چرخه، سیکل، دوره، دور، چرخ، دوره گردش، یک سری داستان درباره یک موضوع، چرخه زدن، سوار دوچرخه شدن
cycles
انگلیسی به فارسی
دیکشنری تخصصی
[آمار] چرخه ها
جملات نمونه
1. one thousand cycles per minute
هزا دور در دقیقه
پیشنهاد کاربران
ادوار
کلمات دیگر:
چرخه، سیکل، دوره، دور، چرخ، دوره گردش، یک سری داستان درباره یک موضوع، چرخه زدن، سوار دوچرخه شدن