1. The programme has made the U. S. a laughingstock .
[ترجمه ترگمان]این برنامه U را ساخته است اس مایه خنده
[ترجمه گوگل]برنامه U S یک خنده دار را ساخته است
2. His constant blunders made him the laughing-stock of the whole class.
[ترجمه ترگمان]اشتباه ات همیشگی او باعث می شد که همه whole همه کلاس را مسخره کنند
[ترجمه گوگل]اشتباهات مداوم او باعث خندیدن کل طبقه شد
3. The truth must never get out. If it did she would be a laughing-stock.
[ترجمه ترگمان]حقیقت هرگز نباید از آن خارج شود اگر این کار را می کرد، می خندید
[ترجمه گوگل]حقیقت هرگز نباید فراموش شود اگر این کار را می کرد، می خندید
4. If a newspaper commissioned a political poll based on the opinion of a single person it would immediately become a laughing-stock.
[ترجمه ترگمان]اگر یک روزنامه نظر سنجی سیاسی را براساس نظر یک نفر تشکیل دهد، بلافاصله تبدیل به یک سهام خنده آور خواهد شد
[ترجمه گوگل]اگر یک روزنامه یک نظرسنجی سیاسی را بر اساس نظر فردی انجام دهد، فورا تبدیل به یک خنده خواهد شد
5. His silly behaviour made him a laughingstock of the office.
[ترجمه ترگمان]رفتار احمقانه او مایه خنده و مایه خنده او شده بود
[ترجمه گوگل]رفتار احمقانه او باعث خنده اش از دفتر شد
6. He made himself the laughingstock of the neighborhood.
[ترجمه ترگمان]مایه خنده این محله شده بود
[ترجمه گوگل]او خود را خندیدن از محله می سازد
7. I have become a laughingstock to all my people, Their mocking song all the day.
[ترجمه ترگمان]من مایه خنده مردم خودم و آهنگ mocking تمام روز می شوم
[ترجمه گوگل]من تبدیل به یک خنده به تمام مردم من، آهنگ خندان خود را در تمام طول روز
8. They only know to make laughingstock.
[ترجمه ترگمان] اونا فقط میدونن که مایه خنده مردم بشن
[ترجمه گوگل]آنها فقط می دانند که خندیدن
9. The scandal has made us the laughingstock of the country.
[ترجمه ترگمان]این رسوایی مایه خنده کشور شده است
[ترجمه گوگل]رسوایی ما را خندهدار کشور ساخته است
10. Once a league laughingstock, nobody even much as smirks at the Hornets anymore.
[ترجمه ترگمان]یک بار دیگر مایه خنده مردم می شود، هیچ کس حتی به اندازه پوزخند به the پوزخند نمی زند
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک لیگ خنده دار، هیچکس حتی بیشتر در Hornets سوزانده نمی شود
11. It has become the laughingstock of the town.
[ترجمه ترگمان]مایه خنده مردم شهر شده است
[ترجمه گوگل]این شهر خنده دار است
12. He made himself the laughingstock of the town.
[ترجمه ترگمان]مایه خنده شهر شد
[ترجمه گوگل]او خود را خندهدار از شهر ساخته است
13. I became the laughingstock of all my people; they mock me in song all day long.
[ترجمه ترگمان]مایه خنده مردم شدم و تمام روز مرا مسخره کردند
[ترجمه گوگل]من تبدیل به خنده تمام قوم من شدم؛ آنها در تمام طول روز به من خیره می شوند
14. This made him the laughingstock of the whole school.
[ترجمه ترگمان]مایه خنده همه مدرسه شد
[ترجمه گوگل]این باعث شد که او از همه مدارس خسته شود