کلمه جو
صفحه اصلی

knacker


معنی : کهنه خر، بنجل خر، یابو خر
معانی دیگر : (انگلیس)، کسی که اسب های پیر را می خرد و گوشت آنها را به عنوان خوراک سگ می فروشد

انگلیسی به فارسی

بنجل خر، یابو خر، کهنه خر


انگلیسی به انگلیسی

• seller of horse meat; person who slaughters horses; destroyer of shaky structures; old sick horse

مترادف و متضاد

کهنه خر (اسم)
knacker, ragman

بنجل خر (اسم)
knacker

یابو خر (اسم)
knacker

جملات نمونه

1. Careful or you'll knacker the gears!
[ترجمه ترگمان]حواست را جمع کن یا دنده ها را خراب می کنی!
[ترجمه گوگل]مراقب باشید یا چرخ دنده ها را می کشید

2. Slow down - you'll knacker yourself out!
[ترجمه ترگمان]سرعتت را کم کن - خودت you! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه گوگل]کم کردن سرعت - شما خودتان را بی رحم خواهید کرد!

3. Don't go too fast or you'll knacker yourself in the first hour.
[ترجمه ترگمان]این قدر تند نرو، یا خودت در اولین ساعت خودت را تسلیم نخواهی کرد
[ترجمه گوگل]فرار نکنید و یا در ساعت اول خودتان را بکشید

4. Then he came to a ditch where a knacker was skinning a horse.
[ترجمه ترگمان]سپس به گودالی رسید که سلاخ اسب داشت
[ترجمه گوگل]سپس او به یک گودال رفت که یک گاو خشمگین یک اسب را پوست کرد

5. When it was discovered that the knacker and tanner would give only a very few shillings for Prince's carcase because of his decrepitude, Durbeyfield rose to the occasion.
[ترجمه ترگمان]وقتی کشف شد که knacker و تنر به خاطر شکستگی و decrepitude فقط چند شیلینگ به لاشه پرنس می دهند
[ترجمه گوگل]وقتی Durbeyfield به این مناسبت کشف کرد که ناقلین و دباغی تنها به خاطر کمرنگ شدنش، فقط کمی لاغر برای لاشه شاهزاده می شوند

6. When the riot had subsided I received affectionate hugs powerful enough to knacker horses and friendly shoves that toppled me over.
[ترجمه ترگمان]وقتی شورش فروکش کرده بود، من به اندازه کافی در آغوش گرفتن اسب و هل دوستانه ای که مرا سرنگون کرده بود، در آغوش گرفته بود
[ترجمه گوگل]وقتی شوالیه فرو ریخت، من به اندازه کافی قدرتمند برای اسب آشوب و شوت های دوستانه که من را سرنگون می کردند، آغوش مهربان دریافت کردم

7. Yelling for help for a week must be enough to knacker anybody's vocal cords.
[ترجمه ترگمان]برای کمک یک هفته باید برای این کار یک هفته کافی بود که تاره ای صوتی هر کسی را تضعیف کند
[ترجمه گوگل]هر هفته یک هفته برای کمک به همسرم باید به اندازه کافی صدای بلند آوازه خوان باشد

8. The occupation of sewermen was formerly almost as perilous, and almost as repugnant to the people, as the occupation of knacker, which was so long held in horror and handed over to the executioner.
[ترجمه ترگمان]شغل کارمندان آگو پیش از پیش تقریبا به همان اندازه خطرناک، و تقریبا به اندازه اشغال سلاخ، که از مدت ها پیش در وحشت بود و به جلاد واگذار شده بود نفرت داشت
[ترجمه گوگل]اشغال سپرمان قبلا به همان اندازه خطرناک بود و تقریبا همانطور که در برابر مردم غرق می شد، به عنوان اشغال غیرقانونی، که مدت ها در وحشت نگه داشته شد و به اعدام اعطا شد

9. It was a Beauceron mare, old and thin, and one fit for the knacker, which was dragging a very heavy cart.
[ترجمه ترگمان]مادیانی از نژاد بوس بوس، پیر و لاغر بود که گاری بسیار سنگینی را می کشید
[ترجمه گوگل]این مرغ Beauceron، قدیمی و نازک بود، و یکی مناسب برای ناقص، که کشیدن یک سبد خرید بسیار سنگین بود

10. You, Boxer, the very day that those great muscles of yours lose their power, Jones will sell you to the knacker, who will cut your throat and boil you down for the foxhounds.
[ترجمه ترگمان]تو، باکسر، همان روزی که این عضلات بزرگ شما قدرت خود را از دست می دهند، جونز تو را به سلاخ خانه ها خواهد فروخت و برای سگ های تازه خوراک درست می کند
[ترجمه گوگل]شما، بوکسور، همان روزی که این عضلات بزرگ شما قدرت خود را از دست می دهند، جونز شما را به عصبانیت فروش خواهد داد، که گلو را برش می دهد و شما را برای فاکس هانگ ها جوش می دهد

پیشنهاد کاربران

1. کهنه یا شکسته 2. خسته
A knakered old bike

کشتارگاه


کلمات دیگر: