1. (gray) the curfew tolls the knell of parting day
خاموش باش،ناقوس مرگ روز را به صدا درمی آورد.
2. (gray) the curfew tolls the knell of parting day
ناقوس آوای مرگ روز گذران را می نوازد.
3. (t. gray) the curfew tolls the knell of parting day
ناقوس مرگ روز گذران را اعلام می دارد.
4. his resignation was the death knell of my plans
استعفای او ناقوس مرگ نقشه های من بود.
5. sea nymphs hourly ring his knell
(شکسپیر) پریان دریایی هر ساعت برایش ناقوس می زنند.
6. The loss of Georgia would sound the death knell of Republican hopes.
[ترجمه ترگمان]شکست جورجیا ناقوس مرگ امیدهای جمهوری خواهان را به صدا در می آورد
[ترجمه گوگل]از دست دادن جورجیا، مرگ و میر مرگ امپراتوران جمهوری خواه را می گوید
7. The revolution tolled the death knell for the Russian monarchy.
[ترجمه ترگمان]انقلاب ناقوس مرگ برای حکومت سلطنتی روسیه به صدا درآمد
[ترجمه گوگل]انقلاب موجب مرگ سلطنتی روسیه شد
8. The arrival of large supermarkets sounded the death knell of many small local shops.
[ترجمه ترگمان]ورود of بزرگ ناقوس مرگ بسیاری از فروشگاه های کوچک محلی به گوش رسید
[ترجمه گوگل]ورود سوپرمارکت های بزرگ باعث شد تا بسیاری از مغازه های کوچک محلی به قتل رسیدند
9. It'sounded the knell of all her hopes.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که ناقوس همه امیدهایش است
[ترجمه گوگل]همه ی او امیدوار است
10. The tax increase sounded the death knell for the business.
[ترجمه ترگمان]افزایش مالیات ناقوس مرگ برای این کار بود
[ترجمه گوگل]افزایش مالیات صدای مرگ را برای کسب و کار اعلام کرد
11. It is the coda of the executioner, the knell of bloody doom.
[ترجمه ترگمان]این، coda مرگه، ناقوس مرگ خونین
[ترجمه گوگل]این جنبش اعدام است، غرور عذاب خونین است
12. The death knell for a revised Thanksgiving came when retailers began admitting their revenues had not improved after all.
[ترجمه ترگمان]ناقوس مرگ برای روز شکرگزاری بازنگری شد وقتی که خرده فروشان شروع به اعتراف کردند که درآمد آن ها بهبود نیافته است
[ترجمه گوگل]مرگ و میر برای یک شکرگزاری تجدید نظر شده آمد زمانی که خرده فروشان شروع به پذیرش درآمد خود کردند پس از همه بهبود نیافته بودند
13. This would, in effect, finally sound the death knell for the Convention.
[ترجمه ترگمان]این امر در واقع ناقوس مرگ کنوانسیون را به صدا درآورد
[ترجمه گوگل]این در واقع، در نهایت صدای مرگ را برای کنوانسیون صدا می کند
14. Do we now hear yet another death knell for readability studies?
[ترجمه ترگمان]آیا اکنون صدای ناقوس مرگ دیگری را برای مطالعات خوانایی می شنویم؟
[ترجمه گوگل]آیا اکنون می توانیم برای مطالعات خوانایی یکی دیگر از مرگ را بشنویم؟
15. A fabulous drive from Knell cannoned back off the Cliftonville upright from fully 25 yards - and the visitors breathed again.
[ترجمه ترگمان]با یک حرکت بی نظیر از knell که از فاصله ۲۵ یارد فاصله داشت، باز شد و مهمانان دوباره نفس کشیدند
[ترجمه گوگل]یک درایو افسانه ای از Knell توانست از Cliftonville به طور کامل از 25 یارد جلوگیری کند - و بازدیدکنندگان دوباره نفس می کشیدند
16. His sudden illness was the death knell of his hope to go traveling with his schoolmates.
[ترجمه ترگمان]بیماری ناگهانی او ناقوس مرگ امید او بود که همراه schoolmates سفر کند
[ترجمه گوگل]او ناگهان بیمار شد مرگ او از امید خود را به سفر با همکلاسی های خود
17. His decision sounds the death knell for all our hopes.
[ترجمه ترگمان]تصمیم او ناقوس مرگ برای همه امیدها است
[ترجمه گوگل]تصمیمش برای همه امیدهای ما صدای مرگ را میفروشد