معنی : بومی، هم میهن، ملوان نا ازموده، اهل خشکی
معانی دیگر : هموطن، هم ولایت، اهل خشکی در مقابل دریانورد، ملوان ساده که هنوز درجه ای نگرفته، کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
ملوان نا ازموده، اهل خشکی (در مقابل دریانورد)،بومی، هم میهن، ملوان ساده که هنوز درجه ای نگرفته، کسی که زندگی وشغلش در خشکی است
زمین لرزه، ملوان نا ازموده، هم میهن، اهل خشکی، بومی، ملوان سادهکه هنوز درجهای نگرفته، کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است