کلمه جو
صفحه اصلی

knight


معنی : نجیب زاده، سلحشور، دلاور، شوالیه، قهرمان
معانی دیگر : (در قرون وسطی) سلحشور ملازم پادشاه یا فئودال ارشد، مستاجر زمین کشاورزی به شرط خدمت نظامی، اشرافی که پس از گذراندن دروان نوچگی به مقام سلحشوری ارتقا می یافت و سوگند وفاداری و جوانمردی و ضعیف نوازی می خورد، تهمتن، شهسوار، (انگلیس: مقام افتخاری غیرموروثی که از بارونت پایین تر است و به شخص حق استفاده از عنوان sir را می دهد) نایت، (شعر قدیم) ملازم و جان سپار بانوی اشرافی، پیرو جان در کف، هوادار سرسخت، (شطرنج) اسب، بمقام سلحشوری ودلاوری ترفیع دادن

انگلیسی به فارسی

(در قرون وسطی) سلحشور ملازم پادشاه یا فئودال ارشد، مستاجر زمین کشاورزی به شرط خدمت نظامی، اشرافی که پس از گذراندن دروان نوچگی به مقام سلحشوری ارتقا می‌یافت و سوگند وفاداری و جوانمردی و ضعیف نوازی می‌خورد، شوالیه، سلحشور، تهمتن، شهسوار


(شطرنج) اسب


شوالیه، قهرمان، دلاور، سلحشور، نجیب زاده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: in medieval times, a warrior on horseback, esp. one who had served an apprenticeship and followed a strict code of conduct.
مشابه: cavalier

(2) تعریف: a man given an honorary, nonhereditary rank by a sovereign for merit or service, that rank being next below a baronet.

(3) تعریف: a member of a men's organization that calls its members knights.

(4) تعریف: a chess piece in the shape of a horse's head.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: knights, knighting, knighted
• : تعریف: to confer the title of knight on.

• medieval warrior; man who holds an honorary nonhereditary rank; chess piece shaped like a horse's head
make a man a knight, give a man an honorary nonhereditary rank (in britain and other countries)
in medieval times, a knight was a man of noble birth, who served his lord in battle.
in modern times, a knight is a man who has been given a knighthood.
in chess, a knight is a piece shaped like a horse's head.
if a man is knighted, he is given a knighthood.

مترادف و متضاد

نجیب زاده (اسم)
aristocrat, nobleman, magnate, chevalier, patrician, wellborn, bashaw, blue-blooded, knight

سلحشور (اسم)
warrior, champion, knight, gladiator

دلاور (اسم)
warrior, hero, knight

شوالیه (اسم)
cavalier, knight

قهرمان (اسم)
champion, hero, champ, knight, victor, world beater

جملات نمونه

1. a belted knight
اشرافی ممتاز،اشرافی حمایل بند

2. a gentle knight
سلحشور با اصل و نسب

3. a white knight
سلحشور سفید زره

4. traditions of knight errantry
سنت های دلیران عیار

5. the king himself dubbed him a knight
پادشاه شخصا به او عنوان اشرافی اعطا کرد.

6. The knight spurred on to the castle.
[ترجمه ترگمان]شوالیه به طرف قلعه شتافت
[ترجمه گوگل]شوالیه به قلعه حمله کرد

7. He hopes to be made a knight for his work at the Bank of England.
[ترجمه ترگمان]او امیدوار است که برای کارش در بانک انگلستان شوالیه شود
[ترجمه گوگل]او امیدوار است که برای کار خود در بانک انگلستان یک شوالیه باشد

8. The king dubbed Tom a knight.
[ترجمه ترگمان]پادشاه به تام یک شوالیه لقب داده بود
[ترجمه گوگل]پادشاه تام یک شوالیه را نام برد

9. The knight tilted at his opponent.
[ترجمه ترگمان]شوالیه به طرف حریف خم شد
[ترجمه گوگل]شوالیه به حریفش کج شده

10. She's still waiting for a knight in shining armour to come and rescue her.
[ترجمه ترگمان]او هنوز منتظر یک شوالیه با زره درخشان است که برای نجات او بیاید و او را نجات دهد
[ترجمه گوگل]او هنوز در انتظار یک شوالیه در زرهی درخشان برای آمدن و نجات او است

11. Here, from a window, did Guinevere espy a knight standing in a woodman's cart.
[ترجمه ترگمان]در اینجا نیز از پنجره یک شوالیه را دیده بود که در گاری woodman ایستاده بود
[ترجمه گوگل]در اینجا، از یک پنجره، Guinevere ESPY یک شوالیه در یک سبد خرید چوب دستی ایستاده بود

12. Mr Knight cannot be here, so his wife will accept the prize on his behalf.
[ترجمه ترگمان]آقای نایت نمی تواند اینجا باشد، بنابراین همسرش جایزه را از طرف او می پذیرد
[ترجمه گوگل]آقای نایت نمی تواند اینجا باشد، پس همسرش جایزه خود را می پذیرد

13. The knight killed everyone who came within the sweep of his sword.
[ترجمه ترگمان]شوالیه هر کسی را که در جستجوی شمشیرش بود کشته بود
[ترجمه گوگل]شوالیه همه کسانی را که در شمشیر شمشیر خود قرار داشت کشته اند

14. This collection of essays is edited by Ellen Knight.
[ترجمه ترگمان]این مجموعه از مقالات توسط الن نایت ویرایش شده است
[ترجمه گوگل]این مجموعه ای از مقالات توسط الن نایت ویرایش شده است

پیشنهاد کاربران

شوالیه

صاحب عنوان

شوالیه
در شطرنج اسب

۱. شوالیه
۲. اسب ( در شطرنج )
۳. شوالیه کردن ( درجه ی شوالیه را به کسی دادن )

شوالیه در گذشته به سربازلنی گفتع میشد که مهارت بالایی در مبارزه داشتند و سولر بر اسب به همراه زره های پولادینشون در میدان نبرد حاضر میشدند. این افراد رده اجتماعی بالایی داشتن و اکثرا لقب SIR را هم میگرفتند توسط شاه

noun
[count]
1 : a soldier in the past who had a high social rank and who fought while riding a horse and usually wearing armor
2 : a man who is given a special honor and the title of Sir by the king or queen of England
He was made/dubbed a knight.
3 : a chess piece shaped like a horse's head — see picture at chess
Other forms: plural knights
knight in shining armor
1 : a man who behaves in a very brave way
The firefighter who rescued us was our knight in shining armor.
2 : a man who is the perfect romantic partner for a woman
She is still waiting for her knight in shining armor.

واژه شوالیه در واقع از واژه cheval با تلفظ شُ وال از زبان فرانسوی گرفته شده.
در حقیقت شوالیه به معنای اسب سوار است. هرچند امروزه به معانی سلحشور و دلاور و قهرمان معنا می شود❤️


کلمات دیگر: