کلمه جو
صفحه اصلی

lamia


معنی : خون اشام، ساحره
معانی دیگر : (اسطوره) لامیا (موجودات نیمه مار و نیمه زن که مردم و بخصوص کودکان را گمراه کرده و خون آنها را می مکیدند)

انگلیسی به فارسی

ساحره، خون اشام


انگلیسی به انگلیسی

• mythological monster having a woman's head and torso and a snake's body (classical mythology); vampire, female demon

مترادف و متضاد

خون اشام (اسم)
spider, leech, bloodsucker, vampire, caterpillar, wringer, lamia

ساحره (اسم)
witch, hag, hex, hellcat, lamia, fairy, sibyl

جملات نمونه

1. Yes, I was with my girlfriend Lamia. The Frontior set sail with many other adventurers besides Lamia. . .
[ترجمه ترگمان]بله، من با دوست دخترم lamia بودم The با چند ماجراجویی دیگر به غیر از lamia سفر می کنند …
[ترجمه گوگل]بله، من با دوست دخترم لامیا بودم مجاورت با بسیاری از ماجراجویان دیگر علاوه بر لامیا

2. Anima is the embodiment of lamia —the symbol of men's dream lovers—and is often metaphor as butterfly, cat and fox.
[ترجمه ترگمان]Anima تجسم of است - سمبل عاشقان رویای مردان - و اغلب تشبیه به پروانه، گربه و روباه است
[ترجمه گوگل]Anima تجسم لامیا - نماد عاشقان رویای مرد است و اغلب استعاره به عنوان پروانه، گربه و روباه است

3. Most were published in the landmark collection Lamia, Isabella, The Eve of St. Agnes, and Other Poems (1820).
[ترجمه ترگمان]بیشتر آن ها در مجموعه معروف Lamia، Isabella، The، و دیگر اشعار (۱۸۲۰)منتشر شدند
[ترجمه گوگل]اکثر آنها در مجموعه عظیم لامیا، ایزابلا، حوا سنت آگنز و سایر اشعار (1820) منتشر شده است

4. The Lamia is a little faster than the average creature, so getting away from her might be difficult.
[ترجمه ترگمان]The کمی سریع تر از یک موجود معمولی است، بنابراین دور شدن از او ممکن است دشوار باشد
[ترجمه گوگل]لامیا کمی سریعتر از موجودی متوسط ​​است، بنابراین دور شدن از او ممکن است دشوار باشد

5. The ideal position for a Lamia is near the main melee but not in the thick of it.
[ترجمه ترگمان]موقعیت ایده آل برای یک \"Lamia\" در نزدیکی آشوب اصلی است اما نه در ضخامت آن
[ترجمه گوگل]موقعیت ایده آل برای یک لامیا نزدیک بزرگی است اما در ضخامت آن نیست

6. In Lamia Keats exhibited the conflict between poetry and philosophy by wrestling with the conflicts among the characters.
[ترجمه ترگمان]در Lamia کیتس، اختلاف بین شعر و فلسفه را با کشتی با اختلاف بین شخصیت های مختلف به نمایش گذاشت
[ترجمه گوگل]در لامیا کیتز، جنگ با شعر و فلسفه با درگیری میان کاراکترها را نشان داد

7. The Lamia Queen is an ancient sorceress of great power.
[ترجمه ترگمان]ملکه Lamia یک جادوگر باستانی قدرت بزرگ است
[ترجمه گوگل]ملکه لامیا عجایب باستان قدرت بزرگ است

8. Mamma vedi lamia gioia di stare accanto a te.
[ترجمه ترگمان]ننه vedi باید به طور خیره به تی تی نگاه کنه
[ترجمه گوگل]Mamma vedi lamia gioia di stare accanto a te

9. There are conflicting reports about the future of the Syrian ambassador to France, Lamia Chakkour.
[ترجمه ترگمان]گزارش های ضد و نقیضی در مورد آینده سفیر سوریه در فرانسه، Lamia Chakkour وجود دارد
[ترجمه گوگل]گزارشات متناقض در مورد آینده سفیر سوریه در فرانسه، لمیا چاکور

10. Several loud explosions echoed across the city as26- year-old Lamia Allawi prepared to enter a primary school turned into a polling center.
[ترجمه ترگمان]چندین انفجار بلند در سراسر شهر طنین انداخت، \"Lamia Allawi\" ساله که برای ورود به یک مدرسه ابتدایی آماده شده بود، تبدیل به یک مرکز رای گیری شد
[ترجمه گوگل]چندین انفجار بلند در لامیا آللووی، 26 ساله، برای ورود به مدرسه ابتدایی به مرکز رای گیری تبدیل شده است

11. Objective To explore the feas ib ility and the operation point of the removal of nucleus pulposus with vertebral lamia fenestration in the treatment of lumbar disc herniation.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی the ib ility و نقطه بهره برداری از حذف هسته با ستون lamia fenestration در درمان دیسک کمری
[ترجمه گوگل]هدف بررسی ویژگی ها و نقطه عمل تخلیه پالپوس هسته با لنفاوی لامیا مهره ای در درمان فتق دیسک کمری است

12. Results The removal of nucleus pulposus was performed for lumbar disc herniation with vertebral lamia fenestration. The excellent and good results were 97%.
[ترجمه ترگمان]نتایج حذف هسته pulposus برای نمایش دیسک کمری با ستون فقرات lamia انجام شد نتایج خوب و خوب ۹۷ % بود
[ترجمه گوگل]نتایج: حذف هسته پالپوس برای فتق دیسک کمری با لنفاوی لامیا مهره انجام شد نتایج عالی و خوب 97٪ بود

13. In a telephone interview on the French international television station France2 Lamia Chakkour said that she was stepping down with immediate effect.
[ترجمه ترگمان]در یک مصاحبه تلفنی در ایستگاه تلویزیون بین المللی فرانسه، Lamia Lamia Chakkour گفت که او با تاثیر فوری رو به رو شده است
[ترجمه گوگل]لامیا چاکور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات فرانسه در مصاحبه تلفنی فرانسه در فرانسه 2 گفت که او با تأثیر فوری آن را ترک می کند

14. I blame my poor performance at my Dungeons of Dread release tournament on pulling the Lamia.
[ترجمه ترگمان]من نمایش poor توی سیاهچاله ای of \"ها رو سرزنش می کنم\"
[ترجمه گوگل]من عملکرد ضعیف من را در مسابقات آزادی زندانهای دندانم در مورد کشیدن لامیا سرزنش می کنم


کلمات دیگر: