کلمه جو
صفحه اصلی

leathery


معنی : چرمی
معانی دیگر : مانند چرم (از نظر نما یا محکمی یا زبری)، چرمسان، سفت، چغر

انگلیسی به فارسی

چرمی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: similar to leather in appearance or texture; weathered.

- his leathery face
[ترجمه ترگمان] و صورت چرم مانندش را نشان می داد
[ترجمه گوگل] چهره چهره اش

• resembling leather, like leather; rough, tough, flexible
if something has a leathery texture, it is tough, like leather.

مترادف و متضاد

Antonyms: soft, supple


Synonyms: coriaceous, hardened, leatherlike, rough, rugged, strong, tough, wrinkled


چرمی (صفت)
leathern, leathery

hard, durable


جملات نمونه

1. He had the leathery look of a Texan cowhand.
[ترجمه ترگمان]او نگاه چرم مانند یک cowhand تگزاسی داشت
[ترجمه گوگل]او چهره ای از یک تگزاس را داشت

2. Sea-weed and patches of dark, leathery skin clung here and there to the bleached bone.
[ترجمه ترگمان]پوست دریا و وصله های سیاه و چرم مانند به اینجا چسبیده و به استخوان سفید چسبیده بود
[ترجمه گوگل]علف های هرز و تکه هایی از پوست تیره و چرمی که در اینجا و آنجا وجود دارد به استخوان سفید شده است

3. He gave the appearance of a leathery skin, thick neck, imperviousness to any delicacy.
[ترجمه ترگمان]او به صورت یک پوست چرم مانند و گردن کلفتش ظاهر شد
[ترجمه گوگل]او به ظاهر یک پوست چرمی، گردن ضخیم، ناخوشایندی به هر ظرافت داد

4. Leathery tans long since fell from favour, but a healthy glow is still considered the picture of vitality.
[ترجمه ترگمان]leathery tans از آن زمان به نفع،، اما نور سالم هنوز تصویر سرزندگی و حیات در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]چرمی ها از مدتها پیش از نفوذ سقوط کرده اند، اما تابش سالم هنوز تصویری از حیاتی است

5. The discs between the vertebrae are rather like leathery cushions, acting as shock absorbers.
[ترجمه ترگمان]دیسک ها بین مهره ها نسبتا شبیه به بالشتک چرمی هستند که به عنوان جذب کننده شوک عمل می کنند
[ترجمه گوگل]دیسک های بین مهره ها مانند کوسن های چرمی، به عنوان کمک کننده های ضربه ای عمل می کنند

6. No sweet-smelling honeysuckle, just leathery stems trailing untidily.
[ترجمه ترگمان]بوی عطر پیچ امین الدوله، فقط ساقه چرم، نامرتب و نامرتب بود
[ترجمه گوگل]هیچ گونه صمغی شیرین بوی بد دهان، فقط چرمی ساق پا و بی روح است

7. Older men and women with tanned, leathery skin power-walk.
[ترجمه ترگمان]مردان و زنان مسن تر با پوستی آفتاب سوخته و پوستی چرمی
[ترجمه گوگل]مردان و زنان مسن تر با پوست برنزه، پوست چرمی راه می روند

8. The Wyvern is a large, scaly beast with leathery wings and a poison stinger.
[ترجمه ترگمان]جانور wyvern یک جانور بزرگ و فلس دار است با بال های چرمی و نیش سمی
[ترجمه گوگل]وایورن یک جانور بزرگ و چاق دار با بال های چرمی و یک سینگر است

9. Floating inside was a leathery ball-shaped object.
[ترجمه ترگمان]داخل شناور یک شی شبیه به توپ چرمی بود
[ترجمه گوگل]شناور داخل یک شیء چهره ای شکل توپ بود

10. She planted a kiss on each of his leathery cheeks.
[ترجمه ترگمان]او روی هر یک از گونه های چرمی او بوسه زد
[ترجمه گوگل]او بر روی هر یک از گونه های چهره او بوسه زد

11. California evergreen wild plum with spiny leathery leaves and white flowers.
[ترجمه ترگمان]آلو وحشی در کالیفرنیا با برگ های چرمی spiny و گل های سفید
[ترجمه گوگل]آلبالو وحشی کریسمس با برگ های چینی کله ای و گل های سفید

12. Something that might have been the beat of leathery wings fluttered in the emptiness above.
[ترجمه ترگمان]چیزی که می توانست ضربه بال های چرمی باشد در فضای خالی پرواز می کرد
[ترجمه گوگل]چیزی که ممکن است ضرب و شتم بال های چرمی در تپه بالا باشد

13. He was rangy, leathery, sun - baked and virile.
[ترجمه ترگمان]او لاغر و لاغر و leathery و sun و مردانه بود
[ترجمه گوگل]او تند و تیز بود، چرمی، خورشید و پخته شده بود

14. A small animal flutters past you on leathery wings, hunting for bugs.
[ترجمه ترگمان]یک حیوان کوچک از شما بر روی بال های چرمی عبور می کند و برای حشرات شکار می کند
[ترجمه گوگل]یک حیوان کوچک کوچک از شما در بال چرمی، شکار برای اشکالات

15. A silvery blue fish(Oligoplites saurus)of Atlantic waters, having leathery skin, yellow fins, and five spines on the anal fin.
[ترجمه ترگمان]یک ماهی آبی نقره ای (Oligoplites saurus)از آب های اقیانوس اطلس، داشتن پوست چرمی، باله ها زرد، و پنج ستون در the anal
[ترجمه گوگل]یک ماهی آبی رنگ آبی (Oligoplites saurus) از آبهای اقیانوس اطلس، دارای پوست چرمی، باله های زرد و پنج ستون بر روی باله مقعد است

an old man with leathery, sunburnt skin

پیرمردی با پوست چرم مانند و آفتاب‌زده



کلمات دیگر: