کلمه جو
صفحه اصلی

long position

انگلیسی به انگلیسی

• (finance) purchaser's holdings of a security or commodity; act of owning options

جملات نمونه

1. Net long positions include holdings in the futures, forward and when-issued markets for Treasury securities being offered.
[ترجمه ترگمان]موقعیت های خالص خالص شامل موجودی در آینده، رو به جلو و زمانی است که بازارهای صادر شده برای اسناد خزانه داری عرضه می شوند
[ترجمه گوگل]مواضع بلندمدت خالص شامل سهام در معاملات آتی، پیش فروش و زمانی که صادر می شود، برای اوراق بهادار خزانه داری ارائه می شود

2. The value of the dollar's net long position fell to $ 8billion as of July according to CFTC and Reuters data. In June, net long dollar positions hit above $23 billion.
[ترجمه ترگمان]براساس آمار CFTC و رویترز، ارزش خالص این دلار تا ۸ ژوئیه به ۸ میلیارد دلار کاهش یافته است در ماه ژوئن، مواضع خالص دلار به بیش از ۲۳ میلیارد دلار رسید
[ترجمه گوگل]با توجه به اطلاعات CFTC و رویترز، ارزش روزانه خالص دلار به 8 میلیارد دلار در ماه جولای کاهش یافت در ماه ژوئن، موقعیتهای خالص بلند مدت دلار بالغ بر 23 میلیارد دلار بود

3. What does the mole with each long position on the face represent respectively? Should the mole on nose go with lachrymal mole?
[ترجمه ترگمان]خال با هر موقعیت بلند بر روی صورت به ترتیب نشان داده می شود؟ اگر خال بر روی بینی با خال lachrymal باشد؟
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که مول با هر موقعیت طولانی روی صورت نشان می دهد؟ آیا مول در بینی با مایع لاچرالما می شود؟

4. Losing on a long position reduces one's risk exposure, while losing position increases it.
[ترجمه ترگمان]از دست دادن در یک موقعیت طولانی، خطر را کاهش می دهد، در حالی که از دست دادن موقعیت آن را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]از دست دادن در موقعیت طولانی، خطر ابتلا به آن را کاهش می دهد، در حالی که موقعیت از دست رفته آن را افزایش می دهد

5. Entering the market with a long position.
[ترجمه ترگمان]وارد بازار شد و با وضع بلندی وارد بازار شد
[ترجمه گوگل]ورود به بازار با موقعیت طولانی

6. To that end investors have long position clear, gold down oppression.
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران برای رسیدن به این هدف دارای موضع بلندی نسبت به ظلم و ستم هستند
[ترجمه گوگل]به این ترتیب سرمایه گذاران موضع بلند مدت خود را نشان می دهند، ظلم طلا

7. Your optimal bullish scenario for establishing a long position would be to see a series of increasingly steeper Trendlines, drawn on three of more points, combined with rising open interest.
[ترجمه ترگمان]سناریوی بهینه نهایی شما برای ایجاد یک موقعیت طولانی، دیدن مجموعه ای از trendlines تندتر است که در سه نقطه دیگر کشیده شده و با افزایش سود باز ترکیب می شوند
[ترجمه گوگل]سناریوی بهینه ای برای صعود برای ایجاد یک موقعیت طولانی، می تواند یک سری Trendlines هایی را که به طور روزافزونی در حال افزایش است، به ترتیب در سه نقطه بیشتر همراه با افزایش علاقه باز مشاهده کنند

8. Peso bears could therefore push against the exchange rate only by liquidating their long positions.
[ترجمه ترگمان]بنابراین خرس ها می توانند تنها با از بین بردن جایگاه بلند خود به نرخ مبادله فشار بیاورند
[ترجمه گوگل]بنابراین، خرس های خاردار می توانند علی رغم نرخ ارز، تنها با انحلال مواضع بلند خود

9. This put a floor under the price that the brokers would obtain on liquidating their long positions.
[ترجمه ترگمان]این کار باعث شد که زمین زیر بهایی که دلالان برای از بین بردن موقعیت طولانی خود به دست می آورند، قرار گیرد
[ترجمه گوگل]این طبقه زیر قیمت است که کارگزاران در از بین بردن موقعیت های بلند خود را به دست آوردند

10. China, meanwhile, toppled the US from its decades - long position as the world's largest auto market.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، چین آمریکا را از موقعیت چند دهه خود به عنوان بزرگ ترین بازار خودرو در جهان سرنگون کرد
[ترجمه گوگل]در عین حال چین از دهه های اخیر ایالات متحده را نابود کرده است - موقعیت بلند مدت آن به عنوان بزرگترین بازار خودرو در جهان است

11. Parties who have bought a futures contract are said to have taken a long position.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که احزابی که قراردادهای آتی را خریداری کرده اند، موضع بلندی گرفته اند
[ترجمه گوگل]گفته می شود که طرفین که یک قرارداد آتی را خریداری کرده اند، موضعی بلند گرفته اند

پیشنهاد کاربران

موقعیت خرید در ابزار مشتقه مالی

موضع معاملاتی خرید

long position ( اقتصاد )
واژه مصوب: بیش خرید
تعریف: وضعیتی که در آن معامله گر مقادیری از کالا یا دارایی های مالی را خریداری می کند و نزد خود نگه می دارد


کلمات دیگر: