1. But One mightier than I cometh, the latchet of whose shoes I am not worthy to unloose .
[ترجمه ترگمان]اما یکی قوی تر از آن چیزی است که من در پیش دارم، the که من شایسته unloose نیستم
[ترجمه گوگل]اما یکی از قدرتمندتر از من می آید، کفش های کفش من که ارزش شان ندارند
2. I am not worthy so much as to unloose the latchet of his shoes.
[ترجمه ترگمان]من شایسته این نیستم که بنده ای کفشش را ببندم
[ترجمه گوگل]من به اندازه ی کافی ارزش ندارم که بتوانم از چنگال کفش هایم بکاهم
3. After me shall come another mightier than I. I am not worthy so much as to unloose the latchet of his shoes.
[ترجمه ترگمان]پس از آنکه من از من قوی تر خواهد شد من شایسته این نیستم که بنده ای کفشش را ببندم
[ترجمه گوگل]بعد از من باید یکی دیگر از قدرتمندتر از من آمده است من به اندازه کافی ارزش ندارم تا لگد زدن کفش هایم را از بین ببرم
4. And preached, saying, There cometh one mightier than I after me, the latchet of whose shoes I am not worthy to stoop down and unloose.
[ترجمه ترگمان]و گفت: و موعظه می کردم، یک نفر قوی تر از من بود که دنبال من می آمد، the که من شایسته این نیستم که خم شوم و سربه زیر بیندازم
[ترجمه گوگل]و موعظه می گوید: 'یکی از قدرتمندتر از من بعد از من است، که من نمی توانم خراب شوی و کفش هایم را بسوزانم '
5. He it is, who coming after me is preferred before me, whose shoe's latchet I am not worthy to unloose.
[ترجمه ترگمان]او، که به دنبال من می آید، ترجیح می دهد قبل از من، latchet که من شایسته unloose نیستم
[ترجمه گوگل]او این است که پس از من پیش از من ترجیح داده شده است، که دستکش کفش من من مقدس نیست
6. In Europe, people look at the owners of newspapers are preserved, the latchet shoes to the good hands of the oil house.
[ترجمه ترگمان]در اروپا، مردم به صاحبان روزنامه ها نگاه می کنند، کفش های latchet به دست خوب خانه نفت
[ترجمه گوگل]در اروپا، مردم به صاحبان روزنامه ها نگاه می کنند، کفش های چنگال را به دست های خوب خانه نفت نگه می دارند