1. She was too fat to be a mannequin.
[ترجمه ترگمان]اون خیلی چاقه بود که یه مانکن بشه
[ترجمه گوگل]او بیش از حد چاق بود تا مانکن باشد
2. The mannequin, pictured below, will be unveiled in Selfridges in London.
[ترجمه ترگمان]mannequin که در زیر تصویر شده اند در Selfridges در لندن رونمایی خواهد شد
[ترجمه گوگل]مانکن، تصویر زیر، در Selfridges در لندن معرفی خواهد شد
3. The dancers would dance, the mannequin would shiver and give birth to the green girl.
[ترجمه ترگمان]رقاص ها می رقصیدند، مانکن به لرزه می افتاد و دختر سبز را به دنیا می اورد
[ترجمه گوگل]رقصنده ها رقص می کنند، مانکن می لرزید و دختر سبز را به دنیا می آورد
4. His new inamorata is a 22-year-old mannequin named Jennifer.
[ترجمه ترگمان]inamorata جدید او یک mannequin ۲۲ ساله به نام جنیفر است
[ترجمه گوگل]ایناموراتا جدید او یک مانکن 22 ساله به نام جنیفر است
5. She allowed herself to be posed like a mannequin, but drew in on herself when he let her go.
[ترجمه ترگمان]او به خودش اجازه داده بود که مثل مانکن خودش را نشان بدهد، اما وقتی گذاشت برود خودش را روی خودش کشید
[ترجمه گوگل]او اجازه داد خودش را مانند یک مانکن بپوشاند، اما هنگامی که او را ترک کرد، به خودش خیره شد
6. Results The forming principles of ECG from mannequin and real people were identical.
[ترجمه ترگمان]نتایج اصول تشکیل ECG از mannequin و افراد واقعی یک سان بودند
[ترجمه گوگل]نتایج اصول تشکیل ECG از مانکن و افراد واقعی یکسان بودند
7. Children play with a mannequin displaying a head scarf at a street market in Malaysia.
[ترجمه ترگمان]کودکان با یک mannequin که یک روسری سر را در بازار خیابانی در مالزی نمایش می دهند بازی می کنند
[ترجمه گوگل]کودکان با یک مانکن در یک بازار خیابانی در مالزی بازی می کنند
8. Draping fabric over a mannequin, he cuts and he pins, giving form to his imagination.
[ترجمه ترگمان]fabric را بر روی یک mannequin جمع می کند، او و او pins را به کار می اندازد و به تخیل خود قالب می بخشد
[ترجمه گوگل]پارچه را بر روی یک مانکن قرار دهید، او را می شکافد و پین ها را می کشد، شکل دادن به تخیل او
9. Mannequin had the same physical characteristics as real human body.
[ترجمه ترگمان]Mannequin دارای ویژگی های فیزیکی مشابهی به عنوان بدن انسان واقعی بود
[ترجمه گوگل]مانکن دارای ویژگی های فیزیکی همانند بدن انسان واقعی است
10. The mannequin seems like a real person.
[ترجمه ترگمان]مانکن یه آدم واقعی به نظر می رسه
[ترجمه گوگل]مانکن به نظر می رسد یک شخص واقعی است
11. Soldiers search the debris pulling out the mannerquin mannequin victims.
[ترجمه ترگمان]سربازان the mannerquin را بازرسی می کنند
[ترجمه گوگل]سربازان در جستجوی موجودی هایی هستند که قربانیان مانکن را مرتب می کنند
12. Mary seems interested in the dress on mannequin.
[ترجمه ترگمان]مری به نظر می رسد که مری به لباس مانکن علاقه دارد
[ترجمه گوگل]مری به نظر من لباس مانیکین علاقه مند است
13. They were told to stab a mannequin, rob it of $ 20, then lie about the " crime. "
[ترجمه ترگمان]به آن ها گفته شد که به یک mannequin ضربه بزنند، ۲۰ دلار از آن سرقت کنند و سپس درباره \"جرم\" دروغ بگویند
[ترجمه گوگل]آنها گفته شده اند که مانکن را به قتل برسانند، آن را 20 دلار خرج کند، سپس در مورد جرم دروغ گفته می شود '
14. It had a mannequin head and two fabric arms.
[ترجمه ترگمان]سرش یک مانکن و دو دست لباس بود
[ترجمه گوگل]این یک سر مننژین و دو بازو پارچه داشت
15. Her skin was clear and pure, like the plastic on a mannequin.
[ترجمه ترگمان]پوستش صاف و خالص بود، مثل پلاستیک روی مانکن
[ترجمه گوگل]پوست او روشن و خالص بود، مانند پلاستیک در مانکن