1. The government had the power to legislate by emergency decree independently of Parliament.
[ترجمه ترگمان]دولت قدرت قانونگذاری را به طور مستقل از پارلمان داشت
[ترجمه گوگل]حکومت قدرت مجازات را به طور مستقل از مجلس به تصویب رسانید
2. Only Parliament has the power to legislate on constitutional matters.
[ترجمه ترگمان]تنها پارلمان قدرت قانون گذاری در مورد مسائل قانون اساسی را دارد
[ترجمه گوگل]تنها مجلس قدرت را برای تصویب قانون اساسی دارد
3. It is the jobof Parliament to legislate.
[ترجمه ترگمان]این مجلس شورای قانونگذاری است که قانون گذاری می کند
[ترجمه گوگل]این پارلمان مجلس قانونگذاری است
4. You cannot legislate to change attitudes.
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید برای تغییر طرز رفتار خود قانون گذاری کنید
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید قانون را تغییر دهید
5. They promised to legislate to protect people's right to privacy.
[ترجمه ترگمان]آن ها قول دادند که قانون گذاری کنند تا از حق مردم برای حفظ حریم خصوصی محافظت کنند
[ترجمه گوگل]آنها وعده داده اند که قانون را برای محافظت از حق مردم به حریم خصوصی حفظ کنند
6. We must legislate for equal pay.
[ترجمه ترگمان]ما باید برای پرداخت برابر قانون وضع کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید برای پرداخت مساوی حقوق بگیریم
7. It's impossible to legislate for every contingency.
[ترجمه ترگمان]برای هر احتمالی قانون گذاری کردن غیر ممکن است
[ترجمه گوگل]برای هر موقعیت احتمالی غیرممکن است
8. They promised to legislate against cigarette advertising.
[ترجمه ترگمان]آن ها قول دادند که علیه تبلیغات سیگار قانون گذاری کنند
[ترجمه گوگل]آنها قول دادند که در برابر تبلیغات سیگنال قانونگذاری کنند
9. Parliament may legislate on any matter of penal law.
[ترجمه ترگمان]پارلمان ممکن است در هر مورد از قانون کیفری قانون گذاری کند
[ترجمه گوگل]پارلمان میتواند در هر موردی از قانون کیفری قانونگذاری کند
10. You can't legislate against bad luck!
[ترجمه ترگمان]تو نمیتونی بر ضد بخت بد قانون گذاری کنی!
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید در مقابل بد شانسی قانونگذاری کنید
11. They tried to legislate for every possibility when they were thinking of the picnic.
[ترجمه ترگمان]ان ها سعی کردند برای هر احتمالی که فکر می کردند به گردش بروند، قانون گذاری کنند
[ترجمه گوگل]آنها سعی کردند هر زمان که فکر میکردند از پیک نیک استفاده کنند، قانونگذاری می کردند
12. We must legislate to control these drugs.
[ترجمه ترگمان]ما باید برای کنترل این داروها قانون وضع کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید قانونگذاری کنیم تا این داروها را کنترل کنیم
13. The government has promised to legislate against discrimination.
[ترجمه ترگمان]دولت وعده وضع قانون گذاری علیه تبعیض را داده است
[ترجمه گوگل]دولت وعده داده است که علیه تبعیض قانونگذاری کند
14. You can't legislate for bad luck.
[ترجمه ترگمان]تو نمی تونی برای خوش شانسی قانون گذاری کنی
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید برای بدبختی قانونگذاری کنید
15. The government has been urged to legislate against discrimination in the workplace.
[ترجمه ترگمان]دولت به قانون گذاری در برابر تبعیض در محل کار ترغیب شده است
[ترجمه گوگل]دولت از قوانین علیه تبعیض در محل کار درخواست شده است