1. The rocket lifted off from its launching pad.
[ترجمه ترگمان]راکت از سکوی پرتاب جدا شد
[ترجمه گوگل]موشک از پد راه اندازش خارج شد
2. Ellington's band was a launching pad for many gifted jazz musicians.
[ترجمه ترگمان]گروه Ellington یک سکوی پرتاب برای بسیاری از نوازندگان موسیقی جاز بود
[ترجمه گوگل]گروه Ellington یک پلیر راه اندازی برای بسیاری از نوازندگان موسیقی جاز بود
3. The spaceship will lift off from the launching pad at 7 a. m.
[ترجمه ترگمان]سفینه فضایی سفینه فضایی در ساعت ۷ صبح از سکوی پرتاب جدا خواهد شد متر
[ترجمه گوگل]سفینه فضایی از پد راهاندازی در 7 دسامبر بلند خواهد شد متر
4. Designers' Saturday has traditionally been used as a launching pad for designs and this year is no exception.
[ترجمه ترگمان]طراحان روز شنبه به طور سنتی به عنوان یک سکوی پرتاب برای طراحی مورد استفاده قرار می گیرند و در این سال هیچ استثنایی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]شنبه طراحان به طور سنتی به عنوان یک پلت فرم پرتاب برای طرح ها مورد استفاده قرار گرفته است و در این سال نیز هیچ استثنائی وجود ندارد
5. The traditional launching pad for new model media events are remote, vacation-oriented resorts with ample space, uncrowded roads and few distractions.
[ترجمه ترگمان]سکوی پرتاب سنتی برای رویداده ای رسانه ای مدل جدید، مکان هایی از راه دور، تعطیلات محور با فضای کافی، جاده های فرعی و چند حواس پرتی است
[ترجمه گوگل]پلت فرم راه اندازی سنتی برای رویدادهای رسانه های جدید مدل، استراحتگاه های دور افتاده، تعطیلات با فضای فراوان، جاده های پر جمعیت و حواس پرتی است
6. It was the launching pad for a media career that has made her one of the highest-paid people on British TV.
[ترجمه ترگمان]این سکوی پرتاب برای یک حرفه رسانه ای بود که او را یکی از گران ترین افراد تلویزیون بریتانیا کرده بود
[ترجمه گوگل]این پلت فرم راه اندازی یک حرفه ای رسانه ای بود که او را یکی از افرادی که بیشترین حقوق را در تلویزیون بریتانیا داشتند، ساخته است
7. The rocket lifted off from the launching pad.
[ترجمه ترگمان]راکت از سکوی پرتاب بلند شد
[ترجمه گوگل]موشک از پد پرتاب خارج شد
8. Such excerpts are important because they provide a highly visible launching pad.
[ترجمه ترگمان]چنین گزیده مهمی از این جهت مهم هستند که یک یادداشت راه اندازی بسیار مشهود را ارایه می دهند
[ترجمه گوگل]گزیده ای از اینها مهم است زیرا آنها یک پد پرتاب بسیار قابل توجهی را ارائه می دهند
9. The Ares I-X rocket is poised to launch on a suborbital test flight on Oct. 27 and rolled out to its launching pad earlier this week.
[ترجمه ترگمان]موشک Ares I - ایکس در روز ۲۷ اکتبر آماده پرتاب یک هواپیمای آزمایشی suborbital است و در اوایل این هفته به سکوی پرتاب آن رسید
[ترجمه گوگل]موشک Ares I-X آماده است تا در روز 27 اکتبر پرواز خود را بر روی تست Suborbital انجام دهد و در اوایل این هفته به پلت فرم پرتاب آن برسد
10. Late Monday afternoon, reading the obscure and intricate markings, they identified a launching pad.
[ترجمه ترگمان]اواخر روز دوشنبه بعد از ظهر، با خواندن علامت های مبهم و پیچیده، یک سکوی پرتاب را شناسایی کردند
[ترجمه گوگل]دوشنبه بعدازظهر بعد از ظهر، خواندن نشانه های مبهم و پیچیده، آنها یک پد پرتاب را شناسایی کردند
11. Could this mountain metropolis be the third stop and final launching pad of the ascendency of a major civilizational power?
[ترجمه ترگمان]آیا این کلان شهر کوهستانی می توانست سومین توقف و آخرین سکوی راه اندازی سلطه یک قدرت تمدنی مهم باشد؟
[ترجمه گوگل]آیا می توان این کلان شهر کوهستان سومین توقف و راه اندازی نهایی از قدمت قدرت اصلی تمدن بود؟
12. To launch a rocket is to send it up from its launching pad.
[ترجمه ترگمان]پرتاب راکت این است که آن را از محل پرتاب خود ارسال کند
[ترجمه گوگل]برای راه اندازی یک موشک، آن را از پد راهاندازی آن ارسال کنید
13. Our purpose is clear: By preventing the Taliban from reestablishing a stranglehold over the Afghan people, we will deny al Qaeda the safe haven that served as a launching pad for 9/
[ترجمه ترگمان]هدف ما واضح است: با جلوگیری از تضعیف طالبان از خفقان به مردم افغانستان، القاعده پناه گاه امن القاعده را که به عنوان یک سکوی پرتاب برای ۹ \/ ۲ عمل می کرد، انکار خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]هدف ما روشن است: با جلوگیری از طالبان از بازگرداندن غرق شدن در میان مردم افغانستان، ما القاعده پناهگاه را که به عنوان یک راه انداز راه اندازی برای 9 /
14. Iran state television showed the missile being fired from a launching pad in a desert region.
[ترجمه ترگمان]تلویزیون دولتی ایران نشان داد که این موشک از یک سکوی پرتاب در منطقه بیابانی ساخته شده است
[ترجمه گوگل]تلویزیون دولتی ایران نشان داد که موشک از یک پد پرتاب در یک منطقه بیابان اخراج می شود