1. From an unmarked ketch the authorities watched him feeding scraps of metal from the car-deck to the seagulls which exploded.
[ترجمه ترگمان]از یک ketch نامعلوم، مقامات او را دیدند که تکه های فلز را از روی عرشه به مرغان دریایی که منفجر شدند، تماشا کردند
[ترجمه گوگل]مقامات از یک کتچ نامرئی تماشا می کردند که او را در حال سوختن فلزات از عرشه اتومبیل به جوجه هایی که منفجر شده بودند، می زدند
2. In his thirty-two-foot ketch, Nuria, he set out from the small harbour under the shoulder of his Hebridean island.
[ترجمه ترگمان]در سی و دو متری او، از لنگرگاه کوچک زیر شانه جزیره Hebridean بیرون آمد
[ترجمه گوگل]در کتش سی و دو پا، نوریا، او را از بندر کوچک زیر شانه جزیره ایبرید خود گذاشت
3. She's a beauty; a forty-foot ketch built of mahogany on oak.
[ترجمه ترگمان]او یک جور زیبایی است، یک سرباز چهل ساله از چوب ماهون درست ساخته شده است
[ترجمه گوگل]او زیبایی است یک کتیبه چهل و پنجم ساخته شده از چوب ماهون در بلوط
4. A ketch therefore uses three primary sails: the mainsail and head sail, as on a sloop, plus the mizzen sail aft.
[ترجمه ترگمان]پس از آن پس از سه بادبان، بادبان بزرگ بادبان بزرگ بادبان بزرگ بادبان بزرگ بادبان بادبان کشتی را به همراه بادبان دکل کشتی به کشتی می راند
[ترجمه گوگل]از این رو یک کتچ از سه بادبزن اصلی استفاده می کند: کشتی اصلی و بادبان سر، به عنوان یک سیلو، و همچنین بطری دریایی میتسون
5. If a ketch had larger sails than an equivalent sloop, it would heel more (making sailing less efficient) and be more likely to capsize.
[ترجمه ترگمان]اگر یک قایق ketch بیشتر از یک کشتی معادل کشتی داشته باشد، احتمال واژگون شدن قایق بیشتر خواهد بود و احتمال واژگون شدن آن بیشتر خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر یک کچ دارای بادبانهای بزرگتر از یک سیلور معادل باشد، بیشتر پشته خواهد شد (باعث کاهش کارآیی قایقرانی شود) و بیشتر احتمال دارد که آن را فرو ببرید
6. Aside from this technical difference, the yawl and ketch rigs are similar and have similar advantages and disadvantages.
[ترجمه ترگمان]گذشته از این تفاوت فنی، دکل های yawl و ketch نیز مشابه و دارای مزایا و معایبی مشابه هستند
[ترجمه گوگل]به غیر از این اختلاف فنی، سکوهای یوال و کچ هم مشابه هستند و دارای مزایا و معایب مشابه هستند
7. A ketch is a common rig for cruising sailboats.
[ترجمه ترگمان]یه دستگیری برای قایق بادی یه حیوون معمولی برای گشت و گذار بوده
[ترجمه گوگل]یک کتچ یک وسیله معمولی برای کروز sailboats است
8. In all, a ketch carries about the same total square footage of sail area as a sloop of the equivalent size.
[ترجمه ترگمان]در کل، a در مورد تعداد کل مربع مساحت کشتی به عنوان یک کشتی با اندازه معادل وجود دارد
[ترجمه گوگل]در کل، یک کتچ در حدود یک مربع کلی مربع از منطقه بادبادک را به عنوان یک سلف معادل آن حمل می کند
9. With ketch bp or mayonnaise? With ketchup, eplease.
[ترجمه ترگمان]با فشار روانی یا مایونز؟ TGMN_DOT\" با سس کچاپ، \" eplease
[ترجمه گوگل]با کچ BP یا سس مایونز؟ با سس کچاپ، ممنون
10. While a ketch offers these advantages to cruisers, they may also be more expensive because of the added mast and sail.
[ترجمه ترگمان]در حالی که a این مزایا را به ماشین های پلیس می دهد، ممکن است به خاطر دکل و بادبان افزوده گران تر باشند
[ترجمه گوگل]در حالی که کتچ این مزایا را برای cruisers ارائه می دهد، ممکن است به دلیل اضافه شدن مشت و بادبان نیز گران تر باشد
11. The primary advantages of a ketch are that each of the sails is usually somewhat smaller than on a sloop of equivalent size, making sail handling easier.
[ترجمه ترگمان]مزایای اولیه a این است که هر یک از بادبان ها به قدری کوچک تر از کشتی با اندازه مساوی بوده و بادبان را راحت تر هدایت می کنند
[ترجمه گوگل]مزایای اولیه یک کتش این است که هر یک از بادبانها معمولا تا حدی کوچکتر از یک سولوپ از اندازه معادل است که باعث می شود آسان تر شود
12. Unlike in a ketch or yawl, the forward mast is smaller than the aft mast (or sometimes the same size).
[ترجمه ترگمان]برخلاف a یا yawl، تیرک جلو از دکل بزرگ کوچک تر است (یا بعضی اوقات همان اندازه)
[ترجمه گوگل]بر خلاف یک کتش یا یوال، مشت رو به جلو از مامان پشتی (یا گاهی اوقات همان اندازه) کوچکتر است
13. You listen to his gruff voice giving orders to his crew as they row him out to his ketch.
[ترجمه ترگمان]شما به صدای خشن و خشن او گوش می دهید و به جاشو ان خود دستور می دهند که او را از بازداشت بیرون بیاورند
[ترجمه گوگل]شما به صدای روحش گوش می دهید و به او دستور می دهید که او را به کتش برساند
14. "The disease can also cause grotesque lumps under the skin," Ketch said.
[ترجمه ترگمان]Ketch گفت: \" این بیماری همچنین می تواند موجب lumps grotesque در زیر پوست شود \"
[ترجمه گوگل]کچ گفت: 'این بیماری همچنین می تواند توده های قهوه ای زیر پوست ایجاد کند '
15. This means that the mainsail and head sail of a ketch are generally smaller than on a sloop, but the mizzen sail roughly makes up the difference.
[ترجمه ترگمان]این بدان معناست که بادبان بادبان و بادبان معمولا کوچک تر از یک کشتی است، اما کشتی بادبانی به تندی تغییر می کند
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که قایق اصلی و سر سیلندر کتچ معمولا کوچکتر از یک سلوپ است، اما بمباران میتس تقریبا این اختلاف را تشکیل می دهد