1. a skein of knitting wool
یک کلاف پشم بافتنی
2. my sister pari is knitting gloves for me
خواهرم پری دارد برایم دستکش می بافد.
3. The knitting should be 120 stitches wide.
[ترجمه ترگمان]این بافتن را باید ۱۲۰ بخیه زد
[ترجمه گوگل]بافت باید 120 باند گسترده داشته باشد
4. Weaving and knitting are traditional cottage industries.
[ترجمه ترگمان]بافندگی و بافندگی صنایع سنتی روستایی هستند
[ترجمه گوگل]بافندگی و بافندگی صنایع کلبه سنتی هستند
5. What ply do you need for that knitting pattern?
[ترجمه ترگمان]برای اون طرح بافتن چی لازم داری؟
[ترجمه گوگل]چه الگوی شما برای این الگوی بافندگی نیاز دارید؟
6. She's knitting the baby a shawl.
[ترجمه ترگمان]او بچه را با شال می بافت
[ترجمه گوگل]او کودک را با یک شال باف می کند
7. Sew the two pieces of knitting together.
[ترجمه ترگمان]و دو تکه بافتنی را به هم Sew
[ترجمه گوگل]دوخت دوخت بافت را دوخت
8. Lucy was sitting on the sofa, knitting.
[ترجمه ترگمان]لوسی روی نیمکت نشسته بود و بافتنی می بافت
[ترجمه گوگل]لوسی روی صندلی نشسته بود، بافندگی
9. Her ball of knitting wool fell on to the floor.
[ترجمه ترگمان]گوی پشمی بافتنی خود روی زمین افتاد
[ترجمه گوگل]توپ او از پشم بافتن به کف افتاد
10. Her mother counted the stitches on her knitting needles.
[ترجمه ترگمان]مادرش بخیه را روی سوزن بافندگی خود می شمرد
[ترجمه گوگل]مادرش شمع ها را بر روی سوزن هایش گذاشت
11. He once seized my knitting, flinging it across the room.
[ترجمه ترگمان]یک بار بافتنی خود را برداشت و آن را روی اتاق انداخت
[ترجمه گوگل]او یک بار بافت من را گرفت و آن را در اطراف اتاق انداخت
12. She learned sewing, knitting and embroidery.
[ترجمه ترگمان]خیاطی و گلدوزی و گلدوزی یاد گرفت
[ترجمه گوگل]او دوختن، بافندگی و گلدوزی را یاد گرفت
13. She sat doing her knitting while she watched television.
[ترجمه ترگمان]در حالی که مشغول تماشای تلویزیون بود، نشسته بود و بافتنی می بافت
[ترجمه گوگل]او در حالی که تلویزیون را تماشا می کرد، نشست و با خود می برد
14. She's knitting a jumper for one of her grandchildren.
[ترجمه ترگمان]او برای یکی از نوه هاش یک بلوز بافتنی می بافت
[ترجمه گوگل]او یک پیراهن برای یکی از نوه هایش را می خورد
15. She takes her knitting with her everywhere.
[ترجمه ترگمان]او هر جا که باشد بافتنی خود را به او می دهد
[ترجمه گوگل]او در همه جا با او می خورد