترگمان]The به دلیل پرسش های آماری، admissibility را در ۱۶ مورد محدود کرده اند
[ترجمه گوگل]مجرمان در 16 مورد، پذیرش آن را محدود کرده اند، که عموما به دلیل سوالات آماری است
14. I can rule on the admissibility of aliens.
[ترجمه ترگمان]من می تونم به the فضایی ها حکومت کنم
[ترجمه گوگل]من می توانم در مورد پذیرش بیگانگان حکومت کنم
15. The second is regulations of admissibility.
[ترجمه ترگمان]دومی، مقررات of است
[ترجمه گوگل]دومین مقررات قابل پذیرش است